تاریخ : 10:31 - 1403/06/07
کد خبر : 1099390
سرویس خبری : فرهنگی
 

آیا افرادی مثل بلعم باعورا و برصیصا که آیات خداوند را فراموش کردند سایر اعمال خوبشان حبط می شود؟

آیا افرادی مثل بلعم باعورا و برصیصا که آیات خداوند را فراموش کردند سایر اعمال خوبشان حبط می شود؟

کارگر آنلاین | آیا افرادی مثل بلعم باعورا و برصیصا که آیات خداوند را فراموش کردند و خود را از آیات الهی تُهی کردند و کافر گشتند، تمام اعمال خوب و صالحشان که برای خداوند بود حبط می‌شود‌؟ و هیچ خیری از آخرت را (هرچند اندک و ناچیز) را به خاطر اعمال صالحشان که برای خداوند بود را دریافت نخواهند کرد‌؟

افرادی چون بلعم باعورا، برصیصا، سامری گوساله‌ساز که از عرفای قوم بنی اسرائیل بود، شمر ملعون که از سربازان امیرالمؤمنین بود و مجروح نیز شده بود و ... امروزه نیز بسیارند؛ لذا باید نگران خودمان باشیم، نه پاداش اعمال خوب کافران و ظالمان!

امریکا و اروپا، شهرها و زندگی‌ها را ویران کرده و به آتش می‌کشند، سپس به عده‌ای پناهندگی می‌دهند – گردانندگان نظام سلط، کشورهای آفریقایی و آسیایی را به فقر و نابودی می‌کشانند، سپس کمی دارو و مواد غذایی می‌فرستند – بسیاری از سرمایه‌داران کلانی که اموال نامشروع به دست آورده‌اند، کارهای خوبی چون کمک به بهزیستی و یتیمان دارند! آیا اینها را باید "اعمال خوب" به حساب آورد و انتظار پاداش هم داشت؟!


خداوند متعال در آیات متعددی فرمود که اعمال خوب کفار و مشرکین، همه نابود "حبط" خواهد شد، مانند:

«وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» (الأعراف، 147)

- و کسانى که آیات، و دیدار رستاخیز را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى‌گردد؛ آیا جز آنچه را عمل مى‌کردند جزا [پاداش یا عقاب] داده مى‌شوند؟!

شاید، برای برخی از پرسش پیش آید که «چرا اعمال خوب آنها نابود می‌شود، بالاخره باید پاداش کار خوب خود را بگیرند؟!»؛ اما خداوند متعال خود پاسخ داده است که «مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»؛ یعنی به خاطر عمل خودشان است و این خودشان هستند که کارهای خوب خود را نابود می‌کنند!

●- مَثل آنان، مانند کسی است که یک عمر تلاش کرده، درآمد و ثروتی به دست آورده، در مکانی مناسب، خانه‌ای خوب و راحتی ساخته، آن را تجهیز کرده و در آن سکنا گزیده ...، اما ناگهان شعله‌ای هر چند کوچک برمی فروزد و تمام آن خانه را به آتش می‌کشد! سپس دیگرانی که خانۀ سوخته و خاکستر شده را می‌بینند، می‌پرسند: «یعنی یک عمر زحمت، مشقت و تلاش هیچ شد؟!».

●- مسافری را در نظر بگیرد که به سوی مقصدی روان شده است و با خود زاد و توشه‌ای نیز برداشته است؛ در بین راه در کاروانسرایی توقف می‌کند، سپس ناگهان شیفتۀ آن فضا و مکان می‌شود، چنان که طول مسیر و مقصد را فراموش می‌کند؛ هر چه دارد را مصرف می‌کند و باقی مانده را نیز به آتش می‌کشد! اما مجبور است که از آن کاروانسرا خارج شده و به سفر ادامه دهد. آیا او انتظار دارد که وقتی به مقصد رسید، چیزی داشته باشد؟!

●- معاد، محشر، حساب و کتاب، پاداش و عِقاب و بالاخره بهشت و جهنم، نه انشاست و نه شعاری و احساسی است، بلکه بسیار بسیار دقیق است و محاسبه‌گر، داور، حاکم و نتیجه دهنده خداوند متعال است؛ او ارحم الراحمین هست، اما با کسی شوخی و تعارف ندارد، به کسی ظلم نمی‌کند؛ به مؤمن افزون بر اجرش [جایزه] می‌دهد، اما به کافر و مجرم، بیش از مجازاتش نمی‌دهد.

