«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»: من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این طریق تکامل یابند و به من نزدیک شوند).[۱]آفریده شده ایم تا خالق بی همتایمان را عبادت کنیم و از این طریق به مقام قرب الهی که همانا کمال انسان است، دست یابیم. اما با اندکی مطالعه در آیات و روایات به این مهم، پی خواهیم برد که برخی از عبادات و اعمال نزد خداوند، جایگاه ویژه ای دارند.اعمالی همچون تفکر که در روایات ثواب آن برتر از هفتاد سال عبادت بیان شده است و یا انتظار برای فرج حضرت مهدی علیه السلام که در روایات بهترین اعمال امت در زمان غیبت امام معصوم عنوان شده است و مهمترین آنها «نماز» که ستون دین و یکی از ارکان اساسی اسلام است.
چنانچه امام صادق علیه السلام در پاسخ به پرسش برترین اعمال و مح بوبترین آنها نزد خداوند فرمودند: « بعد از معرفت [خدا] چیزی برتر از این نماز نمی شناسم مگر نمی بینی که بنده صالح عیسی بن مریم، گفت: خداوند مرا به نماز سفارش کرد.»[۲]اما با این حال کم نیستند کسانی که با انواع بهانه تراشی ها و توجیه ها از انجام این تکلیف شرعی، شانه خالی می کنند و برای اینکه در ابتلای به این بیماری تنها نباشند، سعی در از راه به در کردن دیگران دارند. آری، بیماری! برای تشخیص «علل ترک نماز و راههای درمان آن» با ما همراه باشید.
علل ترک نماز
موضوع ترک نماز و یا نخواندن آن و دلائلی که باعث این امر می شود، موضوع مهمی است که در زمینۀ آموزش مسائل دینی و پرورش اخلاقی مورد توجه کسانی قرار دارد که برای آینده و سرنوشت هم کیشان خود، ارزش قائلند. خانواده های مؤمن و متعهد، معلمان و مسئولین مدارس و متولیان امورفرهنگی و اجتماعی، از آن جمله اند. مطالعات نشان مى دهد کـه بـسـیارى از مردم به اصل نماز نگرش مثبت دارند و اشخاص نمازگزار را افرادی قابل اطمینان و شایسته ی تحسین می دانند، امّا خود در انجام آن سستى و کوتاهى مى کنند. تمایل نداشتن بـرخـى از افراد بـه نماز، دلایل مختلفى دارد که برای درمان اصولی آن، باید به تفکیک، مورد مطالعه قرار گیرند.
۱- دلایل اجتماعی
ترک یا بی میلی نسبت به خواندن نماز، می تواند از شرایط اجتماعی نشئت گرفته باشد. شرایطی که شخص با قرار گرفتن در آن و تأثیر پذیری از محیط، نسبت به نماز بی میل می شود و آن را ترک می کند. عمده این دلایل عبارتند از:
بی توجهی والدین
بی توجهی والدین نسبت به مسائل دینی و عدم پایبندی آنها نسبت به مسائل اعتقادی، تأثیر مستقیم بر روی رفتار فرزندان دارد. کودک با شرایط و اعتقادات و رفتارهای حاکم در خانواده رشد می یابد و الگویرداری می کند. پدر و مادری که خودشان نسبت به نماز و سایر تکالیف دینی بی توجه هستند، فرزندانشان نیز چنین خواهند شد. این دسته از والدین به گونه ای رفتار می کنند که گویا هیچ وظیفه ای در قبال آخرت فرزندشان ندارند.
علل ترک نماز و راههای درمان آن
بعضی از والدین نیز علی رغم اینکه خودشان به نماز و فرائض دینی پایبند هستند، فرزندشان را از انجام تکالیف و ادای فرائض نهی می کنند! این دسته از والدین نیز مصداق همان والدین آخر الزمانی هستند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره آنها می فرماید: « وَیْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِم»:
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از کوچهای میگذشتند. نگاه ایشان به گروهی از کودکان افتاد که در حال بازی بودند. پیامبر فرمودند: «وای بر احوال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان!
