به گزارش کارگر آنلاین ، بیگمان انسان نتیجهگرا است؛ اما در این رابطه باید به چند نکته توجه داشت:
نتیجه و هدف، گاهی جزئی و دارای اثر موقتی بوده، و گاهی کلی و وسیع است؛ و ایندو گاهی باهم متحدند و جمع میشوند و گاهی مختلف و از هم جدایند؛ مثلا کارگر یک کارگاه با آنکه تولیدات مجموعه خود را مشاهده میکند، اما شاید هدف جزئی کاری که باید انجام دهد را نداند، و یا حتی آنرا بینتیجه بداند، ولی از آنجا که هدف کلیتری دارد و آن گرفتن حقوق از کارفرما است آنرا با دقت انجام میدهد.
در مورد احکام و دستورات دینی میتوان گفت احکام دینی دو گونهاند:
ب) احکام و دستوراتی که مطلق نبوده؛ بلکه مانند بعضی از احکام اجتماعی اسلام مثل برخی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر؛ به نوعی وابسته به نتیجهاند، در این موارد باید گفت اسلام نتیجهگرا است.
همانگونه که وظیفهگرایی جدای از نتیجهگرایی نیست، از آنسو نتیجهگرایی نیز جدای از وظیفهگرایی نیست؛ و به عبارتی نباید با هر روش به نتیجه رسید.
گفته میشود در یک سازمان فرایندگرا تمام کارها به هم وابسته بوده و فعالیتهای گوناگون و وظیفههای ارجاعی مانند زنجیرهای است که یکی بدون دیگری بیمعنا شده و به تنهایی ارزشی ندارد.
به عنوان نمونه، انسان مسلمان برای انجام انواع وظایف دینی فردی و اجتماعی خود باید به گونهای برنامهریزی کند که آنها را در فرایندی مطلوب قرار داده تا به بهترین نتیجه دست یابد.
[1]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 180 -183، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق.