پاسخ مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی : این زن که نوشتهاید از امامصادق(علیهالسلام) پرسید که این دو نفر را دوست بدارم و حضرت به او این جواب را داد، یکی از زنهای مؤمنه فاضله به نام امّخالد است که یوسف بن عمر ثقفی یکی از سنّیان و گذشتگان شما دست او را بهسبب تشیّع و ولایت اهلبیت(علیهمالسلام) قطع کرده بود.
یوسف بن عمر یکی از شقیترین و سنگدلترین عمّال جبار بنیامیّه بود. امام(علیهالسلام) به آن زن که در اظهار ولایت، سخت پایبند بود اینطور دستور داد تا بلکه خود را کنترل کند. [1]
[1] اصل روایت اینگونه است:
ابان، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِاللهِ× إِذْ دَخَلَتْ عَلَیْنَا أُمُّ خَالِدٍ الَّتِی کَانَ قَطَعَهَا یُوسُفُ بْنُ عُمَرَ تَسْتَأْذِنُ عَلَیْهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ الله× : «أَ یَسُرُّکَ أَنْ تَسْمَعَ کَلَامَهَا؟» قَالَ: فَقُلْتُ: نَعَمْ قَالَ: «فَأَذِنَ لَهَا» قَالَ: وَ أَجْلَسَنِی مَعَهُ عَلَی الطِّنْفِسَةِ. قَالَ: ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَکَلَّمَتْ فَإِذَا امْرَأَةٌ بَلِیغَةٌ فَسَأَلَتْهُ عَنْهُمَا فَقَالَ لَهَا: تَوَلَّیْهِمَا؟ قَالَتْ: فَأَقُولُ: لِرَبِّی إِذَا لَقِیتُهُ إِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِوَلَایَتِهِمَا قَالَ: نَعَمْ قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِی مَعَکَ عَلَی الطِّنْفِسَةِ یَأْمُرُنِی بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا وَ کَثِیرٌ النَّوَّا یَأْمُرُنِی بِوَلَایَتِهِمَا فَأَیُّهُمَا خَیْرٌ وَ أَحَبُّ إِلَیْکَ؟ قَالَ: «هَذَا وَ اللهِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ کَثِیر النَّوَّا وَ أَصْحَابِهِ إِنَّ هَذَا تَخَاصَمَ فَیَقُولُ: )وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ. وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ . وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون (سوره مائده، 44 – 45، 47. کلینی، الکافی، ج8، ص101)
از ابو بصیر روایت شده است گفت: نزد امامصادق علیه السلام نشسته بودم آنگاه امّخالد زنی که یوسف بن عمر دست او را قطع کرده بود وارد شد از امامصادق× اذن و اجازه ورود خواست، امام فرمود: آیا دوست داری سخن او را بشنوی؟ عرض کردم بله، پس او را اذن داد و مرا در کنار خودش روی قالیچه نشاند، ابوبصیر گفت : سپس آن زن داخل شد و شروع به سخن گفتن کرد زنی بلیغ و خوشبیان بود از امام علیه السلام از آن دو (عمر و ابوبکر) پرسید .
حضرت به آن زن فرمودند : آن دو را دوست بدار!
امّخالد گفت: پس روز قیامت وقتی با خدا ملاقات میکنم خواهم گفت شما به من دستور دادید آن دو را دوست بدارم !
حضرت فرمودند: بلی بگو
امّخالد گفت : این شخصی که با شما روی قالیچه نشسته است مرا به برائت از آن دو میخواند و کثیرالنواء به ولایت و دوستی آن دو دعوتم میکند از این دو نفر کدامیک نزد شما بهتر و محبوبتر است؟
حضرت فرمودند: به خدا قسم این نزد من محبوبتر است از کثیرالنواء و اصحاب او، این اقامه دعوا کرده میگوید کسانی که مطابق آنچه که خدا نازل کرده است حکم نکنند آنها کافرند و کسانی که مطابق آنچه که خدا نازل کرده حکم نکنند آنها ستمکارند و کسانی که مطابق آنچه که خدا نازل کرده حکم نکنند آنها فاسق و نابکارند.