پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00009:14 - 1400/02/17

گفت‌وگو با سارقی که برای هیجان سرقت می‌کرد

سارقان یا به خاطر پول یا برای هزینه‌های زندگی دست به سرقت می‌زنند یا برای فرار از خماری مواد مخدر و تهیه پول این مواد، اما سه متهم جوانی که نقشه سرقت خودروهای پایتخت را کشیده‌بودند، هیچ‌کدام از این مشکلات را نداشتند.

آنها نه هشت‌شان گروی نه‌شان بود و نه لنگ مواد بودند که برای فرار از خماری سرقت کنند. آنها سه دوست با وضع مالی خوب بودند که تصمیم گرفتند برای بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی زندگی ،دست به سرقت بزنند. این هفته پای صحبت یکی از آنها نشستیم که از شگرد سرقت‌شان و دلیل عجیب‌شان برای دزدی گفت.
 
سابقه داری؟
 
نه. من آدم تحصیلکرده با وضع مالی خوب هستم. هم ماشین دارم و هم خانه، درآمدم هم خیلی بالاست و نیازی به پول ندارم.
 
آدم تحصیلکرده با وضع مالی خوب چرا باید سرقت کند؟
 
اشتباه، وسوسه. وقتی می‌گویند رفیق ناباب، باعث شد خلافکار بشوم، فقط یک ضرب‌المثل و اصطلاح نیست. من نه معتادم و نه نیاز مالی دارم اما در دورهمی‌ها و شب‌نشینی‌ها، دوستانم به قدری از هیجان سرقت و فرار از دست ماموران برایم گفتند که وسوسه شدم. زندگی در رفاه و آسایش بدون هیجان است و من که دنبال هیجان بودم، سرقت را انتخاب کردم. دو همدست دیگرم هم دزد نبودند، آنها هم وضع مالی‌شان خوب است. آنها هم مثل من دنبال هیجان بودند و برای همین بود که تصمیم به سرقت گرفتیم.
 
به دستگیری و زندان فکر نمی‌کردی؟
 
واقعا زمانی که کار خلاف را شروع می‌کنی به هیچ کدام از این موارد فکر نمی‌کنی.
 
از کجا سرقت را یاد گرفتی؟
 
چند تا سارق حرفه‌ای سرقت را یادم دادند و من هم در ازای این کار مبلغی به آنها پرداخت کردم. بعد همراه سه همدستم نقشه سرقت‌ها را اجرا می‌کردیم.
 
چقدر برای آموزش پول پرداخت کردی؟
 
واقعیتش آموزش‌ها ساعتی است و هر سارق با سارق دیگر فرق دارد. اما اجازه بدهید که قیمت نگویم، برای این‌که ممکن است یک سری از سارقان کمتر بگیرند و با فهمیدن مقدار آن، شهریه کلاس‌هایشان را بیشتر کنند. یا سر همین قیمت‌ها بین آنها و کارآموزان‌شان اختلاف پیش بیاد.
 
سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادید؟
 
تنها ابزار سرقت یک پیچ گوشتی بود. با پیچ گوشتی در خودروها را باز می‌کردیم و با همان خودروها را روشن می‌کردیم.
 
با خودروهای سرقتی چه می‌کردید؟
 
من چون نیاز مالی نداشتم و فقط دنبال هیجان سرقت شبانه بودم، بعد از سرقت با خودروها کاری نداشتم. اما همدستانم بعد از این‌که کلی با خودروها دور دور می‌کردند تا بنزین‌شان تمام شود، وسایل داخل آن را سرقت کرده و خودروها را در نزدیکی همان محل سرقت رها می‌کردند.
 
چطور به یادتان می‌ماند که خودروها را از کجا سرقت کردید؟
 
یک دفترچه داشتیم که نشانی‌دقیق هر سرقت را داخل آن می‌نوشتیم. حتی وسایلی که از آن سرقت می‌کردیم و مقدار پولی را که از این سرقت‌ها به‌دست می‌آمد هم می‌نوشتیم.
 
چرا این کار را می‌کردید؟
 
من حسابدارم و در زندگی یاد گرفته ام که حساب و کتاب‌ها باید واضح باشد. در غیر این صورت اختلاف و درگیری بین افراد به‌وجود می‌آید. از طرفی هر سرقتی را که انجام می‌دادیم عذاب‌وجدان مثل بختک سراغم می‌آمد و با خودم می‌گفتم روزی شهامت این را پیدا می‌کنم که بتوانم سراغ تک تک مالباخته‌ها بروم و از آنها رضایت بگیرم.
 
دفترچه را کجا نگه می‌داشتید؟
 
دفترچه دست من بود و صفر تا صد خرج و مخارج و سرقت هایمان را داخلش می‌نوشتم.
 
چکار باید کرد که خودروها به سرقت نروند؟
 
ما سراغ خودروهایی که دزدگیر و قفل فرمان و قفل پدال دارند نمی‌رویم. سرمان که درد نمی‌کند بخواهیم کلی وقت بذاریم برای سرقت چنین خودروهایی و اگر هم صدای دزدگیرش دربیاد که در محل دستگیر می‌شویم.

منبع: جام جم
لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
لینکستان
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین