در آستانه رستاخیز انسان تمامى اعمال خود را مىبیند و از نیک و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را که از قبل فرستاده و چه کارهایى که آثارش بعد از او در دنیا باقیمانده و نتایجش به او رسیده است، اما کدام اعمال پس از مرگ به انسان میرسد؟
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیات 1 تا 5 سوره مبارکه «انفطار» به آثارى که بعد از مرگ هم از انسان باقى مىماند، اشاره کرده است که متن آن در ادامه میآید؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ * وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ * وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ * وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ * عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ؛ آن زمان که آسمان از هم شکافته شود، و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند، و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود و آن زمان که قبرها زیر و رو گردد؛ هر کس مىداند آنچه را از پیش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است». (انفطار/ 1 تا 5)
و بعد از ذکر این نشانهها که قبل از رستاخیز و بعد از آن صورت مىگیرد، سخن نهایى را چنین بیان مىکند: «در آن روز هر کس مىداند آنچه را که از قبل فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ).
آرى، آن روز حجابها کنار مىرود، پردههاى غرور و غفلت دریده مىشود، و حقایق جهان عریان و آشکار مىگردد، و از آنجا که آن روز «یوم البروز» است، همه چیز بارز و ظاهر مىشود، و در آنجا است که انسان تمامى اعمال خود را مىبیند و از نیک و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را که از قبل فرستاده، و چه کارهایى که آثارش بعد از او در دنیا باقیمانده، و نتاجش به او رسیده است، مانند خیرات و صدقات جاریه، و بناها و آثارى که براى مقاصد رحمانى یا شیطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و یا کتابها و آثار علمى و غیر علمى که براى مقاصد نیک و بد تحریر یافته، و بعد از او مورد بهره بردارى دیگران قرار گرفته است، همچنین سنتهاى نیک و بد که اقوامى را به دنبال خود کشانیده.
اینها است نمونههایى از کارهایى که نتایجش بعد از انسان به او مىرسد و مصداق «أَخَّرَتْ» در آیه فوق است.
درست است که انسان در این دنیا نیز اجمالاً از اعمال خود با خبر است، ولى فراموشکارىها، خودخواهىها و حبّ ذات غالباً مانع مىشود که، همه را به خاطر بسپارد، و به عمق آثار اعمال خویش واقف گردد، ولى در آن روز که انقلاب و تحولى در همه چیز پیدا مىشود، روح و جان آدمى نیز دستخوش چنین انقلابى مىگردد، آنجاست که به تمام اعمال خود علم تفصیلى و دقیق پیدا مىکند بلکه طبق آیه 30 سوره «آل عمران»: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء» همه را در مقابل خود حاضر مىبیند.
بعضى از مفسران براى آیه، تفسیرهاى دیگرى نیز ذکر کردهند، از جمله این که: منظور کارهایى است که در آغاز عمر مقدم داشته و کارهایى که به اواخر عمر انداخته است، ولى تفسیر اول از هر جهت مناسبتر است.
ضمناً، منظور از «نَفْس» در اینجا هر نفسى از نفوس انسانى است و تمامى افراد بشر را شامل مىشود.
آثارى که از انسان باقى مىماند
علاوه بر آنچه در آیات فوق آمده، از روایات اسلامى نیز به خوبى استفاده مىشود: ممکن است آثارى از انسان باقى بماند که برکات یا عواقب سوئش تا سالهاى متمادى و حتى تا دامنه قیامت به او برسد.
چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مىخوانیم: لَیْسَ یَتْبَعُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ مِنَ الاْ َجْرِ إِلاّ ثَلاثُ خِصال: صَدَقَةٌ أَجْراهَا فِی حَیاتِهِ، فَهِیَ تَجْرِی بَعْدَ مَوْتِهِ، وَ سُنَّةُ هُدىً سَنَّها، فَهِیَ تُعْمَلُ بِها بَعْدَ مَوْتِهِ، وَ وَلَدٌ صالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ:
«بعد از مرگ انسان پرونده اعمال او بسته مىشود، و اجر و پاداشى به او نمىرسد مگر از سه طریق: بناها و اشیاء مفیدى که براى استفاده مردم از خود به یادگار گذارده، و بعد از او جریان خود را طى مىکند، و سنت هدایتگرى که آن را به وجود آورده، و بعد از مرگ او به آن عمل مىشود، و فرزند صالحى که براى او استغفار مىکند».
در روایت دیگرى، این امور شش چیز شمرده شده که به حال مؤمنان بعد از موتشان مفید است: فرزند صالح، قرآنى که آن را تلاوت مى کند، چاهى که حفر کرده، درختى که غرس نموده، تهیه آب، و سنت حسنهاى که بعد از او باقى مىماند و مورد توجه قرار مىگیرد.
در بعضى از روایات، روى علم و دانشى که از انسان در میان مردم نیز مىماند تکیه شده است.
مخصوصاً در مورد سنت نیک و بد، روایات متعددى داریم که به مردم هشدار مىدهد، مراقب باشند که بر اثر اعمال آنها چگونه سنتى در میان مردم باقى مىماند.
مرحوم «طبرسى» در ذیل آیات مورد بحث، حدیثى به این مضمون نقل مىکند که: روزى شخصى در محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله) برخاست و از مردم تقاضاى کمک کرد، همگى خاموش شدند، در این موقع یکى از اصحاب چیزى به سائل داد، بقیه نیز از او پیروى کرده و به مرد فقیر کمک مى کردند، پیغمبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: مَنِ اسْتَنَّ خَیْراً فَاسْتُنَّ بِهِ فَلَهُ أَجْرُهُ، وَ مِثْلُ أُجُورِ مَنِ اتَّبَعَهُ، غَیْرَ مُنْتَقَص مِنْ أُجُورِهِمْ، وَ مَنِ اسْتَنَّ شَرّاً فَاسْتُنَّ بِهِ فَعَلَیْهِ وِزْرُهُ، وَ مِثْلُ أَوْزارِ مَنِ اتَّبَعَهُ غَیْرَ مُنْتَقَص مِنْ أَوْزارِهِمْ:
«کسى که سنت نیکى بگذارد و دیگران به او اقتدا کنند پاداش خود را دارد، و همانند پاداش کسانى که از او پیروى کردهاند، بىآن که از اجر آنها کاسته شود، و کسى که سنت بدى بگذارد و از آن پیروى کنند، گناه خود را دارد و همانند گناهان کسانى که از او پیروى کردهاند، بى آن که از گناهان آنها چیزى کاسته شود»، در اینجا بود که «حذیفه» یکى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) آیه «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ» را تلاوت کرد.
امیر مؤمنان على(علیه السلام) نیز مىفرماید: فَکَیْفَ بِکُمْ لَوْ تَناهَتْ بِکُمُ الاْ ُمُورُ وَ بُعْثِرَتِ الْقُبُورُ هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْس ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقُّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ: «چگونه خواهید بود آنگاه که همه امور پایان پذیرد، قبرها زیر و رو شود، و همه شما در عرصه محشر حاضر شوید، آنجا است که هر کس هر عملى را قبلاً انجام داده مىآزماید، و همگى به سوى خداوند که مولا و سرپرست حقیقى آنها است باز مىگردند، و کسانى را که به دروغ همتاى او قرار دادند از خاطر آنها مىرود».
این آیات و روایات، ابعاد مسئولیت انسان را در برابر اعمالش از دیدگاه اسلام منعکس مىکند و نشان مىدهد: تا چه حد هر انسانى در مقابل اعمال خویش مسئول است، تا آنجا که ممکن است بعد از گذشتن هزاران سال آثارش براى او پاداشى نیک بیافریند، یا وزر و لعن و گناه به بار آورد.
انتهای پیام/8889