●- پس، نظام عالم، حکیمانه و علیمانه می‌باشد؛ کار خوب کسی با خودش به آخرت می‌آید که به "توحید و معاد"، شناخت و ایمان داشته باشد و برای آباد نمودن آخرت خود، تلاشی کرده باشد. و کار خوب کافری که به جز دنیا را قبول ندارد، در همین دنیا می‌ماند که یا نتایج دنیوی خوب و البته محدودی می‌گیرد و یا حتی به نتایج مطلوب نمی‌رسد، چرا که دنیا مقصد نهایی و جای پاداش نیست و پاداش دهنده نیز خداوند است، نه دنیا و اهلش.

*- دنیا، زودگذر و فانی است – پس هدف گرفتن دنیا و کار برای دنیا نیز زودگذر و فانی می‌باشد – در این دنیا همه چیز هلاک و نابود می‌شود، جز آن چه جهت الهی داشته باشد و وصل به باقی شود و باقی بماند؛ چنان که فرمود:

«وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» (القصص، 88)

- إله [و معبود] دیگرى را با خدا مخوان، که هیچ إلهی جز او نیست؛ همه چیز جز آن چه وجه الهی داشته باشد، فانى مى‌شود؛ حاکمیت تنها از آن اوست؛ و همه بسوى او بازگردانده مى‌شوید!

امضای هر امتحان، با امتحان دیگر

خدا رحمت کند آیت الله حائری شیرازی را که مباحث بسیار ژرفی راجع به «امضای هر امتحان، با امتحان دیگر» بیان نمودند. بدین مضمون می‌فرمودند که: «به جبهه‌ها رفته‌اید که حرکت و اقدامی بسیار معظم و پر اجر است؛ اما ملل دیگر هم برای دفاع از کشورشان به جبهه می‌روند؛ پس امضای خدایی و ولایی بودن این حرکت، وقتی است که به امر امام به جبهه رفتید و به امر او دست از نبرد کشیدید و آتش‌بس را پذیرفتید، اگر چه خیلی تلخ بود؛  اینجا آن به جبهه رفتن، امضا می‌شود که خدایی و ولایی بوده است» (بیانات در مسجد امیرالمؤمنین علیه السلام)

●- ابلیس لعین، امتحانات گوناگونی را در بندگی و عبادت حق تعالی، با موفقیت پشت سر گذاشت، تا جایی که به مقامات و درجات ملکوتی رسید. حالا امضای این مقام، به امتحان دیگری است، به او فرمان رسید که سجده کن، اما استکبار و ابا کرد و تمامی عبادت گذشته خود را نیز باطل نمود و سوزاند و از آن مقام و درجه ساقط شد و به دشمنی برخاست!

●- برای دیگران نیز چنین است. یک عمر عبادت کرده است، مسجد رفته است، هئیت رفته است، به کسب حلال مشغول شده است، تحصیل علم نموده است، به جبهه رفته است، در میادین جهاد نظامی یا غیر نظامی فعالیت و مجاهدت نموده است و ...؛ اما اینها هر کدام، با امتحان بعدی امضا می‌شوند؛ ولی ناگهان این عابدِ مجاهد [مرد یا زن]، با یک موقعیتی از شهوت، قدرت، ثروت، شهرت غیر مشروع مواجه می‌شود، نفسش او را به بدی امر می‌کند [درخواست نمی‌کند، بلکه فشار می‌آورد]، شیاطین انس و جنّ نیز از بیرون وسوسه می‌کنند، و او خودش را می‌بازد، تسلیم، مقهور و مغلوب می‌شود، و با آتشی کوچک اما سوزاننده، هر چه ساخته و اندوخته است را به آتش می‌کشد!

●- کفر، شرک، نفاق، تمرد عمدی از فرامین الهی، دنیاگرایی، بندۀ هوای نفس خود و دیگران شدن، جرم و گناهان کبیره و بدون استغفار و توبه، حق الناس، شرابخواری، رباخواری، رانت و رشوه و ...؛ همه آتش است، همه چیز را می‌سوزاند و چیزی جز همان آتش، برای آخرت باقی نمی‌گذارد.

همه چیز، در همین دنیا و توسط خود شخص به آتش کشیده می‌شود، چنان که فرمود:

«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا» (النساء، 10)

- کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى‌خورند، (در حقیقت،) تنها آتش مى‌خورند [و به شکم خود می‌ریزند]؛ و بزودى در شعله‌هاى آتش (دوزخ) مى‌سوزند.

پس، خودشان اعمال خودشان را در همین دنیا می‌سوزانند.