پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00000:30 - 1400/05/05

عذاب وجدان، قاتل دختر جوان را به دادسرای جنایی کشاند + گفتگو با قاتل

دختر جوان تنها چند روز پس از خرید خانه ای جدید در آنجا به قتل رسید و اسرار این جنایت زمانی فاش شد که مردی آشنا به دلیل عذاب وجدان راهی اداره پلیس شد تا اسرار قتل او را برملا کند.

شامگاه ٢٧ تیرماه با پیدا شدن جسد دختری جوان به نام پریسا در خانه اش تحقیقات برای کشف راز این جنایت آغاز شد. مقتول در خانه جدیدی که به تازگی در مرکز شهر خریده و قصد بازسازی آن را داشت، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و نخستین فردی که با جسد مواجه شده بود برادر وی بود. او می گفت که خواهرش قرار بوده برای انجام تعمیرات خانه جدید به آنجا برود اما چون چند ساعتی گذشته و خبری از او نشده، نگران شده و به آنجا رفته و پس از ورود به خانه با جسد خونین او در سالن پذیرایی مواجه شده بود.

بررسی ها حکایت از این داشت که قتل از سوی یک آشنا رخ داده و  کیف پول و گوشی موبایل دختر جوان سرقت شده بود.

در حالی  که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی مصطفی واحدی بازپرس جنایی تهران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل این جنایت آغاز کرده بودند، روز یکشنبه مرد جوانی به اداره پلیس رفت و به قتل دختر جوان اعتراف کرد. او دوست مقتول بود که می گفت در درگیری با با وی دست به جنایت زده و در این مدت یک شب خواب راحت نداشته و به شدت عذاب وجدان داشته تا اینکه تصمیم گرفته خود را معرفی کند. وی پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

ماجرای قرض 10 میلیونی

متهم به قتل ۳۵ ساله و متاهل است. او می گوید حدود یک ماه قبل با مقتول آشنا شده بود و او روز حادثه درخواست 10 میلیون تومان پول از او کرده بود. اما وی این مبلغ را نداشته و بر سر همین مسئله با یکدیگر درگیر شده بودند.

چه شد که درگیری شما به قتل ختم شد؟

من نمی خواستم او را به قتل برسانم اما پریسا تهدیدم کرد. گفت اگر ده میلیون به او پول ندهم عکسی که از من دارد را به همسرم نشان می دهد و آبرویم را می برد. من هم عصبانی شدم و اصلا نمی دانم چه شد که در درگیری جانش را گرفتم.

چند وقت از آشناییتان می گذشت؟

حدود یک ماه قبل با او آشنا شدم. آشنایی ما مربوط به مسائل کاری بود. او در یک مغازه  کار می کرد و من برای خرید به آنجا می رفتم. وقتی متوجه شد که در یک تولیدی لباس کار می کنم و دوزنده هستم پیشنهاد داد تا برایش تعدادی تی شرت ببرم. همین مراواده ها باعث آشنایی بیشتر ما شد. گاهی در واتس آپ به من پیام می داد اما مربوط به کار بود. من به او گفتم بودم که متاهلم و فرزند دارم.

از روز حادثه بگو؟

صبح روز حادثه از من خواست تا او را به مقابل خانه ای که تازه خریده برسانم. می گفت وسایل خریده و قرار است تعمیرکار برای بازسازی به خانه اش برود. من هم همراه او رفتم و بعد اصرار کرد که به داخل آپارتمان بروم و آنجا را ببینم. من هم رفتم و بعد گفت به خاطر خرید خانه حدود 100 میلیون تومان بدهکار شده است. یکی از طلبکاران دوستش بود که 20 میلیون تومان پولش را می خواست. پریسا هم شرایط برگرداندن پولش را نداشت. او از من خواست تا به او پول قرض بدهم. گفتم ندارم. گفت حداقل 10 میلیون تومان برایش جور کنم . من یک کارگر ساده بودم و این مبلغ را هم نداشتم. بحث مان شد و تهدیدم کرد که عکسم را برای همسرم می فرستد و همین باعث شد تا کنترلم را از دست بدهم و با ضربات چاقو جانش را بگیرم. بعد از قتل هم فقط موبایلش را برداشتم نه کیف پولش را. موبایل را هم به خاطر عکس شخصی که از من داشت و پیام هایی که رد و بدل شده بود با خودم بردم. اما از آن روز به بعد به شدت عذاب وجدان دارم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم تا شاید کمی از بار این احساس بد از روی دوشم برداشته شود.

منبع: hadese24
لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
لینکستان
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین