آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد حوزه علمیه، 30 دیماه در ادامه تفسیر سوره نور به آیه 35 پرداخت و گفت: همان طور که گفته شد «نور ظاهرُ بذاته و مظهر بغیره» است؛ البته نور، خالق اشیاء نیست و فقط اگر نباشد اشیاء دیده نمیشوند، ولی در مورد نو خداوند مسئله متفاوت است؛ یعنی اگر نور خدا نباشد اشیاء هم آفریده نمیشوند.
وی افزود: مراد از سماوات در این آیه هم میتواند سماوات مادی یا معنوی و هر دو باشد؛ یعنی خداوند خالق آسمانها و زمین است، ولی تعبیر نور خیلی دقیقتر از تعبیر خَلَق است؛ گاهی تصور بشر از خالقیت خدا همانند کوزهگری است که کوزه را درست کرده و الان بقای کوزه ربطی به وجود کوزهگر ندارد.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اضافه کرد: به همین دلیل تعابیر خدای ساعتساز را به کار بردند و ربوبیت را همانند مشرکان دوره صدر اسلام زیر سؤال بردند و گفتند خدا عالم را خلق کرده و خودش براساس قوانین خودش در حال گردش است و خدا بازنشسته شده است. برخی دیگر گفتند که خدا این عالم را خلق کرد، ولی هر چند وقتی عیب و ایرادی در آن ایجاد میشود و خالق باید آن را تعمیر کند؛ لذا نظریه خدای ساعتساز ناشی به میان آمد، زیرا نتوانسته ساعتی درست کند که دائماً تنظیم باشد.
آیتالله هادوی تهرانی اظهار کرد: این سخنان از سوی کسانی که دانشمند و فیلسوف غربی هستند بیان شده و تصور نکنیم فقط از عدهای عوام صادر شده است؛ در هر حال تعبیر «نور السموات و الارض» تعبیر بسیار دقیقی است؛ یعنی عالم هر لحظه وابسته به خداست؛ سهروردی در فلسفه اشراق گفته که علمای قدیم ایران به این فلسفه قائل بودند و همه عالم را با نور و مراتب آن تفسیر میکردند؛ ملاصدرا هم مباحث فلسفه اشراق و مشاء را با بیانات و تلفیق جدیدی در قالب حکمت متعالیه تبیین کرده است.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: این تعبیر علمی دقیق در حالی بیان شده که اعراب جاهلی در نهایت جهل و گمراهی قرار داشتند و هنوز هم بعد از 1400 سال در دنیای به ظاهر متمدن امروز معنای آن را نفهمیدهاند و سخن از خدای ساعتساز میگویند.
وی با بیان اینکه این تعبیر برای افراد عادی بیسواد هم قابل فهم بوده است، افزود: فهم همین تعبیر ساده خودش ماجرای پیچیدهای است. وقتی گفته میشود اهل بیت(ع) واسطه فیض هستند؛ یعنی ایشان در مراتب بالاتر هستی، واسطه رساندن نور و فیض به همه مردم هستند؛ «بکم فتح الله و بکم یختم» البته نه اینکه آنها مستقلاً کار میکنند؛ لذا اعتقاد ما به اهل بیت(ع) شرک نیست زیرا ما آنها را واسطه فیض میدانیم.
تمثیل نور الهی به مشکات و مصباح
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: خداوند در این آیه نور خود را در قالب تمثیل آورده و آن را به مشکات (دریچهای در دیوار خانههای قدیم) و چراغ تشبیه کرده است که در زجاجهای(شیشه) قرار دارد. شیشهای که مانند ستاره درخشان و پر نور میدرخشد که از درخت مبارک زیتون روشن شده است. در اینجا قابلیت اشتعال روغن زیتون آنقدر زیاد است هنوز آتش به آن نرسیده مشتعل میشود.
آیتالله هادوی تهرانی تصریح کرد: همچنین تعبیر «لا شرقیة و لا غربیة» میگوید این درخت زیتون در جایی قرار دارد که شرقی و غربی نیست که آفتاب، ناقص به آن بتابد و زیتونش کامل نباشد؛ دلیل این برداشت هم آن است که فرموده این روغن آن قدر قابل اشتعال است که بدون آتش هم در حال شعلهور شدن است. علامه هم فرموده بهترین درخت زیتون در بهترین نقطه و با بهترین روغن.
وی افزود: البته تفسیر دیگر این است که گفته شده در دنیا چیزی که شرقی و غربی باشد نداریم بلکه مربوط به عالم دیگر و درخت غیردنیایی است؛ تفسیر دیگر این است که درختی در منطقه شام و سوریه بوده است؛ زیرا این منطقه قطب پرورش زیتون است. علامه طباطبایی درباره دو دیدگاه اخیر فرموده است که اینها از سیاق آیه به دست نمیآید، بلکه آیه تمثیل به کار برده است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: قرآن کریم در ادامه فرمود که نور خدا «نور علی نور» است و خدا هر که را بخواهد با این نور هدایت میکند؛ البته برخی مانند ملاصدرا تأویلاتی از این آیه و نور خدا دارند که تفسیر محسوب نمیشود بلکه تأویلی است که براساس مبانی فلسفی خود بیان کرده است؛ به تعبیر علامه این نور در مقام مثل است و خدا خواسته شدت و نهایت نورانیت خود را به مخاطبانش بفهماند.
انتهای پیام