کتاب «راهنمای مربیان سواد رسانه» نوشته حمیده بهرامی، امیرحسین خیراندیش و حسین خداپرست شامل ۱۶ مقاله تخصصی است که به سه موضوع تفکر انتقادی، اقتصاد توجه و مهارتهای دیجیتال پرداخته است. این کتاب در دپارتمان سواد رسانه مدرسه هنر و رسانه آینه به چاپ رسیده است.
در معرفی این کتاب عنوان شده است: محتوای این کتاب را میتوان مکملی برای کتاب تفکر و سواد رسانهای پایه دهم/ یازدهم دانست که تلاش دارد با ارائه راهکارهای عملی برای آموزش تفکر انتقادی، مهارتهای دیجیتال و مدیریت زمان مصرف رسانهای معلم را یاری کند. این کتاب را همچنین میتوان راهنمایی برای برگزاری کارگاههای آموزشی سواد رسانهای در پایگاههای تابستانی، مدرسهها و سرای محلات برای کودکان و نوجوانان دانست.
همچنین کتاب «سیاستگذاری در گستره سواد رسانهای» تالیف سیدبشیر حسینی و حمیده بهرامی در انتشارات نسل روشن منتشر شده است.
در معرفی این کتاب میخوانیم: کتاب «سیاستگذاری در گستره سواد رسانهای» را که در شش فصل تدوین شده است میتوان منبعی برای آشنایی با مدلهای مختلف آموزش رسانه، ارزیابی و ارتقای سواد رسانه دانست.
سواد رسانهای؛ مفاهیم و اصول اولیه، سواد رسانهای و اطلاعاتی به عنوان یک مفهوم مرکب، چارچوب سیاستگذاری و استراتژیها، مدلهای ارزیابی سواد رسانهای، سواد رسانهای در کشورهای اروپایی، و مدل کلی برای ارتقاء سواد رسانهای و اطلاعاتی بخشهای این کتاب هستند.
در سه فصل ابتدایی کتاب بخشهای مختلفی از سند منتشرشده یونسکو در سال ۲۰۱۳ با عنوان «سواد رسانهای و اطلاعاتی: راهنمای سیاستگذاری و استراتژیها، ترجمه شده است. مطالب این بخش در واقع چارچوبها و ضرورتهای سیاستگذاری و تصمیمگیریها در حوزه آموزش رسانه و ارتقای سواد رسانهای جامعه را مشخص میکند.
ارزیابی سواد رسانه مخاطب و آنچه را مخاطب آموخته است میتوان یکی از مهمترین چالشهای موجود در این حوزه دانست. در فصل چهارم کتاب «سیاستگذاری در گستره سواد رسانه» مدلهای ارزیابی استفادهشده در اتحادیه اروپا و کشورهای هلند و روسیه به صورت اختصاصی توضیح داده میشود. بررسی این مدلها میتواند به طراحی و ارائه مدلی با ویژگیهای اختصاصی برای بوم فرهنگی- رسانهای ایران منجر شود.
ویژگی اختصاصی این اثر را میتوان ترجمه، بررسی و معرفی مهمترین پروژههای حوزه سواد رسانه در کشورهای برتر اروپایی دانست که میتواند به عنوان پایهای برای طراحی و اجرای موفق این پروژهها در کشور در نظر گرفته شود. سیاستگذاران و طراحان در این حوزه میتوانند با الهام از پروژههای موفق انجامشده در کشورهای پیشرو نسبت به طراحی مدلهای بومی از این پروژهها اقدام کنند.
نویسندگان در فصل پایانی کتاب تلاش میکنند تا با تلفیق و ترکیب مطالب ذکرشده در فصلهای قبل علاوه بر مشخص کردن چالشهای مختلف پیش رو برای آموزش رسانه در ایران، مدلی کلی برای ارتقای سواد رسانه ارائه دهند که در آن علاوه بر توجه به ضرورتها و پیشنیازهای کلی، ویژگیهای اختصاصی زیستبوم فرهنگی ایران در حوزه آموزش رسانه نیز در آن دیده شده باشد.
انتهای پیام