به گزارش کارگر آنلاین ، « با حذف ارز ترجیحی از ابتدای زنجیره تأمین، قیمت کالاها برای دارندگان کالابرگ تفاوتی نخواهد داشت و مابهالتفاوت قیمت واقعی کالا با نرخ ارز مبادلهای را دولت پرداخت میکند». این قول وزیر کشاورزی برای تامین مایحتاج اساسی زندگی مردم با قیمت پایینتر است، قولی که نه تنها تضمینی برای اجرا ندارد، بلکه قرار نیست فرودستان و محرومان جامعه را به آینده امیدوار سازد.
بازخوانی همین جمله سادهی وزیر کشاورزی، چند واقعیت را به نمایش میگذارد؛ اول اینکه به احتمال زیاد ارز ترجیحی ۲۸ هزار و ۵۰۰ هزار تومانی به طور کامل از زنجیره تامین حتی برای کالاهای اساسی و ضروری حذف خواهد شد و دومین واقعیت این است که قرار است در آیندهای نزدیک، دوباره موج جدیدی از گرانی راه بیفتد. اما آقای وزیر، قصد دارد با توسل به کلید واژه «کالابرگ» عمق فاجعهی در راه را بپوشاند و به مردم قوت قلب بدهد!
احتمال حذف ارز ترجیحی
وعده بیپایهی «کالابرگ»
اما باید پرسید مگر همه مردم حتی همه آنهایی که در دهکهای فرودستتر درآمدی و مزدبگیر و مستاجر هستند، کالابرگ الکترونیک میگیرند؟ در ماههای اخیر، یارانه نقدی حدود ۸ میلیون نفر از شهروندان قطع شده است، شهروندانی که بسیاری از آنها بازنشستگان، استادکاران ساختمانی، سرایداران مدارس و مزدبگیران ساده بودهاند و از آن مهمتر اینکه، آیا کالابرگ الکترونیک که قرار است با استفاده از ارز ترجیحی در زنجیره تامین عرضه شود، همهی نیازهای ضروری خانوارهای مشمول را پوشش میدهد؟ مگر چند کیلو برنج، گوشت یا روغن با کالابرگ الکترونیک میدهند؟!
در حال حاضر، در حالیکه سیدعلی مدنیزاده، وزیر امور اقتصادی و دارایی، بر ضرورت حرکت به سمت تکنرخی شدن ارز تأکید دارد، محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، همچنان از تداوم سیاست ارز ترجیحی ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی دفاع میکند و اجرای نرخ واحد را در شرایط فعلی، غیرعملی و موجب افزایش قیمت کالاهای اساسی میداند.
دولت مصرانه بر شوکدرمانی ارزی و کاستن از هزینههای ارزی خود به ضرر مردم تاکید دارد و در این میان، وزرا وعدههای بیبنیان و بی سرانجام میدهند؛ یادمان نرفته در بودجه ۱۴۰۱ بعد از اولین دور حذف ترجیحی، قرار نهادند که همه کالاها به قیمت شهریور ۱۴۰۰ عرضه شود اما هیچ کالایی، دقیقاً هیچ کالایی هیچ زمان به قیمت شهریور ۱۴۰۰ بازنگشت!
این وعده برای تثبیت نرخ با کالابرگ (که هر روز از طول و عرض و شمول آن کاسته میشود) دقیقاً مشابه همان وعده سال ۱۴۰۱ است؛ دوباره همه چیز گران خواهد شد کمااینکه همین امروز هم قیمتها حتی قیمتهای ستاد تنظیم بازار، به راستی خارج از توان خرید اکثریت مردم از جمله مزدبگیران شاغل و بازنشسته است. دادههای تورمی شهریورماه نشان میدهد که در بازه زمانی یکساله منتهی به شهریور، نان و غلات نزدیک به ۱۰۰ درصد گران شده است و سایر کالاهای خوراکی هم به طور میانگین، تورم بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصدی را تجربه کردهاند؛ البته این دادههای رسمی تورمیست و با تورم واقعی کف بازار همخوانی ندارد.
قیمت پنج کیلو گوشت گوساله، یکسوم دستمزد ماهانه کارگران
در روزهای اخیر، قیمت هر کیلو گوشت گوساله ستاد تنظیم بازار به مرز یک میلیون تومان رسید! به این معنا که قیمت مصوب دولت برای هر کیلو گوشت گوساله، در میادین عرضه دولتی و برخی فروشگاههای زنجیرهای که محدود است و در دسترس همه مردم نیست، یک میلیون تومان است.
