تاریخ : 10:08 - 1395/10/15
کد خبر : 59975
سرویس خبری : ورزشی
 

پرسپولیس چهار سال دیگر با برانکو قهرمان آسیا می شود

پرسپولیس چهار سال دیگر با برانکو قهرمان آسیا می شود

از چهار تیم ایرانی طلب دارم اما آن‌قدر ندادند که بی‌خیال شدم. مهاجم سابق و کوزوویی پرسپولیس از سال‌‌های حضورش در این تیم گفت.

به گزارش کارگرآنلاین، اشپیتیم آرفی بازیکن سابق پرسپولیس و تراکتورسازی مهمان کافه خبر بود و از خاطراتش در پرسپولیس و گلی که به استیل آذین زد و حواشی آن بازی گفت. او بدون آشنایی از ایران به مشهد آمد و در پیام ستاره شد. سپس به پرسپولیس رفت و حضورش در این تیم با حواشی زیادی همراه بود. آزفی در پی حضور شش ساله اش در ایران توانست زبان فارسی را به خوبی فرا بگیرد و دوستان زیادی پیدا کند تا حدی که زندگی در ایران و آشنایی با فرهنگ ایرانی را از شانس های بزرگ زندگی اش یاد می کند.

*اشپیتیم تو از زمان ورودت به ایران بگو. وقتی به پیام مشهد رفتی خیلی ها معتقد بودند تو به خاطر ظاهر و چهره جذابت به درد فوتبال نمی خوری و باید مدل می شدی
من در لیگ سه آلمان بازی می کردم و بعد از یکی از بازی هایمان آقای ایرانی نزد من آمد و گفت دوست داری ایران بازی کنی؟ آن آقا مشهدی بود و من را با خداداد آشنا کرد. پس از آن من با خداداد تلفنی صحبت کردم و ایشان من را به تمرینات پیام مشهد دعوت کرد که در لیگ یک بازی می کرد. من فقط برای دو ماه و چهار بازی با پیام قرار داد بستم و توانستیم به لیگ برتر صعود کنیم. پس از آن من به آلمان بازگشتم و فکر نمی کردم دوباره به پیام بازگردم.
*یعنی تصمیمی برای ادامه حضور در پیام نداشتی؟
من فکر کردم قراردادم تمام شده و آنها دیگر به من نیازی ندارند اما یک روز دیدم خداداد با من تماس گرفت و گفت اشپیتیم کجایی؟ منم گفتم آلمان هستم. خداداد با تعجب گفت تمرینات شروع شده پس چرا نمیای؟ در آن زمان هم من قراردادی با پیام نداشتم و گفتم خب شما به من چیزی نگفتید! و آن زمان بود که خداداد به من گفت ما به لیگ برتر صعود کردیم و می خواهیم تو هم با ما باشی و من دوباره به مشهد بازگشتم.
*از حضور در لیگ ایران راضی بود؟
خیلی دوران خوبی در ایران داشتم. به جز فوتبال، زندگی خوبی در ایران داشتم. من در مشهد و تهران دوستان خیلی خوبی پیدا کردم، با زبان جدیدی آشنا شدم و همه چیز در ایران خوب بود.
*با توجه به تبلیغات های منفی در اروپا، از حضور در ایران نمی ترسیدی؟
خب من هیچ شناختی از ایران نداشتم و آن زمان وقتی به دوستانم می گفتم می خواهم به ایران بروم به من می گفتند تو دیوانه ای اما یک روز با خداداد صحبت کردم و ایشان به من گفت ما در اینجا زندگی می کنیم وهیچ مشکلی نداریم وخیلی هم راحت هستیم.
*رابطه تو با خداداد چطور بود؟
خداداد برای من بهترین مربی بود. اگر خداداد نبود من هیچوقت به ایران نمی آمدم. به نظر من فوتبال 30 درصد تاکتیک است و 70 درصد روحی است. خداداد خیلی از نظر روحی با من کار می کرد. من در پیام در تیمی که به لیگ یک سقوط کرده بود توانستم 18 گل بزنم و این ها را مدیون خداداد هستم.
