به گزارش کارگرآنلاین: از آنجایی که فرزندان شهدا با تاسی از پدران شهیدشان همواره در خط مقدم پیروی از ولایت و پیشبرد اهداف انقلاب بوده اند و خود را سرباز رهبری و نظام دانسته و از این جهت از هیچ خدمت و جهادی برای میهن اسلامی مان دریغ نکرده و نمی کنند، یکی از این فرزندان شهدا با اقدامی "جهادی" در سال 1390 که به سال "جهاد اقتصادی" نامگذاری شده بود، در عمل اثبات کرد که جهاد و راه شهدا ادامه دارد.

 

با ملاحظه روند نامگذاری چند ساله مقام معظم رهبری، همواره شاهد آن بوده ایم که ایشان تاکید بر مسائل اقتصادی داشته اند. تا جایی که امسال را هم سال "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" نامیدند. در ادامه این گفتگو را خواهید خواند.

 

با اصرار فراوان برای تهیه یک گزارش از فعالیت های شایسته این فرزند شهید سرانجام بعد از هفته ها کشمکش به دفتر ایشان رفتیم تا از این اقدام که بحمدلله موفق و سربلند از آن بیرون آمده خبری تهیه کنیم.جالب بود که هنوز هم تمایلی به مصاحبه وتهیه گزارش نداشت ومانند همیشه که در تماسها با او برخورد داشتیم ،دوباره با تواضع خاصی همان جملات همیشگی را گفت:" در خدمت شما و همه دوستان شاهد وایثارگر هستم ولی کار خاصی نکرده ام که بخواهد منعکس شود"، باورش برایمان سخت بود که کسی با آن همه سوابق دهن پرکن وحقوق خوب و مزایای بالا تا مدیر کلی در یکی از مهمترین وزارت خانه های کشور، چطور توانسته همچین تصمیمی بگیرد؟!

 

"میثم جعفری" کارشناس ارشد روانشناسی و فرزند معزز "شهید سلمان جعفری" متولد انقلاب(1357)، و از خانواده وبستگان نزدیک خود  22شهید تقدیم انقلاب کرده اند. سال 90، "سال جهاد اقتصادی" به یکباره تصمیم می گیرد تا همه رفاه، حقوق، مزایای کار دولتی با درآمد بالا و راننده شخصی را رها کرده و با اقدامی جهادی در لبیک به رهبر معظم انقلاب به اتفاق جمعی از دوستان بسیجی خود وارد دنیای "کارآفرینی" شود.

 

 

آقای جعفری هرچند میدانیم تمایلی به مصاحبه نداشته وبه اصرار ما قبول کردید که گفتگویی کوتاه داشته باشیم، حال به عنوان اولین سوال چطور تصمیم شروع این کار را گرفتید؟!

 سال ها بود دوست داشتم از روزمرگی بیرون بیایم و توانایی خودم را اثبات کنم. لکن جمیع اتفاقات در سال 90، پس از استماع سخنان رهبر معظم انقلاب وبرای لبیک به آن باعث شد تا این تصمیم را بگیرم. طبعا چنین تصمیمی که بیش ازسه و نیم میلیون حقوق در آن سال بدون سایر مزایاو امکانات رفاهی را رها کنم و از صفر با دست خالی شروع کنم؛ خیلی سخت بود. از آنجایی که تحصیلات عالیه داشتم از ابتدا به عرصه بازار ورود نکردم در سال اول دانشگاه و سبقه خانوادگی وفعالیت های دوران دانشجویی همزمان با تحصیل رفتم سمت مشاغل دولتی، وخیلی سریع پلکان ترقی را هم طی کردم ، اما بلاخره سمت علاقه ام آمدم و با توکل به خدا این اتفاق افتاد که به سمت کارآفرینی سوق پیدا کنم وهمیشه میگویم اگر امروز بنده اینجا هستم، از لطف خدا ،عنایت  اهل بیت و دعای خیر والدین وهمراهی خانواده بود.

