در آیهای به شدت از خودکشی نهی نموده «وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» و در «الحج، 15» به مخالفان فرموده که ریسمانی از سقف خانۀ خود بیاویزد و خود را حلق آویز کنید! آیا تناقض نیست و آیا دعوت به خود کشی نمیباشد؟!
آیا لازم نیست که قبل و بعد یک فراز نیز خوانده شود تا مفهوم و مقصود به درستی درک شود؟!
این مقابل هم قرار دادن جملات تقطیع شده از آیات و این نتیجهگیری، مانند این است که بگویند: «امام خمینی (ره) که خود مردی فقیه و عادل بود و با هر جنایتی مخالف بود و احکام قصاص قاتل را در رسالهاش نوشته بود، پس از ترور و شهادت آیت الله مطهری رحمة الله علیه فرمود: «بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشود» آیا این تناقض ندارد و فرمان به منافقان و گروهکهای تروریستی، برای کشتن نیروهای خودی نمیباشد؟!»
شما و تمامی گرامیانی که اهل تلاوت قرآن کریم و تأمل و تفکر در آیات میباشند، باید به چند نکتۀ مهم توجه و دقت نمایند:
1- برخی قرآن کریم را فقط برای یافتن اشکال، تناقض و هرگونه ایرادی میخوانند که نه تنها موفق نمیشوند، بلکه تلاوت قرآن مجید با نیّتِ مخالفت و دشمنی، که به دور از تقوا و عدالت است، سبب انحراف و زیان بیشتر آنها میگردد، چنان که فرمود: «وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا - [این قرآن] ظالمان را جز زیان نمیافزاید» (الإسراء، 82)!
2- برخی حتی زحمت روخوانی آیات را هم به خود نمیدهند، بلکه در فضای مجازی میچرخند تا ببیند کجا اشکال و ایرادی بیان شده است و همان را بازنشر میدهند!
3- برخی دیگر، کلمات را آنگونه که خودشان میخواهند معنا میکنند تا نتیجهای نادرست، اما مطلوب خودشان را به دیگران القا کنند!
ایراد برگردانها (ترجمهها)
در این میان، فقط عدۀ کمی آیات را به همراه برگردان (ترجمه) میخوانند، اما ایراد یا نقص ترجمهها، در ذهن آنها ایجاد چالش، پرسش و حتی شبهه میکند!
ایراد یا نقص برگردانها (ترجمهها)، همیشه از بیدقتی یا ندانستن معنی کلمات نیست، بلکه گاه حساسیت دارند که عین معنای کلمه نوشته شود و گاه کلمۀ جایگزین نمییابند و واژهای نزدیک به معنا را انتخاب میکنند که قطعاً رسا نمیباشد؛ چنان که بارها متذکر گردیدیم که کلماتی چون: «محبّت - مودّت - علاقه - ولایت و ...» همه را به «دوستداشتن» معنا میکنند، در حالی که هر کدام معنای جداگانهای دارند؛ به عنوان مثال: «مودّت»، دوست داشتن نیست، بلکه ظهور و بروز محبّت قلبی، در مواضع، گفتار و کردار میباشد! حال دقت کنید که چقدر تفاوت فهم از آیه «مودّت» ایجاد میشود؟!
خاطره
تطبیق برگردان (ترجمه) کلمات و جملات، با فرهنگ و ادبیات هر زبانی، از ضروریات میباشد؛ لذا ترجمههای تحت الفظی، همیشه رسانندۀ پیام و مقصود نمیباشند!
*- یک دانش آموز ایرانی در شهر هامبورگ، دیر به مدرسه رسید و وقتی علت را از او پرسیدند، جملۀ «من زمین خوردم» را در ذهنش به آلمانی برگردانده و گفته بود. اما مدیر و ناظم، با تعجب به او نگاه کردند و گمان کردند که لابد مغز و ذهنش آسیب دیده، چرا که زمین، قابل خوردن نمیباشد و از او پرسیدند: «تو چگونه زمین را خوردی؟!» آلمانیها برای چنین اتفاقی میگویند: «من حادثه داشتم»!
●- معنی «وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» که در بیشتر ترجمهها نوشتهاند: «خودتان را نکشید!»، در ادبیات عرب و آیات قرآن مجید، این نیست که «خودکشی نکنید»؛ بلکه یعنی: «یکدیگر را نکشید»؛ و برای خودکشی، واژه «انتحار» را به کار میبرند و واژه «قتل»، فقط برای کشتن دیگران به کار میرود؛ چنان که به جنگ نیز «قِتال» گفته میشود، چرا که در جنگ طرفین یکدیگر را میکُشند.
●- آیۀ مورد بحث و برگردان (ترجمه) آن:
«مَنْ کَانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ»
- هر که گمان دارد که خدا پیغمبر را در دنیا و آخرت نصرت نمىدهد ریسمانى به آسمان کشد، آن گاه آن را قطع کند و ببیند آیا نیرنگش آن چیزى را که باعث خشم او شده از بین مىبرد؟!
اگر چه در بیشتر برگردانها (ترجمهها) نوشته شده «طنابی از سقف خانۀ خود آویزان کند و خود را حلق آویز نماید»؛ اما در این آیه، هیچ اشارهای به سقف خانه و خودکشی نشده است، و «فَلْیَمْدُدْ» یعنی کشاندن و امتداد دادن، نه آویزان کردن؛ بلکه این چنین برداشتی را نوشتهاند تا مفهوم را برسانند.
1- توصیهای به خودکُشی نشده است، بلکه میفرماید: «هر کسی که چنین گمانی دارد، طنابی به آسمان بکشد و سپس آن را قطع کند».
2- در آیه میفرماید: «طنابی به آسمان بکشد» و در ترجمه گفتهاند که مقصود «آسمان خانه» یعنی همان سقف خانه میباشد؛ ولی در آیه چنین بیانی نیامده است!
3- همچنین، این برداشت شده که هدف از این کار، حلقآویز نمودن خود میباشد.
●- هرگز نمیگوییم که این برداشتها و تعبیرها خطاست؛ اما فرموده: «به آسمان طنابی بکشد» و فرق است بین «به آسمان طنابی بکشد» با «از سقف خانۀ خود طنابی آویزان نماید»!
*- «به آسمان طنابی بکشد»، یعنی یک امر محال و نشدنی. یعنی میفرماید: «بخواهید یا نخواهید، همین است و خداوند رسولش را در دنیا و آخرت یاری مینماید؛ هر چند شما را خوش نیاید و به غیض آیید؛ و علیه آن هیچ کاری نمیتوانید بکنید»!
*- فرمود: «سپس آن را قطع کند»؛ لذا اگر تعبیر شود به «آویزان کردن طناب از سقف خانه و حلقآویز نمودن خود»، باز هم امر یا توصیهای به خودکشی ننموده است؛ چرا که میفرماید: «آن طناب را قطع کند». بدیهی است که اگر کسی با حلقآویز نمودن خود، خودکُشی نماید، دیگر نمیتواند طناب را قطع کند!
سپس میفرماید که پس از این اقدامِ نشدنی، به خود بیاید و در خود بنگرد که آیا این کارها نتیجهای میدهد تا چیزی از خشم او کاسته است؟! یعنی: اولاً غیض شما قلبی است و ثانیاً با هیچ کید و مکری، نمیتوانید از نصرت الهی ممانعتی به عمل آورید.
مشارکت و همافزایی - لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای جهاد تبیین، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.