در عصر پیامبر اکرم (ص) الکل به صورت خالص و به نام الکل شناخته نشده بود و کشف نشده بود که چه خاصیت هایی دارد نه اینکه وجود نداشت. انسان از دیر باز با تهیه الکل در ضمن خمر و سایر مواد مست کننده آشنا بوده است. الکل طبیعی یا مواد قندی که کربن های خود را از دست داده باشد همیشه در طبیعت وجود داشته است و در خمر که از تخمیر مواد قندی توسط قارچ و مخمرها به وجود می آید در حدود ۱۸ درصد [۱] موجود است.
به گزارش کارگر آنلاین ، ولی باید به این نکته توجه داشت که برای اینکه حکم موضوعی را بفهمیم لازم نیست که حتماً آن موضوع در زمان پیامبر (ص) هم موجود بوده و حکمی برای خصوص آن بیان شده باشد، بلکه برای فهمیدن حکم یک موضوع خارجی گاهی از مناط و علتی که توسط پیامبر (ص) و یا ائمه معصومین (ع) برای احکام بیان شده استفاده می شود، به این معنی که اگر در روایتی حکمی بیان گردد و همان روایت و یا روایتی دیگر علت آن حکم را نیز بیان نماید، چنانچه این علت در موضوع دیگری هم پیدا شود، آن حکمی که در روایت آمده بود، شامل این موضوع هم خواهد شد و در این مورد ملاکی که در روایات برای حرمت خمر و مسکرات بیان شده، مست کنندگی می باشد [2] که در واقع این مست کنندگی اثر آن مقدار الکلی است که در آنها موجود است. البته جزئیات این بحث و مباحث دیگری که طی آن سیر استنباط یک حکم بررسی می شود را باید در مباحث تخصصی فقهی جستجو نمود.
پی نوشت ها:
[1] آبجو 4 الی 6 درصد، شراب 16 تا 20 درصد و عرق یا ویسکی تا 40 درصد در بردارنده ماده سکرآور الکل می باشند. (برگرفته شده از کتاب «الکل و فراوردههای آن». این کتاب در بخش کتابخانه «پایگاه حوزه» موجود است.
[2] از این جمله است روایاتی که در علل الشرایع ج2 ص 476 باب علت تحریم خمر آمده است.
منبع: سایت حوزه