اصحابی که حضور داشتند از پیامبر سؤال کردند یا رسول الله پدرانشان مشرکاند؟ پیامبر اسلام فرمود «نه بلکه پدران مؤمن و مسلمان دارند.»
اصحاب پرسیدند پس علت تأسف شما چیست؟ پیامبر فرمود: پدران و مادران آخرالزمان بیشتر توجه خود را صرف برآوردن نیازهای مادی فرزندان خود کرده و از تربیت دینی آنها غافلاند. برخی از آنها چیزی از واجبات و فرائض را به فرزندانشان نمیآموزند و اگر فرزندی شخصاً برای یادگرفتن احکام اقدام کرد او را از این کار باز میدارند و به بهرهی بسیار اندکی از دنیا برای آنها راضی میشوند. آنگاه پیامبر فرمود «من از آنها بیزارم و آنها نیز از من بیزارند.»
«لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یُعَلِّمُونَهُمْ شَیْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یَسِیرٍ مِنَ الدُّنْیَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِیءٌ وَ هُمْ مِنِّی بِرَاء»[۳]
کم توجهی مسئولان امر و رسانه های ارتباط جمعی
امروزه، رسانه های ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی نقش بسیار پررنگی در نحوه نگرش مردم و پرورش عقیده ها و نظرات آنها دارند. متأسفانه در سالهای اخیر، تلاش های بی امان دشمنان دین و اسلام و نیز غفلت دست اندرکاران و متولیان امور فرهنگی و پرورش دینی، باعث شده که «نماز» حضور کمرنگ تری در این رسانه ها داشته باشد و به جای آن، تبلیغات رنگارنگ و نمایش زندگی های مرفه و مشغله های جذاب دیگر عرصه را به دست بگیرد.
به حاشیه رفتن نماز و نداشتن خلاقیت و ارائه روشهای جذاب برای دعوت مردم، به خصوص جوانان به امر نماز، عرصه را برای جولان امور بی محتوا و بی ارزش باز گذاشته است و این دلیل مهمی برای کمرنگ شدن روز افزون مسئله نماز در بین مردم است.
همنشینان و دوستان ناباب
بسیاری از افکار و رفتار و گفتار اشخاص، متأثر از شخصیت دوستان و همنشینان و متأثر از رفتار و کردارآنهاست. مطالعات نشان می دهد که هر چه نزدیک ترین و صمیمی ترین دوستان یک شخص، مخصوصاً در دوره ی نوجوانى به انجام رفتارهای مذهبی مثل اقامه ی نـمـاز و ادای روزه و … پـاى بندى بیشترى داشته باشند، بر روى آن شخص نیز تأثیر مستقیم گذاشته و باعث تـرغـیـب آنـهـا به انجام این اعمال خـواهد شد و به عکس، یعنی هر چه که دوستان نزدیک یک شخص، مخصوصاً در دوران نوجوانى نسبت به عقاید مذهبی مثل نماز، نگرش منفی داشته باشند، با بیان و القاء افکار خود، بر روى آنها نیز تأثیر منفى گذاشته و از میزان علاقه ی آنان به نماز کم خواهد شد.
چه بسیارند کسانی که به مسائل دینی و امور مذهبی و معنویات، علاقه دارند ولی در اثر همنشینی با دوستان ناباب در مدرسه یا دانشگاه ، محل زندگی و یا محل کار، به راه نادرست کشیده شده و در دام شیطان گرفتار می شوند.
قرار گرفتن در محیط نامناسب
بعضی اوقات، اشخاص در محیطی قرار می گیرند که اعتقاد داشتن به مذهب و انجام تکالیف شرعی، موجب تمسخر و انتقاد اطرافیان واقع می شود. ازاین رو، فرد با احساس شرم و خجالت روبرو می شود و برای تبرئه خود و فرار از تمسخر دیگران، خود را لاقید نشان می دهد. مسلماً ادامه این وضعیت، نماز و سایر شعائر دینی او را، به طور کلی از زندگی چنین فردی پاک خواهد کرد.
