به گزارش کارگر آنلاین ، مشابه اتفاقاتی که منجر به وعدهی محدودیت تولید و ارسال گاز روسیه به اروپا شد، در دهه ۱۹۶۰ میلادی در بازار نفت رخ داد. در شرایطی که اقتصاد کشورهای اروپایی و آمریکا به شدت وابسته به نفت خاورمیانه بود، با وقوع دو جنگ میان اعراب و اسرائیل و تحریم فروش نفت کشورهای عربی به غرب، شاهد آن بودیم که بحرانی عمیق کشورهای غربی را فرا گرفت و در این زمان بود که بسیاری از کشورهای غربی به فکر استفاده از انرژیهای جایگزین مانند گاز، برق، انرژی اتمی و انرژیهای تجدیدپذیر پاک مثل باد، هیدرولیک و نور خورشید افتادند.
برداشت زغالسنگ جزء سختترین اشکال کار معدنی برای کارگران نیز محسوب میشود. معمولا در رسانهها و جراید وقتی از کار سخت صحبت میشود، اولین تصویری که مخابره میشود، عکسی از یک کارگر است که با ۴۰ سال سن؛ شبیه مردی ۶۰ساله بهنظر میرسد؛ کارگری که در اوج جوانی دچار خمودگی بدنی است و صورتش مملو از دوده سیاه زغال است؛ کارگری که با چهرهای تکیده، دستانی ترک خورده.
سخت بودن کار معدن زغالسنگ در مقایسه با سایر معادن که همگی مشمول مشاغل سخت و زیانآور هستند، باعث نشده تا حقوق و دریافتیهای این کارگران متفاوت از سایر کارگران باشد اما سختی بیشتر کار در این معادن درکنار تهدیدات بسیار بالای ایمنی که سلامتی کارگرانش را بیشتر به خطر میاندازد، باعث میشود کمتر کسی تمایل به کار در چنین شرایطی را داشته باشد.
اما این تنها تفاوت کار در معادن زغالسنگ نیست، کارگران معدن زغالسنگ همواره از پیشتازان اعتراضات و مطالبات کارگری در اغلب کشورهای جهان بودهاند. بهار ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ میلادی اعتصابات و اعتراضات یکساله کارگران معادن زغالسنگ انگلستان یکی از تلخترین رویدادها در تاریخ جنبشهای جهانی کارگری مانند اول ماه میکارگران شیکاگوی آمریکا را رقم زد. در جریان اعتصاب اتحادیه ملی کارگران معدن انگلستان که اکثر آنها کارگر معادن زغال سنگ بودند، دولت نئولیبرال و راستگرای افراطی مارگارت تاچر دستور ممنوعیت اعتصاب و از سرگیری تولید را داد و در نهایت پاسخ کارگران را با گلوله داد. در جریان این اعتراضات ۶ کارگر کشته، ۵۰نفر معلول، ۵هزار بازداشت و ۸هزار زندانی و اخراج شدند. این کارگران به فقدان حقوق کافی، امنیت شغلی و ایمنی کارگاهی و مواردی از این دست اعتراض داشتند. این اعتصاب را تلخترین رویداد صنعت انگلستان و نتیجه شکست این اعتصاب را اخراج میلیونها کارگر معدنی عنوان کردهاند.
پس از این اعتصاب در سال ۱۹۹۴ میلادی بسیاری از معادن به بخش خصوصی واگذار شد تا رونق به این صنعت برگردد ولی کاهش تقاضای جهانی زغالسنگ و تعهدات زیست محیطی اروپا این هدف را نیز چندان محقق نساخت.
