
این کلام نورانی از امیرالمؤمنین، امام علی (ع)، نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه نقشهی راهی برای رسیدن به ساحت قدس است. ما عموماً عقل را ابزار درک حقیقت و در نتیجه، ابزار شناخت وظیفه (از جمله عبادت) میدانیم. اما امام میفرماید: این ابزارِ درک، خود نیازمند ابزاری دیگر است تا کارایی کامل یابد؛ آن ابزار، ادب است.
ادب چیست در این مقام؟
ادب در اینجا به معنای صرفاً رعایت ظواهر نیست؛ ادب، درک حقیقی مقام فقر ذاتی خویش در برابر غنای مطلق خالق است. ادب، آن خضوعی است که انسان را از مقام خودبینی به مقام «عبدیت» سوق میدهد. عقلِ بدون ادب، ابزاری است تیزبین اما کور به مقام صاحبخانه؛ زیرا عقل در این حالت، گرفتار توهم استقلال و کفایت خود میشود.
رابطه ادب، عقل و میل به عبادت:
وقتی ادب در قلب مینشیند، سه اتفاق بنیادین رخ میدهد:
۱. تأدیب عقل و رفع حجابهای نادانی: ادب، آن غبار غرور و خودبینی را از آیینه عقل میزداید. عقلِ مؤدب، دیگر به دنبال اثبات خود نیست، بلکه در برابر عظمت حق، سکوت و تحسین میکند. این سکوت، همان «خشوع» است.
۲. تبدیل وظیفه به میل ذاتی: عبادت، اگر صرفاً با عقل محض و درک حکم تکلیف انجام شود، به یک «عمل سنگین» و «وظیفه» تعبیر میشود. اما هنگامی که ادب وارد میشود، انسان درک میکند که حضور در آستان یار، شرفی است که هرگز لیاقت آن را نداشته است. در این لحظه، میل به عبادت از بیرون (تکلیف) به درون (شوق) منتقل میشود. میل به عبادت دیگر یک «باید» نیست، بلکه یک «لذت» و «نیاز ذاتی» وجودی میگردد.
۳. دسترسی به مقام «محبت»: ادبی که به کمال میرسد، نردبانی است به سوی محبت. وقتی ادب، عقل را در درک عظمت الهی کامل کرد، دل از این عظمت مبهوت شده و شیفته میشود. این شیفتگی، همان چیزی است که عبادت را به نیایش، و رکوع را به پرواز تبدیل میکند. عبادت در این مرحله، بازپس دادنِ کمترینها در برابر دریافت بینهایتِ معرفت و حضور است.
بنابراین، راز آنگونه که اشاره کردید، در همین نکته نهفته است: میل به عبادت، یک امر اکتسابی نیست که صرفاً با تلقین یا دستور تقویت شود، بلکه یک کشف درونی است که تنها از مسیر «تأدیب عقل» توسط «ادب در برابر خالق یکتا» میسر میگردد. هرچه این ادب عمیقتر باشد، حجابها نازکتر و میل به زمزمه و نیایش، قویتر خواهد بود.