بهترین راه، در اینگونه موارد، این است که شخص باایمان و خدادوست، در محیط زندگی خود اعم از مدرسه و دانشگاه و محله، با دوستان و همکاران بانشاط و باایمان که بیشتر اهل نماز و عبادت و مسجد و … هستند، معاشرت داشته باشند و از قرار گرفتن در اجتماع مستعد گناه و رفتارهای ناشایست اجتناعی و اخلاقی اجتناب کنند.
افراطی گری و برخورد نامناسب افراد مذهبی
آنچه مسلم است، کسانی که ادعای ایمان دارند و نوجوانان و جوانان را دعوت به ایمان و تقوا و عبادت می کنند، خودشان باید الگوی مناسب عملی و رفتاری برای سایرین باشند.
دعوت توأم با خشونت به دین رحمت و عطوفت، نه با عقل سازگار است و نه با آموزه های اسلام. از طرف دیگر، مشاهده عملکرد بد و دورویی و خلف وعده و … در برخی از افراد مذهبی و نماز خوان که کانون توجه عموم بوده اند، باعث دلزدگی و رنجش افراد نسبت به نماز و اصل دین می شود.
ایجاد شبهه و تبلیغات سوء توسط دشمنان و معاندین با اسلام
متأسفانه در دوره کنونی دشمن با انواع حیل و با استفاده از تکنولوژی وسایل ارتباط جمعی، ماهواره، اینترنت و انواع شگردهای تبلیغاتی به جنگ دین آمده است و این همان جنگ نرم و تهاجم فرهنگی است.
دشمنِ سرخورده و شکست خورده از جنگ های فیزیکی و رو در رو، این بار، تلاش کرده تا ابتدا با استفاده از شوآف های رنگ به رنگ، ارزش های مذهبی و دینی را کم اهمیت و خرافه جلوه دهد و از سوی دیگر، با ستودن مظاهر تمدن غرب و نشان دادن خوش گذرانی ها و تجملات و … و کتمان نتایج عیاشی ها و این قسم اعمال، آنها را ستوده و با بزرگنمایی پیشرفت های آنان و ضعف و عقب ماندگی جوامع مقید به دین، آنها را به عنوان الگوهای جذاب و روبه رشد و متناسب با خواسته ها و افکار جوانان معرفی می کند.
کمترین پیامد این تلاش ها و به موازات آن، این غفلت ها، ترک نماز و بی توجهی به شریعت اسلام و افتادن در دام عقاید پوچ و بی محتوا و هم سرائی با سمفونی بی دینی و فساد و تباهی است.
۲- دلایل فردی
مهمترین و عمده ترین دلایل بی علاقگی به نماز و ترک آن در بین اقشار مختلف جامعه خصوصاً نسل جوان، که متأسفانه روزبه روز در حال گسترش است، اموری هستند که ریشه در تفکرات و باورها و فطرت شخص دارند و برای تغییر آنها، خود شخص هم باید بخواهد و همکاری کند تا منیجه مطلوب حاصل شود. عمده این دلایل عبارتند از:
ضعف اراده
از دلایل و علل رایج ترک نماز میتوان به اراده ضعیف نیز اشاره داشت. اراده ی ضعیف معمولاً منجر به تنبلی و کاهلی در انجام فرائض دینی و در نهایت ترک آنها می شود.
وقتی با اینگونه افراد صحبت می کنیم، درمی یابیم که آنها در اعماق وجود خود به دینداری و نماز و روزه و عبادت علاقمند هستند ولی دشواری برخاستن از خواب شیرین و تحمل گرسنگی و سختی وضو گرفتن و رفتن تا مسجد و … بهانه های آنان برای شانه خالی کردن از انجام این تکالیف است. عادت به سستی و تنبلی از اینگونه افراد، انسان هایی بی مسئولیت و تارک الصلاه بار می آورد که علاوه بر تنبلی در اقامه نماز و روزه و … از سایر وظایف و مسئولیت های خود در زندگی نیز شانه خالی می کنند.
