به گزارش کارگرآنلاین مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خداوند برای شما خیلی قیمت قائل شده است. فقط خدا می داند عباد و خلقش چقدر قیمت دارند. مگر این که خدا به ما قیمت خودمان را بفهماند. کوزه گری که کوزه را ساخته است میداند چقدر تمام شده سات. صانع این بشر میداند این بشر چقدر میارزد.
خداوند انسان را به قاعده آفریده است و فرموده است: تمام ماسوا را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم آفریدم.1 این قیمت انسان است. چرا انسان عبد غیر خدا شود و خود را ذلیل کند؟!
«إصطتعتکَ لِنفسی»2؛ تو را برای خودم آفریدم. یعنی برای صفات و اخلاق و کردار خودم. تو را هم اخلاق خود گرداندم.
عبد دنیا نباشید، عبد آخرت باشید! مولا امیرالمومنین(ع) فرمود: «الدنیا و الاخره هما ضرتان و هما بمنزله المشرق و المغرب»3؛ یعنی دنیا و آخرت هوو هستند، اگر کسی عبد یکی باشد عبد دیگری نمیشود.
به اندازه کفایت از خدا چیز بخواهید. رزق دست خداست، کم و زیادش میکند. گاهی با یک ساعت کار رزق یک سال را میدهد. این جور نیست که هر کس کم برود کم به او بدهد و هر کس زیاد برود زیاد بدهد. عمده روحیه شماست که به قدر احتیاج بروید، نه برای جمع کردن مال که عبد دنیا شوید. امیدوارم خداوند در دلِ کار به شما یاد بدهد.
اگر شما خود را به زحمت انداختی برای پول در آوردن و در این راه خود را هلاک کردی به چه درد میخورد. راحتی را دادهای برای آیندهای که نداری. می گوید: پولها را جمع میکنم برای پس انداز. کسی که خودش را نفله کند پس انداز لازم ندارد. شما آرام بروید و به اندازه نیازتان کسب کنید. یک وقت میبینی زیاد هم میدهد.
اشقیا و کفّار عزّت دنیا و آخرتشان را فروختند. همان روز اول عبد دنیا شدند. دیدید فرعون چقدر به آن سحرهالتماس می کرد که به شما مقام میدهم اگر موسی را از سر من رد کنید. دیدید که فرعون چقدر میترسید؛ تا صبح خواب نداشت. زن و مرد را از هم جدا کرد تا نطفه موسی بسته نشود. چون سحره خبر داده بودند که آن شب نطفه موسی بسته میشود.
از چند وقت جلوتر زن و مرد را از هم جدا کرد. هیچ زنی حق نداشت نزدیک شوهرش برود. مواظب همه جا بود. خواب نداشت. شوهر مادر موسی که زیر تخت فرعون را میپایید با مادر موسی همبستر شد و نطفه موسی بسته شد. خدا کارش این جور است. هیچ انسان شقی در دنیا راحت نخوابید. خوابی که شما در دنیا میکنید، آنها نکردند.
کسی که مملوک دنیا شد چیزی ندارد. نمیتواند انتخاب کند؛ نه آخرت را، نه خدا و نه پیامبر(ص) را. بیخود نیست که کفار زیر بار نرفتند. شما که انتخاب کردید و خواستید که خدا و پیامبر(ص) مالک شما باشند، حیف است مملوک دنیا شوید. کم داشته باشی یا زیاد، مالک باشید. نشانه مالک بودن است که هرگاه خواستی در راه خدا بدهی آزادانه میدهی.
اگر چیزی از دنیا نصیب شما نشد بدانید که مال شما نبوده است. اگر خواستگاری دختری رفتید و نصیب شما نشد پکر نشوید. در مشیت و مقدرات الهی این ما شما نبوده است. اگر درست شد خدا خواسته است. و اگر درست نشد خدا نخواسته است.. لذا فرمود: «لکیلا تیاسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بماء اتیکم»4؛ وقتی چیزی به شما میدهند خوشحال نشوید و وقتی از شما میگیرند پکر نشوید.
اگر با مشیت خدا آشنا شوید و عقیده داشته باشید، غصههای دنیا کنار میرود. «شد شد، نشد نشد» در هر حال میگوییم: به چشم هر دو اطاعت خداست. بعضی اوقات همه مقدمات فراهم است و معاملهای صورت نمیگیرد و در بعضی اوقات همه مقدمات و جهات خراب است ولی بالاخره معاملهای انجام میگیرد.
این مشیت الهی است. همه دنیا و آخرت مشیت الهی است. شما با صاحب مشیت آشنا هستید. این مشیت است که به قلب شما اعتماد داده است. هر جا که نشد طاقت داری و هر جا که شد خیلی خوشحال نمیشوی و خیلی شلوغ نمیکنی؛ چون به یک مشیت امید داری و با آن زندگی می کنی و اگر یقین هم نداری دست کم علم داری، بهرهای از آن دارید. نشانه آن این است که صابرید، طاقت دارید.