به گزارش کارگرآنلاین آن ها قانونمند و مودب هستند و رفتار دوستانه و محبت آمیزی دارند به علاوه اجازه نمی دهند احساسات شان بر آن ها غلبه کند به همین دلیل است که به ندرت در فروشگاه ها و سوپرمارکت های ژاپن کودکی را در حال گریه کردن می بینید. پدر و مادرهای ژاپنی اصول خاصی در خصوص تربیت کردن فرزندان شان دارند که بد نیست ما هم از آن ها الهام بگیریم.
در ژاپن روابط مادر و فرزندی بسیار نزدیک است
در ژاپن روابط بین مادر و فرزند بسیار قوی است. مادر و فرزند کنار هم می خوابند و مادر هنگام بیرون رفتن همیشه کودک را همراه خود می برد. در گذشته مادران ژاپنی از پارچه ای برای بستن کودک به خود استفاده می کردند. ارتباط بین مادر و فرزند بسیار عاطفی است. مادر تمام کارهایی که کودک انجام می دهد را می پذیرد و به او به چشم یک کودک بدون نقص و کامل نگاه می کند.
یکی از قوانین اصلی آن ها این است که کودک تا ۵ سالگی اجازه دارد هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد. از نظر کشورهای دیگر این کار افراط است اما در واقع کودک با این روش تربیت درک می کند که بچه خوب و مقبولی است.
این قانون در فرهنگ ژاپن amae نام دارد. این واژه در هیچ زبانی واژه مترادف ندارد اما می توان آن را به این شکل ترجمه کرد: “رویای یک شخص برای دوست داشته شدن” یا “دلبستگی” amae ستون ارتباط بین مادر و فرزند است یعنی کودک می تواند به والدین و عشق و محبت آن ها تکیه کند و والدین سالخورده نیز در آینده از حمایت فرزندشان برخوردار می شوند.
در تحقیقی که دانشمندان آمریکایی و ژاپنی در رابطه با ارتباط بین روش تربیت تشویقی فرزند و رفتار فرزندان انجام شده است به این نتیجه رسیده اند که نگرش مثبت والدین نسبت به کودک رفتارهای مشکل ساز در کودک را کاهش می دهد.
سیستم تربیت فرزند در ژاپن
طبق سیستم تربیت فرزند در ژاپن “کودکان تا قبل از ۵ سالگی کامل هستند، از ۵ تا ۱۵ سالگی مطیع هستند، و در ۱۵ سالگی با والدین برابر هستند. اما بسیاری کشورها این روش تربیت را اشتباه می دانند.
فلسفه و هدف این روش تربیت پرورش یک عضو از جامعه ای است که در آن جامعه منافع شخصی مهم ترین چیز نیست. در واقع والدین ژاپنی شخصی را تربیت می کنند که بتواند هدفش را پیدا کند و در عین حال ارزش های خود را بی ارزش تلقی نکند.
در مرحله اول : والدین عشق بی انتهای خود را نثار کودک می کنند و از او مراقبت می کنند.
در مرحله دوم : عشق آن ها پایانی ندارد. کودک یاد می گیرد که با قوانین جامعه زندگی کند و هدفش را در دنیا پیدا کند. رابطه مادر و فرزند قوی است و کودک سعی می کند تمام تلاش خود را به کار ببرد تا والدینش را ناامید نکند.
در مرحله سوم : کودک عضو کاملی از جامعه می شود.
خانواده در درجه اول اهمیت قرار دارد
در ژاپن تربیت کودک به عهده مادر است و زمان بیشتری را با کودک می گذراند. ژاپنی ها معتقدند که کودک تا قبل از ۳ سالگی نباید به مهد کودک فرستاده شود. آن ها هیچوقت پرستار کودک استخدام نمی کنند و یا کودک را نزد پدربزرگ و مادربزرگ نمی فرستند.
اما کودک زمان زیادی را با والدین و پدر و مادر بزرگ خود می گذرانند و رابطه آن ها با خانواده بسیار گرم و صمیمی است. در ژاپن خانواده ها از همدیگر حمایت می کنند.
در آزمایشی که روی مادرهای ژاپنی و اروپایی انجام شده است از آن ها خواستند که یک اهرام بسازند. مادران ژاپنی ابتدا خودشان اهرام را ساختند سپس از کودک خواستند که اهرام را بسازد. اگر کودک اشتباه می کرد دوباره به او کمک می کردند که اهرام را بسازد. اما مادران اروپایی ابتدا به کودک روش ساختن اهرام را توضیح می دادند سپس از او می خواستند که امتحان کند.
مادران ژاپنی از قانون “مثل من انجام بده” پیروی می کنند. اما مادران اروپایی بدون نشان دادن نمونه از کودک می خواهند هر کاری را خودش انجام دهد. مادران ژاپنی کودک را مجبور نمی کنند هر کاری را مثل آن ها انجام دهد آن ها در واقع با نشان دادن نمونه روش کار را به او نشان می دهند.
توجه به احساسات
برای این که به کودک نشان دهیم چگونه در یک جامعه زندگی کند باید احترام به عواطف و احساسات دیگران را به او بیاموزیم. مادران ژاپنی به احساسات کودک احترام می گذارند و به آن ها یاد می دهند که احساسات دیگران را به خوبی درک کنند. به عنوان مثال وقتی کودک سعی دارد ماشین اسباب بازی خود را بشکند مادر می گوید: ماشین بیچاره الان از ناراحتی گریه میکنه” اما مادر اروپایی کودک را سرزنش کرده می گوید: “بسه این کار بدیه”
ژاپنی ها ادعا نمی کنند که روش آن ها بهترین است و امروزه ارزش های غربی تاثیر زیادی در رسم و رسومات قدیمی آن ها گذاشته است اما یکسری ارزش ها مثل نگرش محبت آمیز و آرام بخش نسبت به کودک هرگز تغییر نخواهد کرد.