آگاهی نداشتن به اسرار و فلسفۀ نماز
آگاهی نداشتن به حقیقت نماز و عدم آشنایی به فلسفه و آثار و برکات آن، یکی دیگراز دلایل سهل انگاری و سستی در ادای نماز به حساب می آید.
خداوند بزرگ در قرآن کریم ضمن امر به برپاداشتن نماز، در تبیین فلسفه ی این واجب پر فضیلت می فرماید: «أَقِمِ الصلَوهَ إِنَّ الصلَوهَ تَنهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ»[۴] نماز را بر پا دار که نماز بازدارنده ی انسان از زشتی ها و منکرات است و قطعاً یاد خدا بالاتر است.
آیت الله جوادی آملی در این باره می فرماید: «در ظاهر نماز باطنی نهفته است، با اقامه ی این ظاهر، باید به حقیقت آن دست یافت. به طور نمونه هر گاه به سجده می خواهی بروی بیاد بیاور که خدا ما را از خاک ایجاد کرد. هنگامی که سر از سجده بر داشتی در دل بگذران که خدا ما را از خاک به این هستی آورد. در هنگام رفتن به سجده ی دوم به خود یاد آوری کن بازگشت ما دوباره به این خاک خواهد بود. هنگامی که سر از سجده ی دوم برداشتی با خود بگو: ما دوباره از خاک زنده می شویم.»[۵]
دنیا دوستی و غرق شدن در ظواهر آن
علاقه ی افراطی به دنیا و افتادن در دام ظواهر و مادیات فریبنده، انسان را در بند تمایلات نفسانی اسیر نموده و او را دچارغفلت می کند که خود، عامل اصلی همه ی گناهان و خطاها است.
غفلت است که باعث ابتلای انسان به گناه می شود به گونه ای که حتی به هنگام نماز هم، تمام توجه شخصی که در بند ظواهر دنیا است به جای حضور قلب و ارتباط معنوی با پروردگار، به امور مادی و دنیوی و معاملات و تجارت ها و … خواهد بود و در نتیجه نه تنها لذتی از نمازش نخواهد برد، بلکه ادای این تکلیف را بار سنگینی بر دو خود احساس خواهد کرد و در نتیجه کم کم نسبت به نماز بی میل وکاهل شده و نماز را ترک می کند و عاقبت «خسر الدنیا و الاخره» خواهد شد.
ضعف ایمان
بسیاری از افراد تارک الصلاه، به جهت عدم آشنایی با روح عبادت و مفاهیم دینی غالباً دچار ضعف ایمان و سستی در اعتقاد به دین و مذهب هستند.
این اشخاص، به این دلیل که مفاهیم دینی و اعتقادی را به طور صحیح و مستدل نیاموخته اند و فقط به تقلید آن و اجرای طوطی وار فرایض و ظواهر دین پرداخته اند، با کوچکترین جرقه ای آن ایمان ناقص را هم از دست داده و به خیل تارک الصلاه می پیوندند.
این گروه همان هایی هستند که اگر به خواهش ها و تمایلات نفسانی خود نرسند و دعاها و درخواست هایشان اجابت نشود به سرعت با خداوند قهر کرده و با برداشتن پرچم یأس، نماز و دعا و عبادت را بی اثر تلقی کرده و از نماز خواندن شانه خالی می کنند. غافل از اینکه عدم اجابت همه ی دعاها و درخواست ها، قطعاً به مصلحت انسان است. چه بسا آرزوهایی که انسان به آن می رسد، ولى سرانجام بلاى جان و باعث خسران و مایه ی اندوهش مىگردد. مانند کسی که آرزوی ماشین آنچنانی دارد ولیهمان ماشین باعث تصادف و قطع نخاع و فلج همیشگی اش می شود.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»: [۶] چه بسا چیزهایی که شما از آن کراهت دارید در حالی که خیرتان در آن است و چه بسا چیزهایی که دوست می دارید در حالی که شر شما در آن است و خدا خیر و شر شما را می داند و خود شما نمی دانید.
روشنفکر نمایی و کسر شأن دانستن دینداری
برخی افراد کوته بین تصور می کنند که دین و زندگی دو مقوله ی جداگانه هستند و خلط این دو، باعث تحجر و عقب ماندگی می شود.