 

پشتوانه مالی شما در شروع یک کار بزرگ برای کارآفرینی چه بود؟ وچگونه کارهایتان را شروع کردید؟

 پشتوانه ی مالی نداشتم و واقعا لطف خدا بود. با توجه به سوابق تحصیلات و اجرایی که داشتم، فعالیت های  اجرایی ورسانه ای طرحی را ارائه کردم به نام "باشگاه های خدماتی رفاهی سازمان های صنفی"، و برای اولین بار ما توانستیم "باشگاه های اینترنتی" را راه اندازی کنیم. در شروع کار با جمعی از دوستان  کم تجربه ولی با انگیزه مبلغی را سرمایه کردیم که خیلی سریع همه پول ها هزینه شد و برخی از دوستان ناامید و از جمع ما خارج شدند وما هم کم کم داشتیم نا امید میشدیم که مادرم یک روز مبلغی که متعلق به پدر شهیدم بود را به من هدیه کرد واین شد سرمایه جدید برای پیگیری کاری که یکبار در آن شکست خورده بودیم، تمام زوایای کار را مجدد بررسی کردیم وبا یک برنامه حساب شده در همان ماه های اول به سرمایه خوبی رسیدیم.

 

ما برای شروع کار با سازمان های صنفی کشور مثل سازمان نظام مهندسی، صحبت کردیم. و خدماتی را که آنها از قبل ارائه می دادند یا به آن خدمات نیاز داشتند را با عقد قرارداد برای اعضای آن سازمان تامین می کردیم در واقع با استفاده از بستر اینترنت بازار بزرگ و به تبع آن خدمات ارزان تر فراهم کردیم، به این صورت که مثلا اگر عضو نظام مهندسی می خواست خدمت بیمه ای دریافت کند به ناچار می بایست به شعب آن بیمه مراجعه می کرد این باعث اتلاف وقت و هزینه می شد وچون هر نفر بصورت مجزا مراجعه میکرد عملا از تخفیف یا خدمات ویژه ای برخودار نمی شوند اما با تجمیع این افراد در یک سازمان خدمات دهنده توانستیم خدمات ویژه و ارزان قیمتی ارایه کنیم وحتی از بسیاری از هزینه های اداری سازمان های صنفی نیز کاسته و عملا از بوجود آمدن بخش های رفاهی سنگین وبدون بهره وری بکاهیم.

 

پس از گسترش کار، و پیوستن صنوف مختلف به "باشگاه های خدماتی رفاهی سازمان صنفی کشور" سال 1394 تصمیم به راه اندازی "باشگاه متخصصین کشور" گرفتیم و این باشگاه را راه اندازی کردم. 

 

 این باشگاه مثل همان باشگاه های خدماتی رفاهی سازمان صنفی است. با این تفاوت که "باشگاه های خدماتی رفاهی سازمان صنفی کشور" یک واسطه بین گیرندگان و ارائه دهندگان خدمات بود. اما حالا اغلب آن خدمات را خودمان ارائه می دهیم. یکی از مزیت های این کار این است که در گذشته ممکن بود بین خدمت گیرنده و خدمت دهنده واسطه شویم و شرکت خدمت دهنده بد عهدی کند، اینجا این مشکل را نداریم و بحمدلله با سرمایه گذاری انجام شده خدمات را نیز خودمان ارائه می کنیم.

 

میتوانیم ساختارهای مالی و خدماتی بنیاد شهید به جامعه ایثارگری رامدرن،برنامه محور ومهندسی کنیم

