این جنایت هولناک آبانماه سال گذشته رخ داد. بامداد دوشنبه 6آبانماه بود که فردی با پلیس 110رشت تماس گرفت و مدعی شد جوانی با سر و صدا و داد و فریاد در یکی از محلههای روستای خانچاه باعث ایجاد مزاحمت برای همسایهها شده است. بهدنبال این تماس، تیمی از مأموران، راهی محل حادثه شدند. آنها جوان 22ساله ای را دیدند که مقابل خانهای ویلایی ایستاده و مدعی بود که اعضای خانوادهاش کشته شدهاند. مأموران به همراه او وارد خانه شدند. در حیاط بزرگ خانه، 2ساختمان، یکی قدیمی و دیگری نوساز به چشم میخورد که مأموران پس از ورود به داخل هر دو ساختمان با اجساد 2دختر جوان، 2مرد و یک زن روبهرو شدند که همگی آنها با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بودند.
قربانیان پدربزرگ، پدر، مادر و خواهر محمد به نام حدیثه بودند. پنجمین قربانی نیز دوست و هم دانشگاهی حدیثه به نام سارا بود. مأموران که در همان ابتدا به محمد(پسر 22ساله خانواده) مشکوک شده بودند او را بازداشت کردند. وی گفت: من به همراه پدر، مادر، خواهر و پدربزرگم در این خانه زندگی میکردیم. من و خواهرم هر دو دانشجو هستیم. خواهرم دانشجوی رشته مامایی در دانشگاه خلخال است. او روز گذشته به همراه یکی از همکلاسیهایش به نام سارا که اهل یکی از شهرهای کردستان است به خانهمان آمده بود تا تعطیلات را در گیلان سپری کنند. البته همکلاسی خواهرم قبلا هم به خانه ما آمده بود و همه او را میشناختیم. چند ساعت قبل و حدود ساعت 10شب بود که من برای انجام کاری به رشت رفتم اما حدود ساعت 2بامداد که به خانه برگشتم با اجساد آنها روبهرو شدم.
اعتراف هولناک
اظهارات پسر جوان در حالی بیان میشد که مأموران در جریان بررسیها متوجه آثاری از جراحت روی دست او شدند. محمد مدعی شد که شاید وقتی وارد خانه شده و با دیدن اجساد هول کرده، دستش زخمی شده است اما جراحت وارده بهنظر میرسید ناشی از بریدگی با چاقو باشد. در ادامه معلوم شد که این پسر 22ساله از مدتی قبل با پدرش اختلاف داشته و با او قهر بوده است. همچنین سرنخهای دیگری بهدست آمد که نشان میداد پسر جوان در این جنایت نقش داشته است. در این شرایط بازجویی از او ادامه یافت و متهم تنها چند ساعت پس از دستگیری اسرار هولناکی را برملا کرد.
او که دانشجوی مهندسی صنایع بود گفت: پدر و مادرم به خواهرم بیشتر از من اهمیت میدادند و رفتار خوبی با من نداشتند. احساس میکردم که علاقهای به من ندارند.با خودم نقشه کشیده بودم که اگر آنها را از بین ببرم همه ارثیه خانواده نصیب من میشود. چندبار قصد کشتن آنها را داشتم اما هر بار موفق نشدم تا اینکه روز حادثه رسید.
او ادامه داد: از قبل به یکی از دوستانم به نام حمیدرضا که کارگر نجاری بود گفته بودم که اگر به من در قتل خانوادهام کمک کند، برایش مغازهای در رشت میخرم تا دیگر نیازی نباشد در کارگاه نجاری کارگری کند و بتواند کارگاه خودش را بگرداند.
وی گفت: از چند روز قبل از شب جنایت دوست و همکلاسی خواهرم بهنام سارا میهمان ما بود. بعدازظهر روز حادثه اعضای خانوادهام به همراه دوست خواهرم برای تفریح بیرون رفتند. همان موقع به فکر اجرای نقشهام افتادم. با حمیدرضا تماس گرفتم. خودش را به خانه ما رساند. او را در یکی از اتاقها مخفی کردم. حدود ساعت ۸ شب بود که خانوادهام برگشتند. خواهرم و دوستش به خانه تازهساختی که مقابل ملک پدرم بود رفتند. پدر و مادر و پدربزرگم نیز به خانه ویلایی قدیمی در گوشه حیاط. مادرم سرگرم تهیه شام شد. همان موقع سراغ دوستم رفتم که نقشه را اجرا کنیم. در آن لحظه خواهرم در آشپزخانه بود. من سراغ او رفتم و حمیدرضا سراغ دوست خواهرم. داخل آشپزخانه خواهرم را غافلگیر کردم و با چند ضربه عمیق چاقو او را به قتل رساندم. حمیدرضا هم سراغ سارا رفت و از پشت سر به او نزدیک شد و با چند ضربه چاقو او را به قتل رساند. پس از آن منتظر ماندیم که مادرم شام را بیاورد. وقتی مادرم وارد خانه تازهساخت شد، حمیدرضا از پشت سر او را گرفت و من ضربات چاقو را وارد کردم. بعد با هم به خانه قدیمی رفتیم و پدر و پدربزرگم را که در حال استراحت بودند به قتل رساندیم و برای اینکه پلیس را گمراه کنیم، وسایل خانه را بههم ریختیم که صحنهسازی کنیم. اعترافات محمد را همدستش حمیدرضا که ساعاتی پس از او دستگیر شده بود تأیید کرد و پرونده متهمان پس از بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری گیلان فرستاده شد.
انکار جنایت
در جریان جلسه محاکمه متهمان، هر چند محمد اعترافات قبلی خود را قبول کرد اما همدستش حمیدرضا تمامی اتهاماتش را رد کرد و مدعی شد که نقشی در جنایت نداشته است. او گفت: محمد همه قتلها را بهتنهایی مرتکب شد. من زمانی که به محل حادثه رسیدم او همه اعضای خانوادهاش به همراه دختری راکه میهمانشان بود به قتل رسانده بود.
پس از پایان این محاکمه، قضات وارد شور شدند و با توجه به اعترافات اولیه متهمان، بازسازی صحنه جنایت و شواهدی که علیه آنها وجود داشت، محمد را به اتهام قتل خواهرش و مشارکت در قتل پدر، پدربزرگ و مادرش به 4بار قصاص و به اتهام معاونت در قتل سارا به تحمل 15سال حبس محکوم کردند. همچنین حمیدرضا نیز به اتهام قتل سارا و مشارکت در قتل پدر، پدربزرگ و مادر محمد به 4بار قصاص و به اتهام معاونت در قتل حدیثه، خواهر محمد به تحمل 15سال زندان محکوم شد. پس از صدور این حکم و اعتراض متهمان و همچنین والدین سارا به حکم، پرونده به دیوانعالی کشور فرستاده شد. چرا که والدین سارا معتقدند با توجه به گزارش پزشکی قانونی، علاوه بر حمیدرضا، محمد نیز در قتل سارا مشارکت داشته و او نیز باید به اتهام مشارکت در قتل سارا به قصاص محکوم شود. حالا قرار است قضات خبره دیوانعالی کشور درخصوص این حکم اظهارنظر کنند. درصورت تأیید حکم، شمارش معکوس برای قصاص قاتلان آغاز خواهد شد.