تنها چند هفته پیش بود که دولت اسلام آباد در مواجهه با هشدار ایالات متحده به تکمیل خط لوله صلح میان ایران و پاکستان اعلام کرد که تصمیم گرفته است تا کار روی بخش ۸۰ کیلومتری از خط لوله پاکستان-ایران را آغاز کند و هیچ گونه جای اعتراضی از سوی کشور ثالثی مانند امریکا وجود ندارد؛ موضعی که آشکارکننده این مهم بود که همسایه بزرگ شرقی ایران واقعیات جغرافیای امنیتی و اقتصادی خود را درک کرده و میخواهد در تعامل با محیط پیرامونی خود نقش تعیین کننده و کارآمدتری ایفا کند نه اینکه در پیله سنتی و مألوف برخی از کشورهای منطقه در پیروی از سیاستهای مداخله جویانه ایالات متحده باقی بماند. خط لوله گاز که به عنوان خط لوله صلح شناخته میشود و گاز طبیعی را از ایران به پاکستان میرساند، پروژهای بلندمدت میان دو کشور است که تکمیل و تأمین مالی آن طی سالها با تأخیر و مشکل مواجه شده است.
بنابراین تصمیم برای پایان زودهنگام این پروژه گازی یکی از موضوعاتی است که روی خوش پاکستان به سفر مهم رئیسی را گشوده است.
علاوه بر همه اینها اقبال و پایفشانی مردم پاکستان در خیابانهای این کشور در پی پاسخ تلافیجویانه نظامی ایران علیه فلسطین اشغالی هم پیشمقدمهای بود تا این واقعیت را به نمایش بگذارد که به رغم مواجه بودن ایران و پاکستان با موج فضاسازیهای منفی و سیاهنماییهای رسانههای معاند، هر دو کشور تا چه اندازه در مخالفت با سیاستهای تخریبگرانه صهیونیسم در منطقه اشتراک نظر دارند. تصاویر جشن پاکستانیها در «جشن آغاز فتح قدس» پیش از سفر رئیس جمهور ایران به اسلام آباد به خوبی گویای این اتحاد و همدلی بود.