اوکراین و افزایش تقاضای زغالسنگ
فروردین سال ۱۴۰۱ در خبرها اعلام شد که تنها در مدت سه ماه از شروع تنشها در اوکراین و قبل از بحث جدی شدن تحریم گاز به روی اروپا، قیمت جهانی این محصول برای تحویل در تابستان چیزی حدود ۱۰درصد افزایش یافته است؛ روند قیمتیای که به نظر میرسد با شروع فصول سرد اروپای سردسیر، بیش از پیش شدت بگیرد. به نظر میرسد که همانطور که روسها علیه ناپلئون و هیتلر و همچنین فنلاندیها علیه شوروی، از سلاح زمستان استفاده کردند، این بار نیز سلاح زمستان به میانجی محصول استراتژیک گاز، باعث ایجاد بحرانهایی شود که به مثابه یک سلاح عمل کند. در این میان ورود اروپا به کانال افزایش بهرهبرداری از محصول زغالسنگ، تنها یک آلترناتیو کوتاه مدت در نظر گرفته میشود.
اما در ایران، کشورمان با ۱۰ معدن فعال بزرگ زغالسنگ و چندین معدن کوچک و غیر فعال یا در آستانه بهره،برداری، این امکان را دارد که بهدلیل بهرهمندی از نفت و گاز و انرژی هستهای و حتی امکانات تولید انرژیهای تجدیدپذیر بادی، خورشیدی و هیدرولیک، توان صادراتی بیشتری در بازار جهانی نیز داشته باشد.
ماجرای محیط زیست
زغال سنگ علاوه بر مشکلاتی که برای کارگر استخراج کننده ایجاد میکند، مشکلات دیگری نیز برای محیط زیست ایجاد میکند که موجب شده تا در کنار کود حیوانی و سوختهای چوبی، در لیست ممنوعههای توافقنامه محیط زیستی پاریس علیه گازهای گلخانهای قرار بگیرد. هرچند در شرایطی که فقط ذخایر زغالسنگ هند در سال ۲۰۱۰ حدود ۶۶.۸ میلیارد تن تخمین زده شده است، چشم پوشیدن از این منبع میسر نشده و عملا در حوزه زغالسنگ این توافقنامه با شکست مواجه شد. این شکست البته بعد از جنگ اوکراین به یک فاجعه برای این توافقنامه بدل شده است. از ۲۰ سال پیش کشور هندوستان به دلیل گرانی انتقال گاز و هزینههای آن برای هندوستان، از زغالسنگ خود برای تولید برق، سیمان و فولاد استفاده کرده است. این همه در شرایطی است که آلایندگی کارخانههای مصرفکننده زغالسنگ بیش از هرچیز نیروی کار کارخانههای مصرفکننده را دچار آسیبی بیش از سایر سوختها میکند.
ترکیب کربن خاص موجود در زغال سنگ قبل و بعد از سوختن به بدن آسیب وارد کرده و آلاینده تولید شده از آن عملا از جمله گازهای گلخانهای بوده و لایه اوزون که محافظ زمین محسوب میشود را تخریب میکند.
وی با بیان اینکه مصرف بالای زغالسنگ به دوران جنگ جهانی و قبل از آن در غرب برمیگردد، اظهار کرد: با کشف منابع متعدد گازی و افزایش فناوریهایی که موجب میشد از گاز طبیعی بهعنوان سوخت در صنایع استفاده شود، مصرف این ماده معدنی به شدت کاهش یافت.
سلطانی با تاکید بر این مطلب که «زغالسنگ نمیتواند پاسخگوی کل نیازهای صنایع و مصارف خانگی و. . باشد» تصریح کرد: بهنظر میرسد در میانمدت زغالسنگ تنها بتواند ۲۰درصد نیازهای بازار انرژی جهانی را در فقدان گاز برآورده کند که این رقم به هیچ وجه نمیتواند قانع کننده باشد، اما بههرحال کشورهای مصرفکننده در این شرایط جنگی و خاص چارهای جز روی آوردن به زغالسنگ با وجود هزینههای بالای استخراج و آسیبهای جانبی آن، نخواهند داشت.