این دسته افراد برای توجیه افکار و عقاید خود مبنی بر صحت و درستی افکارشان، اذعان می کنند که افراد مذهبی و نمازخوان، از واقعیت ها و پیشرفت های زندگی بی خبرند و دچار تحجر و عقب ماندگی شده اند و برای اثبات ادعای خود، غرب نشینان بی دین پیشرفته را مثال می زنند که بدون دین و مذهب، حتی فضا را هم به تسخیر خود درآورده اند. این افراد با استناد به این توجیهات، عبادت را مایه ی عقب ماندگی و لا مذهبی را باعث پیشرفت و رسیدن به شکوه و بی نقصی می دانند.
اصرار بر گناه
روح انسان، لوح سفیدی است که فطرت خدائیش را متجلی خواهد شد، اما اصرار بر گناه، باعث آلودگی این لوح پاک شده و تاریکی و سیاهی را بر روح و جان شخص گناهکار مستولی می کند. در چنین شرایطی کم کم حضور و جلوه گری حق در لوح فطرت او کمرنگ تر می شود و هوای نفس و وسوسه های شیطان جای آن را پر می کند.
در نتیجه ی این تغییر و جابه جایی! تمایل و ارتکاب گناهانی مثل دروغ و غیبت و تهمت و تضییع حق الناس و خوردن بیت المال و روابط نامشروع و رباخواری و … که خود عاملی قوی و بازدارنده از نماز هستند، روح فرد را به سمت فساد و تباهی خواهند کشاند.
لقمه حرام
یکی دیگر از علل ترک نماز اثرات لقمه حرام در فرد است. در فـرهنگ اسلامى و اصول تربیتی ما، بین کسب روزی حلال و ارتزاق خانواده و فرزندان با آن و صالح شدن و تربیت صحیح آنان و در مقابل، کسب مال حرام و شبهه ناک و آثار سوء تربیتی آن، رابطه ای مستقیم و غیر قابل انکار وجود دارد.
کسی که با مال حرام ارتزاق کرده و رشد می کند و گوشت های تنش از آن مال روییده اند، نه می خواهد و نه دیگر می تواند که دلش را مهیای اخلاص و کسب فضیلت نماید. زیرا آن لقمه های حرام، مانند مانعی بزرگ از رسیدن انوار ایمان به قلب او ممانعت می کنند.
علل ترک نماز و راههای درمان آن، تاثیر لقمه حرام در نماز نخواندن فرزندان
علامه ملا احمد نراقى در این باره می نویسد:
«دلى که از لقمۀ حـرام روئیده باشد کجا و قابلیت انوار عالم قدس کجا؟ و نطفه اى را که از مـال مـردم بـه هـم رسـیـده بـاشـد بـا مرتبه ی اُنس با پروردگار چه کار؟ چگونه پرتو لُمَعات (روشـنـى هـا) عالم نور به دلى که بُخار غذاى حرام آن را تاریک کرده خواهد رسید؟ و خلوص و پاکیزگى و صـفـا از بـراى نـفـسـى حـاصـل مـى شـود کـه کـثـافـات مـال مـشـتـبـه آن را آلوده و چـرک ننـمـوده باشد».[۷]
در بیان تأثیرات مخرب لقمه ی حرام، حکایات و روایات بسیاری نقل شده از آن جمله: در احوالت شـریـک بـن عبدالله بن سنان نخعی آورده اند که: وى در ابتدا فقیه خداترس و باایمانی بود تا وقتى که مهدى عباسى او را احضار کرد و مجبور نمود که یکى از سه کار را بکند، یا منصب قضاوت در کوفه را بپذیرد، یا معلم و مربى اطفال خلیفه شود یا یک مرتبه از طعام خلیفه بخورد. او خوردن طعام را اختیار کرد و آن را نسبت به دو کار دیگر سهل شمرد. خلیفه به آشپز مخصوص دستور داد تا از خوراکى هاى لذیذ و گوناگون مهیا کند، چون شریک از آن طعام ها خورد، آشپزِ خلیفه گفت: وى پـس از خـوردن ایـن طعام رستگار نخواهد شد و همانطور هم شد؛ زیرا آن لقمه هاى حرام چنان در او تأثیر کرد که دو کار دیگر را هم پذیرفت.[۸]
ناامیدی از بخشش و مغفرت الهی
بعضی اوقات افرادی هستند که علی رغم تمایل فطری شان به برقراری ارتباط با خدا و دینداری و اقامه نماز و …، به دلیل اینکه فکر می کنند گناهان آنها آنقدر بزرگ و زیاد است که بخشوده نخواهد شد، خود را مثل کسی می دانند که همه چیزش را باخته و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. از این رو راه برگشتی برای خود متصور نیستند، در نتیجه نسبت به انجام همه فرائض بی تفاوت می شوند زیرا گمان می کنند که آب در هاون می کوبند و نماز و عباداتشان تأثیری در عاقبت سیاه و دوزخشان نخواهد داشت.