اخیراً مسعود رسولی، دبیر انجمن صنعت گوشت ایران، از آغاز عرضه گوشت تنظیم بازاری در فروشگاههای زنجیرهای خبر داده است. به گفته وی، در حال حاضر گوشت گوساله مخلوط با قیمت هر کیلوگرم ۸۰۹ هزار تومان و ران و دست گوساله با قیمت ۹۰۹ هزار تومان در این فروشگاهها توزیع میشود.رسولی همچنین اعلام کرد که از هفته آینده گوشت گوسفندی نیز در این طرح عرضه خواهد شد.
دولت قصد دارد برای شکستن قیمت! گوشت یخزده گوساله وارد کند؛ گوشتی کم کیفیت که بازهم قیمت هر کیلوی آن حدود ۷۰۰ هزار تومان و حتی بیشتر خواهد بود.
در حال حاضر در بسیاری از گوشت فروشیها و قصابیهای جنوب شهر، گوشت قرمز یافت نمیشود، آنچه یافت میشود فقط زایدهها و بخشهای ارزان گوسفند و گوساله است؛ براساس دادهها، تنها فقط ۱۰ درصد مردم یا کمی بیشتر مشتری گوشت قرمز هستند.
«محمدرضا قربانی» بازنشسته کارگری شهرری در ارتباط با «گوشت گوسالهی کیلویی ۱ میلیون تومان با نام «تنظیم بازار» میگوید: یک خانوار ۴ نفرهی کارگری را در نظر بگیریم که با حقوق ماهانهی ۱۶ میلیون و پانصدهزار تومان (با احتساب مزایا) امرار معاش میکند، این خانواده چطور میتواند با چنین رقم وحشتناکی کنار بیاید؟
این بازنشسته افزود: برای یک خانوادهی ۴ نفره کارگری، مصرف حداقل ۵ کیلوگرم گوشت در ماه بهعنوان منبع اساسی پروتئین، یک نیاز اولیه و غیرقابل چشمپوشی است (سرانه ماهانه حدود یک کیلو در ماه). قیمت ۵ کیلو گوشت قرمز ۵ میلیون تومان میشود که چیزی نزدیک به یکسوم کل دریافتی ماهانه یک خانواده کارگری را میبلعد. این ۳۰ درصد تنها صرف گوشت شده است؛ سایر اقلام حیاتی این خانوار کارگری چه میشوند؟ یک کارگر چطور میتواند با این دستمزد از عهدهی مسکن و اجارهبها برآید، در حالی که حتی در اطراف کلانشهرها هم دوسوم دستمزدش را هزینهی مسکن میبلعد! برنج کیلویی ۳۰۰ هزار تومان در کجای سفره قرار درد؟ لوبیا چیتیِ کیلویی ۵۰۰ هزار تومان و مرغِ ۲۰۰ هزار تومانی چطور ممکن است؟!
به اعتقاد قربانی، وقتی یک کالای اساسی غذایی تا این حد گران میشود که سهم ۳۰ درصدی از کل درآمد ماهانه یک خانواده کارگری را به خود اختصاص میدهد و همان رقم با افتخار در رسانهها اعلام میشود، یعنی یک فاجعه معیشتی اتفاق افتاده است، چیزی فراتر از یک بحران....
گوشت از سفرهی کارگران حذف شده همانطور که برنج، لبنیات و میوه هم حذف شدهاند؛ این بازنشستهی ساکن شهرری با لحنی ناامید میگوید: در این شرایط صحبت از افزایش مزد و مستمری، صحبتی بیفایده است؛ درصدهای شورایعالی کار به هیچ کاری نمیآید وقتی تورم چند برابر آن را از سفرهها برداشت میکند.
اینها تنها یک توصیف ساده از شرایط فعلیست؛ وقتی ۵ گوشت با قیمت دولتی، یک سوم دستمزد ماهانه کارگر را به خود اختصاص میدهد، با حذف ارز ترجیحی در هفتههای پیش رو چه اتفاقی میافتد؟ آن زمان گوشت یخزده وارداتی هم با قیمت کیلویی یک میلیون تومان، گیر مردمِ فرودست و مزدبگیر نمیآید.....
گزارش: نسرین هزاره مقدم