روز گذشته در مجلس شورای اسلامی کلیات طرح مدیریت تعارض منافع در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی تصویب شد. به همین بهانه به سراغ موضوع تعارض منافع در بازار سرمایه رفتیم تا شدت و ضعف آن را در این بازار مهم که با سرمایه میلیونها نفر سر و کار دارد بررسی کنیم. البته قبلتر، این مورد توسط اداره پیشگیری و ارتقای سلامت بازار سرمایه سازمان بورس و اوراق بهادار مورد توجه قرار گرفته بود و کارشناسان آن اقدام به تهیه پیشنویس لایحه مدیریت تضاد منافع در بازار اوراق بهادار برای ارائه به مجلس کرده بودند که فعلا بینتیجه مانده است. برای بررسی دقیقتر این موضوع به سراغ کارشناسان و حقوقدانان بازار سرمایه رفتیم.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: از جمله مصادیق تعارض منافع میتوان به تصدی همزمان دو یا چند شغل، رانت اطلاعاتی، تصمیمگیری به نفع شخصی و پذیرش هدیه اشاره کرد.
افشای اطلاعات توسط افراد، کلید اصلی مدیریت تعارض منافع
دلبری در ادامه گفت: مثلا اگر فردی در بورس کالا عضو هئیت مدیره باشد و همزمان در یک شرکت تولیدکننده فلزات و پتروشیمی نیز فعالیت کند، این فرد باید میان منافع تولیدکننده و بورس کالا تصمیم بگیرد که در این موقعیت تعارض منافع به خوبی مشهود است.
او بیان کرد: در عمده شرکتهای مدیریت دارایی نیز تعارض منافع وجود دارد، به این صورت که فردی مدیر پرتفوی شرکت سبدگردان است و همزمان برای خودش نیز به خرید و فروش سهام میپردازد. در کشورهای دیگر معمولا این فرد باید قبل از خرید و فروش برای خود مجوزهای لازم را بگیرد و آنها را طبق قانون افشا کند.
سهامداران خرد در معرض آسیب تعارض منافع
کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که، تعارض منافع به سهامداران خرد چگونه آسیب میرساند؟ اظهار کرد: به طور مثال فردی که در کارگزاری مشغول فعالیت است، باید حافظ منافع مشتریان باشد. این نوع تعارض جایی مشکل زا میشود که کارگزار، منافع خود را که برایش حائز اهمیت است، بر منافع فرد ترجیح دهد. به عنوان مثال فردی میخواهد یک سهم را به قیمت مناسبی بخرید و کارگزار نیز از طریق رفتار فرد به این نتیجه رسیده که این سهم، سهم خوبی برای خرید است. تضاد منافع در اینجا حاصل میشود که اگر خودش را بر شما مقدم بداند در بازی نمایندگی و عاملیت، منافع خود را بر شما ترجیح داده است. یعنی جلوتر از مشتری عمل میکند.
دلبری در پاسخ به این پرسش که، در سایر کشورها مسئله تعارض منافع به چه صورت است؟ گفت: در آمریکا، قانون داد فرانک و در اتحادیه اروپا قانون میفید از جمله قوانین این کشورها در زمینه مدیریت تعارض منافع است که معمولا این قوانین هر چند وقت یکبار به روز رسانی میشوند. همچنین در کانادا نیز قوانین بسیار منسجمی در این زمینه وجود دارد و توانستهاند این مسئله را مدیریت کنند.
کارشناس بازار سرمایه در خصوص قوانین مرتبط با تعارض منافع در کشور خودمان اظهار کرد: جرایم مرتبط بازار سرمایه که در فصل ششم قانون بازار سرمایه به آن اشاره شده است، شامل دو جرم کیفری اعم از سو استفاده از اطلاعات نهانی و دستکاری در قیمت است که این دو جرم به واسطه تعارض منافع اتفاق میافتد. در اصل برای حل مشکل تعارض منافع باید افراد درگیر با این مسئله به اعلام و افشای موقعیت خود که سبب تعارض منافع شده است، بپردازند. موردی که در اجرا به صورت حداقلی پیاده شده است.
قانون بخش خصوصی را در تعارض منافع نادیده گرفته
مرتضی شهیدی حقوقدان بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که، چه افرادی در معرض تعارض منافع هستند؟ اظهار کرد: طبق اصل ۲۴۱ قانون تجارت لایحه اصلاحی سال ۴۷، یک نفر در صورتی که در شرکت دولتی به عنوان هیئت مدیره فعال باشد، نمیتواند در جاهای دیگر نیز فعالیت داشته باشد، اما در بخش خصوصی و بازار سرمایه این محدودیت وجود ندارد و هیئت مدیره ها، از میان ناشران و کارگزاران انتخاب میشوند.
انتهای پیام/