یکی از مشخصههای بارز اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) نفی استکبار و مبارزه تمامقد با نظام سلطه جهانی است. در این راه، معمار کبیر انقلاب تلاش کردند تا با وارد کردن واژهها و مفاهیم قرآنی و اسلامی در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی، استکبارستیزی و مقابله با ظلم را به منزله یک تکلیف دینی ـ سیاسی برشمارند.
حضرت امام خمینی (ره) از همان آغاز نهضت، نوک حمله تهاجم خود را به سوی استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار نشانه گرفتند و نهضت اسلامی خود را مبتنی بر آموزه «استکبارستیزی» بنیان نهادند؛ آموزهای قرآنی که یکی از مهمترین اهداف ارسال انبیاء و اوصیای الهی در طول تاریخ شمرده میشود؛ البته حضرت امام خمینی (ره) تنها در مقام توصیف ویژگیهای استکبار جهانی باقی نماندند و با بصیرت و آگاهی و شجاعت تمام، آمریکای جنایتکار را در رأس استکبار جهانی معرفی کردند و مورد خطاب قرار دادند.
امام خمینی (ره) با صراحت تمام، آمریکا را «شیطان بزرگ» نامیده و اعلام میکنند: «آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است» و از ملت ایران و ملل مسلمان و محروم جهان چنین میخواهند: «هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید» و همه مبارزان جبهه توحید در سراسر جهان را اینگونه بشارت میدهند: «اگر دقیقاً به وظیفهمان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید».
حضرت امام خمینی (ره) در این مسیر تلاش کردند تا با نمادسازی، جبهه مبارزه با استکبار جهانی را تثبیت کرده و بسط دهند. حمایت از اقدام انقلابی دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی و یاد کردن از آن به منزله «انقلاب دوم» (انقلابی بزرگتر از انقلاب اول) و تثبیت آن بهعنوان «روز مبارزه با استکبار جهانی»، معرفی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به «روز جهانی قدس» و دعوت از همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان برای تبدیل این روز، به روز مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و صهیونیسم بینالملل و استکبار جهانی، احیای سنت ابراهیمی و محمدی و «برائت از مشرکین» در مراسم حج، نمونههایی از این تلاش همهجانبه حضرت امام خمینی (ره) در تحقق عملی آموزه استکبارستیزی است.
نظر به اهمیت بازخوانی مکتب سیاسی حضرت امام خمینی (ره)، آنهم با توجه به شرایط داخلی، منطقه و تحولات، ضرورت دارد در آستانه سالروز عروج ملکوتی امام خمینی (ره) ابعاد و شاخصههای رهنامه استکبارستیزی و منطق انقلابی ظلمستیزی معمار کبیر انقلاب تبیین شود.
امام خمینی (ره) در طول مبارزه و بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی بهطور تمامقد در برابر نهضت اسلامی ملت ایران قرار گرفت، ابعاد و شاخصههای آموزه استکبارستیزی را تبیین کردند که مهمترین آنها عبارتند از:
الهی بودن مبارزه
یکی از مؤلفههای مهم و مبانی اندیشهای حضرت امام خمینی (ره) در مسئله مبارزه با استکبار، ماهیت الهی بودن مبارزه و قیام برای خداست. تاریخیترین سند مبارزاتی حضرت امام خمینی (ره) با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِله مَثنی وَ فُرادی» آغاز میشود. این عبارات اولین گامهای حضرت امام خمینی (ره) در حرکت بزرگ استکبارستیزی ایشان است که مبتنی بر آموزه قرآنی «قیام لله» شکل گرفته است.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران بارها در طول مبارزه، با یادآوری این نکته که «این نزاع و مبارزهای که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام است و کفر» تلاش کردند ماهیت اسلامی و الهی استکبارستیزی را به ملت ایران گوشزد کنند تا بر اثر غفلت سطح مبارزه تا کسب منافع مادی و غیرالهی تنزل نیابد.
سازشناپذیری
امام خمینی (ره) امکان هرگونه تلاش برای نزدیکی، سازش و مصالحه با استکبار را نفی میکنند و آن را نافی عزت مسلمین میدانند. ضمن آنکه این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باورند که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد برمیآورند: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمیدانیم، ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند...!».
دائمی بودن
اصل اساسی دیگر برای مبارزه با استکبار جهانی در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام خمینی (ره) «تداوم و همیشگی بودن» مبارزه است. این پیشوای بزرگ الهی مبارزه با کفر، شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکباری جهان را بهوجود میآورند، فصلی، مقطعی، محدود و محصور به عصر و زمان خاصی نمیدانند.
تهاجمی بودن
یکی دیگر از شاخصههای مهم در گفتمان استکبارستیزی، تهاجمی بودن آن است. به آن معنا که برای مقابله با استکبار جهانی باید برنامه داشت و همه راهها و ایدهها را بررسی کرد. با همین نگاه حضرت امام خمینی (ره) از شکلگیری هسته مقاومت در جهان چنین سخن میگویند: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان بهوجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد...».
مبارزه با تمام قوا
یکی دیگر از اصول و خطمشیهای اساسی امام خمینی(ره) برای مبارزه با استکبار جهانی، مبارزه با تمام قواست. معمار انقلاب در اینباره اعلام میکنند: «ما اگر قدرت داشته باشیم، تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد». در این نگاه، دیگر قدرت داشتن و تلاش برای کسب قدرت نهتنها مفهوم مذمومی نیست، بلکه تلاش برای تشکیل حکومت الهی، وظیفه همه انبیاء و اولیای الهی قلمداد میشود.
مبارزه تا نابودی کامل
از اصول دیگری که حضرت امام خمینی (ره) در تعیین راهبرد و خطمشی مبارزه با استکبار به آن توجه میکنند، این است که تا قدرتهای سیطرهجو و مستکبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند، محال است که صلح و آرامش و سلامت و سعادت در کره زمین حاکم شود و محرومان و به بند کشیدهشدگان به حقوق الهی خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند. ایشان در بیاناتی اشاره دارند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمیرسند».
مبارزه بر دوش مستضعفین و تودههای ملت
در نگاه حضرت امام خمینی (ره) بخش عمده اردوگاه جبهه مبارزه با استکبار جهانی را تودههای محروم و مستضعف که از رفاه و آزادی برخوردار نبودهاند، تشکیل خواهند داد؛ چراکه رفاهطلبی و مبارزه در این نگاه قابل جمع نبوده و مرفهان بیدرد در اردوگاه جبهه حق جایی ندارند. ایشان این حقیقت را چنین شرح میدهند: «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، بهخوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست؛... و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر، محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند».
انتهای پیام/ 113