بهدلیل وجود گاز، ایران به زغالسنگ توجه نداشته است
وی با بیان اینکه «ایران نیز میتوانست یکی از تامین کنندگان بزرگ گاز ال. ان. جی به جای گاز طبیعی باشد که متاسفانه قطر جای ایران را در این حوزه گرفته است» گفت: زغالسنگی که کنار گذاشته شده است، ممکن است دوباره به بازار برگردد اما ایران هنوز فرصتهای جهانی برای بازگشت به بازار گاز جهان را در صورت وقوع توافقات دارد. همین مسئله توافق ۴۰میلیارد دلاری سرمایهگذاری روسیه در صنعت گاز ایران، اهمیت بسیاری دارد که یکی از موارد مطرح شده مهم در این توافق، بحث تولید گاز ال. ان. جی است. با این حال معادن زغالسنگی که در کشور داریم (اعم از انواعی که شستشو میشوند یا نمیشوند) هنوز از نظر سرمایهگذاری بهمنظور بهرهبرداری مسائلی دارند. برای مثال معدن و شرکت تولید زغالسنگ طبس ایران با وجود سالها کار، هنوز افتتاح نشده است. از آنجا که ایران همواره از گاز و نفت بهرهمند بوده، رویکرد مناسبی به زغالسنگ و سرمایهگذاری در این زمینه وجود نداشته است. این مسئله باعث شده تا ما به سمت بازارهای جهانی زغالسنگ و واردکردن فناوریهای جدید استخراج و فرآوری محصول در این حوزه نشویم.
ورود بخش خصوصی به حوزه استخراج زغالسنگ
علیرضا فلاحتی (مدیرعامل شرکت معدن زغالسنگ گلندرود) با اشاره به کمبود سرمایهگذاری در حوزه صنعت زغالسنگ اظهار کرد: اکنون شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران که دارای حق بهرهبرداری چندین معدن زغالسنگ است، اخیرا با کمک سرمایهگذاری بخش خصوصی فعالیتها در معادن را گسترش داده است.
وی تصریح کرد: تنها مجموعه زغالسنگ گلندرود بیش از ۸ سال بسته بود که تنها در سالهای اخیر با سرمایهگذاری بخش خصوصی افتتاح شد.
البته در سالهای اخیر ورود پیمانکاران و شرکتهای بخش خصوصی به فضای معادن زغالسنگ بیش از پیش موجب شده تا اعتراضات نیروی کار فعال در معادن زغالسنگ ایران افزایش پیدا کند و این یکی از نتایج توسعه شتابزده در این صنعت است.
تجهیزات قدیمی، ایمنی پایین و حقوق اندک کارگران معادن زغالسنگ
یک کارگر معدن زغالسنگ با اشاره به اینکه تولید زغالسنگ در ایران و جهان مشکلات و مصائب فراوانی را با خود دارد، اظهار کرد: صنعت زغالسنگ ایران چندین سطح دارد و بسته به نوع مدیریت، شرایط کارگران آن متفاوت است.
این کارگر در آستانه بازنشستگی معدن با بیان اینکه «مشکل مهم این صنعت فقدان امکانات و سرمایهگذاری است» ادامه داد: معادن زغالسنگ مشکلاتی در سراسر کشورهای وجود دارد. برای مثال با افزایش بهرهبرداری از معادن اروپا نیز شاهد این هستیم که افزایش مشکلات برای کارگران آنجا نیز وجود دارد، اما افزایش قیمت زغالسنگ بهدلیل تقاضا شاید بتواند عاملی برای بهبود نسبی شرایط در سالهای اخیر باشد.
وی با تاکید بر اینکه «شرایط کار در معادن زغالسنگ با یکدیگر بسیار متفاوت است» اضافه کرد: برخی معادن که «زنجیری» حساب میشوند، استخراج سختتری دارند و استحصال، تصفیه و مونتاژ محصول در آنها دشوارتر است و بیشتر معادن زغالسنگ ایران نیز از همین جنس هستند.