این مرد اقتصاد که توانسته با هوش و مدیریتش رونقی به بخشی از اقتصاد دهد و جوانانی را مشغول به کار کند از اعزام نیرو به خارج از کشور برای آموزش خبر داد و اظهار کرد: بخشی از خدمات شرکت ما به خدمات آموزشی خارج از کشور برمی گردد. مثلا اخیرا گروهی از وکلا را به دادگاه لاهه فرستادیم. یا زمانی گروهی از پرستارها را با هزینه خودشان که بعدا به صورت اقساط از آنها دریافت کردیم را به یکی از کشورهای اروپایی برای آموزش با اخذ مدرک فرستادیم. تا کنون بیش از 7 گروه آموزشی از سازمانهای نظام مهندسی، پزشکی، پرستاری، برای دوره های کوتاه مدت به اروپا اعزام کردیم و اکنون آمادگی داریم دوره های مختلف آموزشی را در کشورهای فرانسه هلند وآلمان برگزار نماییم تا هرگروهی که می خواهند از این قبیل دوره ها را در خارج از کشور ببینند، این خدمت را به آنها نیز ارائه دهیم. وی همچنین افزود دو سال قبل با مطالعات مفصلی که انجام شد و جلسات متعدد قرار شده بود که همه این خدمات را به همین شکل و با همکاری ساختارهای مالی و خدماتی بنیاد شهید به جامعه ایثارگری ارایه کنیم که متاسفانه علیرغم همه جلسات و استقبال اولیه و سود فراوانی که برای بخش های بازرگانی بنیاد داشت و به دلایل ظاهرا نامعلوم هیچ پاسخی و کاری از طرف بنیاد صورت نگرفت، هر چند هنوز  آمادگی داریم این کار را برای بنیاد و جامعه ایثارگری انجام دهیم.

 

موضوع وقتی برایم جالب تر شد که متوجه شدم فرزند شهید سلمان جعفری نه تنها از سمت های دولتی به خاطر کارآفرینی دست کشیده بلکه سال هاست که برای دریافت خدمات سراغ بنیاد شهید و امورایثارگران هم نرفته و روی پای توانمند خودش ایستاده، اگرچه سختی هایی هم متحمل شده و راه رسیدن تا کارآفرینی برای وی هموار نبوده؛ جعفری کارت قدیمی فرزند شهیدی را که بعد از سالها از یکی از رفقایش گرفته بود، از کشوی میزش درآورد و نشانم داد که این کارت سال هاست تعویض و استفاده نشده و افزود: سال هاست از خدمات بنیاد شهید استفاده نمی کنم و به لطف خدا توانستم دستم را به زانو بگیرم و با یاعلی گفتن کسب و کاری را آغاز کنم.

 

 

همیشه در کارهایم برای انتخاب همکار،فرزندان شهدا اولویت داشتند

این کارآفرین جوان که اولین سمت مدیر کلی خود را در سن 25سالگی تجربه کرده است ادامه داد: بنده معتقدم اگر نیرویی بخواهم استخدام کنم حتما دوست دارم از بین برادران و خواهران شهیدزاده ام باشد. چراکه با گوشت و پوستم آنها را درک می کنم و از روحیه آنها باخبرم و از همه مهم تر به پدرشان مدیونم.

 

در پایان، وی با اشاره به برگزاری مزایده ها و جلسات سرمایه گذاری بر روی طرح های دانش بنیان و استارت آپ ها در دنیا و جدیدا در ایران تاکید کرد که در جلسات خارجی  که حضور یافته تعدادی از فرزندان شهدا اقدام به فروش طرح های خود کرده اند که بسیار موفق بوده اند و بنیاد شهید با توجه به ساختارها وسازمانهای  اقتصادی و بازرگانی بزرگ وبعضا غیر بهره ور میتواند با رویکرد جدیدی اقدام به برگزاری  اینگونه جلسات و سرمایه گذاری در استارت آپ های جامعه ایثارگری نماید که ضمن ایجاد اشتغال  جدید خود نیز از این فعالیت ها بهره مند گردد.

 

باید ایجاد بنیادنخبگان فرزندان شهدا وایثارگران به صورت هدفمند دنبال شود

وی در پایان برضرورت درایجاد بنیاد نخبگان و شناسایی فرزندان شهیدو ایثارگران توانمند به شکلی درست وهدفمند تاکید کرد و افزود: آمادگی داریم با کمک بنیاد شهید فرزندان شهداو ایثارگرانی که با بنیاد شهید وامورایثارگران ارتباطی ندارند را ازطریق ارائه طرح علمی و دانش بنیان شناسایی کنیم و با آنها رویکرد نوینی را در اقتصاد مقاومتی رقم زنیم تا بهترین افراد این جامعه که روزی تمام دارایی شان برای تامین امنیت این کشور داده اند را توانمند کنیم. فرزندان شهدا دلسوز نظام هستند و باید کارآفرین و توانمند شوند.

منبع: شهید نیوز