این طرز تفکر پیامد عدم شناخت خداوند و آگاهی از رحمت واسعه الهی است. شناخت توبه پذیر بودن و رحمت بی نهایت او نسبت به بندگان باعث می شود که شخص هر کجای مسیر غلط هم که باشد، بالاخره صراط مستقیم را بیابد و به آغوش دین و سعادت باز گردد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ»:[۹] همانا خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را [نیز] دوست دارد.
راههای درمان ترک نماز
ترک نماز، مثل سردرد و سرماخوردگی نیست که بتوان آن را با چند تا قرص و آمپول درمان کرد. برای یک تغییر پایدار و یا جایگزینی یک رفتار صحیح و شایسته به جای یک عادت ناشایست، نباید انتظار داشته باشیم که خیلی سریع و فوری، به نتیجه برسیم. پرورش دینی یک امرِ استمراری و تدریجی است، مانند باغبانی که برای رسیدن به محصول، باید مدت زیادی زحمت بکشد و با آبیاری و هرس و سمپاشی و … از درختانِ باغش مراقبت کند و حتی گاهی در مقابل سرما و گرمای طاقت فرسا ایستادگی کند تا بالاخره به هدف خود برسد. بنابراین، برای درمان اساسی بیماری «بی نمازی» نیاز به راهکارهای بنیادی با مداومت و پشتکار داریم تا به نتیجه مطلوب و ماندگار برسیم. البته توجه به تفاوت های فردی ایجاب میکند که برای هر بیمار نسخه ی جداگانه ای در نظر بگیریم، اما اصول و روشهای درمانی بر یک مسیر واحد قرار دارند که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:
اصلاح و تغییر شرایط محیطی: همانطور که ذکر شد، عوامل محیطی بسیاری می تواند در ابتلای فرد به ترک نماز مؤثر باشد، از آن جمله: دوستان ناباب، خانواده ی بی توجه یا بی دین، کم کاری و بی توجهی مسئولان امر و … . یقیناً شرایط و محیط اجتماعی، در سازندگی و تکامل یا ویرانی و تباهی بنای تربیتی و پرورش اخلاقیات و مذهبِ انسان ها کاملاً مؤثر است و محیط لاابالی و فاسد، زمینه ساز فساد و محیط با تقوا و شایسته موجب رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بنابراین، مهمترین وظیفه ی برنامه ریزان و مسئولان امر، درک درست و عمیق این مسئله و معضل دینی و مذهبی و تلاش مستمر و پایدار در راستای ارتقای کیفیت و تولید برنامه های خلاقانه و جذاب مذهبی به ویژه در موضوع نماز است. رسانه های ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی و در صدر آنها، صدا و سیما در این زمینه می توانند با تهیه و تولید برنامه های جذاب، به فرهنگ سازی و اعتلای ارزشهای اسلامی و اعتقادی کمک شایانی نمایند.