وی با بیان نقدی به شیوه استخراج معادن زغالسنگ که به زیان کارگران است، گفت: با برداشت از طبقه اول معادن، عملا هزینه استخراج و سرمایهگذاری و تامین ایمنی برداشت و استخراج از طبقه دوم و سوم بسیار بیشتر میشود. اینکه در جریان برداشت از طبقات بالایی و رویی معادن زغالسنگ، فشار طبقات باقیمانده روی هم بیشتر شده و علاوه بر خطر، کار کارگر نیز سختتر میشود. البته این صرفا از قصور مدیران معادن نیست، بلکه یکی از دلایل این کار غیراصولی و نا ایمن که ضرر اقتصادی نیز به معادن وارد کرده، پایین بودن قیمت زغالسنگ بود؛ مشکلی که به نظر میرسد با اتفاقات اخیر بازار انرژی و افزایش قیمت زغالسنگ در ماههای اخیر، دیگر نباید شاهد آن باشیم.
وی با اشاره به مشکل خصوصیسازی معادن زغالسنگ در کشور گفت: افزایش سهم بخش خصوصی در این معادن موجب افزایش تبدیل وضعیت معادن (حتی آنها که تحت تملک دولت هستند) از رسمی و استخدامی به پیمانی شود. این وضعیت پیمانی و موقت آن هم در مورد شغل سخت و زیان آوری مانند کار در معدن زغالسنگ، به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. در همین مجموعه زغالسنگ طرزه کارگرانی که از قدیم رسمی شده و در اقلیت هستند، بازنشسته صندوق بازنشستگی فولاد هستند و از خدمات بسیار قویتری در زمینه درمانی و بازنشستگی بهرهمند هستند، اما ما نیروهای پیمانی که اکثر کارگران را شامل میشویم، بازنشسته سازمان تامین اجتماعی خواهیم بود و خدمات درمانی کنونی و بازنشستگی آتی این صندوق باتوجه به مشکلات آن مناسب نیست.
این کارگر فنی معدن با اشاره به بحث ایمنی قطعات و رعایت شرایط کارگاه سخت و زیانآور گفت: علت بسیاری از مشکلات و حوادث این است که تجهیزات معادن زغالسنگ ما عمدتا روسی است ولی پیمانکاران تامین قطعات برای کاهش هزینهها وارد نمیکنند و با تجهیزات قدیمی کار میکنیم که نا ایمن و غیر استاندارد است. در واحد تعمیرات و فنی ما گاهی به قدری یک دستگاه را برای انتقال زغالسنگ به سطح تعمیر کردیم که مصداق ضرب المثل «خرج لحیم دادن» شدند و کارایی و ایمنی ندارند.
وی با ابراز امیدواری درباره آینده صنعت استخراج زغالسنگ گفت: استخراج این محصول در سال جاری به دلیل افزایش قیمت زغالسنگ موجب شده تا بهترین شرایط کار برای این صنعت بهتر شود. البته مشخص نیست از این بهبود چیزی به کارگران معادن برسد اما به هرحال اکنون این امیدواری وجود دارد. هرچند ما در شرایطی هستیم که پیمانکار خرید به ازای هر تن زغالسنگ حدود ۷۶۰هزارتومان پرداخت میکند درحالی که قیمت منطقهای زغالسنگ و قیمت بورسی آن در خود ایران بیش از ۳میلیون تومان به ازای هر تن است. اکنون قیمت جهانی زغالسنگ به دلیل جنگ اخیر و کمبود گاز افزایش یافته و به ۲۸۱دلار در هر تن رسیدهاست. یعنی این محصول در داخل ایران بسیار کمتر به شرکتهای مصرفکننده داخلی فروش میرود و قیمت جهانی آن بیش از ۸میلیون تومان است. اینها عواملی هستند که به طور عمده این صنعت را عقب نگه داشتهاند و شرایط کار در آنها را سخت کردند.
گزارش: رضا اسدآبادی