تاریخ : 00:51 - 1401/05/17
کد خبر : 1093315
سرویس خبری : فرهنگی
 

حضرت امام حسین علیه‌السلام| دور است از ما زندگی با ذلت

حضرت امام حسین علیه‌السلام| دور است از ما زندگی با ذلت

کارگر آنلاین | امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به یزدیان فرمود: «عبیدالله ابن زیاد مرا میان دو چیز مخیر کرده؛ یا در میدان جنگ بکوشم و یا لباس ذلت بپوشم. دور است از ما ذلت و صاحبان حمیت ذلت لئام را بر شهادت کرام اختیار نکنند، اکنون حجت را بر شما تمام کردم و با کمى یاران با شما رزم خواهم کرد.»

 واقعه کربلا در سال ۶۱ هجری قمری تنها یک اتفاق تاریخی نیست که آن را برای گذران وقت مطالعه کرد، این حادثه عظیم مانند رودی حیات‌بخش تا همیشه جریان دارد و به همه آزادی‌خواهان زندگی می‌بخشد. حادثه کربلا را باید مطالعه کرد و از آن عبرت گرفت.

در مطالعه حادثه کربلا با شخصیت‌های پرشماری برمی‌خوریم که هر یک می‌تواند درسی برای ما باشد، از یزید بن معاویه به عنوان منفورترین نام در حادثه کربلا تا حبیب بن مظاهر بزرگترین فدایی امام حسین علیه‌السلام. به مناسبت ایام ماه محرم روایت‌هایی از حادثه کربلا از کتاب «سلیمان کربلا» منتشر می‌شود که قسمت هفتم آن را در ادامه می‌خوانید:

آخرین احتجاج

حسین (ع) بر ناقه خویش سوار شد و به مقابل ایشان آمده و طلب سکوت کرد، ایشان ساکت شدند، پس آن حضرت حمد و ثناى الهى را به‌جای آورد و بر حضرت رسالت پناهى (ص) و بر ملائکه و سایر انبیأ و رُسل درود بلیغى فرستاد پس‌ازآن فرمود: «هلاکت و اندوه باد شما را اى جماعت غدار و اى بى‌وفایان جفاکار که به جهت هدایت خویش ما را به‌سوی خود طلبیدید و ما اجابت شما کردیم و به‌سوی شما آمدیم؛ پس به روى ما کشیدید شمشیرهایى که برای ما مهیا کرده بودید. برافروختید به روى ما آتشى را که براى دشمن ما شعله‌ور کرده بودید.

پس شما به کین و حیله با دشمنان خود هم‌داستان شدید بدون آن‌که دلیلی برای شما ظاهر کرده باشند و بى‌آن‌که طمع و امید رحمتى به آن‌ها داشته باشید. پس بر شما باد ویل‌ و حسرت که از ما دست کشیدید. حال آن‌که شمشیرها در حبس نیام بود و دل‌ها مطمئن و آرام مى‌زیست تا آن‌که شتاب کردید در برانگیختن فتنه مانند ملخ‌ها و خویشتن را دیوانه‌وار در کانون آتش درانداختید چون پروانگان.

پس دور باشید از رحمت خدا اى معاندین امت و تارکان قرآن و تحریف‌کنندگان آیات آن. ای گروه گناه‌کاران و پیروان وسوسه‌های شیطان و محوکنندگان شریعت و سنت نبوى، آیا ظالمان را یاری مى‌کنید و از یارى ما دست برمى‌دارید؟ سوگند به خدا که غدر و مکر از قدیم در شماها بوده اصول شما با آن به‌هم‌ پیچیده و فروغ شما از او قوت گرفته است. شما پلیدترین میوه‌ در گلوگاهید و کمترین لقمه‌ غاصبانه‌اید.

آگاه باشید که زنازاده فرزند زنازاده عبیدالله ابن زیاد مرا میان دو چیز مخیر کرده؛ یا آن‌که شمشیر کشیده و در میدان جنگ بکوشم و یا آن‌که لباس ذلت بپوشم. دور است از ما ذلت و خداوند راضی نباشد و رسول (ص) او نفرماید و مؤمنان و پروردگان دامن‌هاى طاهر و صاحبان حمیت و ارباب‌هاى غیرت ذلت لئام را بر شهادت کرام اختیار نکنند، اکنون حجت را بر شما تمام کردم و با قلت اعوان و کمى یاران با شما رزم خواهم کرد.»

آن‌گاه فرمود: «سوگند به خداى که شما بعد من فراوان و افزون از مقدار زمانى که پیاده سوار اسب باشد زنده نمانید، روزگار آسیاى مرگ بر سر شما بچرخاند و شما مانند میله سنگ آسیا در اضطراب باشید، این عهدى است که از پدر و جدم رسیده است.

اکنون رأى خود را فراهم کنید و با یاران خود هم‌دست شوید و مشورت کنید تا امر بر شما پوشیده نماند پس قصد من کنید و مرا مهلت مدهید همانا من توکل کرده‌‎ام بر خداوندى که پروردگار من و شما است، بدانید که جان‌دارى نیست مگر آن‌که در قبضه قدرت باشد. همانا پروردگار من بر صراط مستقیم و عدالت استوار است و جزاى هرکسی را مطابق عمل او مى‌دهد.»

پس زبان به نفرین آن‌ها گشود و گفت: «پروردگارا باران آسمان را از این جماعت قطع کن و برانگیز بر ایشان قحطى مانند قحطى زمان یوسف (ع) که مصریان را به آن آزمایش فرمودى و غلام ثقیف را برایشان سلطنت ده تا آن‌که به کام‌هاى ایشان کاسه‌هاى تلخ مرگ را بچاشند؛ زیرا که ایشان حیله کردند و دست از یارى ما برداشتند. تویى پروردگار ما پس بر تو توکل می‌کنیم و به‌سوی تو است بازگشت همه.»

منبع: «سلیمان کربلا» رسول حسنی