برگزاری جلسات هم اندیشی با متفران و اندیشمندان و نخبگان در اعتلای این مسیر، می تواند ما را در نیل به این هدف یاری رساند. البته مقصود فقط برگزاری همایش و نشست نیست بلکه به مرحله اجرا درآوردن آرا و نظرات سازنده است که می تواند بنیان گذار یک حرکت فرهنگی عظیم باشد. و رسیدن به این هدف، حمایت همه جانبه را می طلبد، زنجیره ای متشکل از ائمه جماعات و معلمان مدارس و متولیان امور فرهنگی و مدیران نشریات و شبکه های اجتماعی و نهاد مقدس خانواده. هر گاه جامعه اسلامی ما، اینگونه شود که آحاد مردم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، مسئول و غیر مسئول و … اینگونه به مسئله نماز که در حقیقت حافظ امنیت اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی ماست، اهتمام می ورزد، آنگاه می توان گفت که درمان مأثر بوده است.
غفلت زدایی از طریق والدین و رسانه های جمعی و پیام رسان های پرمخاطب، با استفاده از تمام قوا اعم از ظرفیت های بیانی، تصویری، کتاب ها، مجلات و… .
ایجاد اشتیاق و رغبت در اشخاص از طریق برقراری ارتباط دوستانه با آنها.
برانگیختن حس شعف و شور و هیجان مذهبی و معنوی در جوانان و نوجوانان.
پاسخ مدلل و علمی به پرسش های مذهبی و اقناع و تجهیز آنها برای دفاع از اعتقادات و باورهای خود.
آشنا کردن کودکان و نوجوانان و همینطور جوانان با حقایق پیرامون و خطراتی که ممکن است از جامعه لاابالی و بی دین شامل حال آنها بشود.
سرمایه گذاری بر روی نهاد خانواده و تقویت اعتقادات و باورهای دینی با تکیه بر بعد الگویی خانواده. برای این منظور، می توان به برگزاری مسابقات و برنامه های فرهنگی جذاب برای خانواده ها در مساجد و یا حتی در محله اهتمام ورزید.
استفاده از ظرفیت های بالای تبلیغات توسط جذابیت های تصویری وصوتی و کلامی. دقیقاً مشابه کاری که پیام رسان هایی مثل تلگرام و اینستاگرام و … برای جلب و جذب مخاطب انجام می دهند.
رفع انحصار از برگزاری مراسم مذهبی و نمازهای جماعت و … در مساجد و کشاندن این گونه مراسم به بطن جامعه. پارک های محله و حیاط مدرسه و … به دلیل در دسترس بودن و تردد عموم مردم بخصوص کودکان و نوجوانان می توانند مکان های مناسبی برای گسترش فرهنگ نماز باشند.
آشنا کردن و آگاه سازی پیرامون آثار و برکات فراوان مثبت فردی، اجتماعی، روحی و جسمی نماز
ترغیب به مطالعه و آشنایی با تأثیرات سوء ترک نماز با استفاده از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و نقل خاطرات واقعی در این زمینه.
دوستی و هم نشینی با قرآن کریم و مطالعه سرگذشت و روایات ائمه اطهار علیهم السلام.
برجسته سازی و آشنایی با افراد نمازخوان و باایمان که در زمینه های مختلف فرهنگی و ورزشی و اجتماعی و درسی، موفقیت کسب کرده اند.
البته همانطور که گفتیم، به تعداد انسان های تارک الصلاه، روش درمانی و راهکار وجود دارد زیرا تفاوت های فردی باعث می شود تا هرکس توجیه خاصی برای ترک نمازش ارائه کند، اما ما در اینجا به ارائه یک نسخه کلی بسنده کردیم. ان شاء الله که مفید واقع شده باشد.
پی نوشت ها
سوره ذاریات، آیه ۵۶، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
الکافی،ج۳،ص۲۶۴
جامع الأخبار(للشعیری)،ص۱۰۶
سورۀ عنکبوت: آیۀ ۴۵
آیت الله جوادی آملی، اسرار نماز
سورۀ بقره: آیۀ ۲۱۶
معراج السعاده: ص ۱۱۳
گناهان کبیره، دستغیب: ج ۱، ص ۳۹۰. [پاورقی]
سورۀ بقره: آیۀ ۲۲۲