*از شرایط تیم پیام بگو. شما در نیم فصل اول خوب عمل کردید و توانستید در نیمه بالای جدول قرار بگیرید ولی به یکباره افت کردید و در آخر فصل به لیگ یک سقوط کردید
خب ما تیم خوبی داشتیم و نیم فصل هم نتایج مطلوبی کسب کرده بودیم اما در نیم فصل دوم مشکلات مالی پیش آمد و خداداد هم از تیم جدا شد و اصلا شرایط خوبی نداشتیم. شما وقتی 25 بازیکن داری و پولی به آنها نمی دهی چه توقعی داری؟
*پیام سقوط کرد و تو به پرسپولیس آمدی. از روزهای حضورت در یکی از پر طرفدارترین تیم های ایران بگو
من وقتی به پرسپولیس آمدم مدیر این تیم آقای انصاری فرد بود و این تیم سرمربی نداشت. من در آلمان بودم که متوجه شدم کرانچار سرمربی پرسپولیس شد. من همان موقع که متوجه شدم کرانچار سرمربی پرسپولیس شده با اقای انصاری فرد تماس گرفتم و از ایشان خواهش کردم که قرار داد مرا فسخ کند. نه اینکه نخواهم در پرسپولیس بازی کنم اما می دانستم با مربی به مشکل بر می خورم.
*چرا؟ از قبل با کرانچار برخورد یا مشکلی داشتی؟
من اهل کوزو هستم و کرانچار هم اهل کرواسی. ما در کوزو با صربستان و کرواسی جنگ داشتیم و به همین دلیل می دانستم به همین خاطر با کرانچار به مشکل می خورم. من این مسائل را به آقای انصاری فرد توضیح دادم و ایشان گفتند اصلا اینطور نیست و نمی توانی قراردادت را فسخ کنی.
اما در اولین اردوی که رفتیم آقای کرانچار به من گفت تو بازیکن خوبی هستی اما در تیم من جایی نداری. اگر یادتان باشد من تا بازی آخر نیم فصل اول روی نیمکت بودم و در آخرین بازی برابر صبای قم به میدان رفتم و گل زدم. پس از آن کرانچار اخراج شد و علی دایی آمد.
*با آمدن علی دایی و حبیب کاشانی وضعیتت بهتر شد؟
خب آن زمان هواداران پرسپولیس خیلی به من لطف داشتند و همواره من را تشویق می کردند و همین باعث شد تا بازی کنم. وقتی در پیام بودم و به تهران آمدم تماشاگران پرسپولیس من را تشویق کردند و این برای من خیلی جالب بود. هیچ جای دنیا ندیده بودم هواداران یک تیم مهاجم تیم رقیب را تشویق کنند و همین باعث شد تا من رابطه خوبی با هوادران پرسپولیس برقرار کنم.
اما آمدن علی دایی کمی شرایط را برای من بهتر کرد و توانستم زمان های بیشتری برای پرسپولیس بازی کنم ولی نمی دانم مدیریت باشگاه چه مشکلی با من داشت که پس از پایان فصل تصمیم داشت مرا اخراج کند اما چون قرارداد من دو ساله بود در این تیم ماندم. آن زمان حتی مرا در تمرین تیم راه نمی دادند و چندین هفته فقط دور زمین می دویدم اما با فشار هواداران به تیم بازگشتم.
*اشپیتیم برسیم به فصل دومی که در پرسپولیس بودی و آن بازی معروف با استیل آذین. تو دقیقه های آخر بازی گل زدی و آن شادی معروف را انجام دادی و منجبر به دعوا و حواشی شد.( در این زمان فیلم بازی را با اشپیتم تماشا می کنیم و او روی تک تک صحنه ها برای ما توضیح می دهد.)
جالبه به شما بگم که آن بازی جزو خاطرات خوب من است. همه مسائل از آنجایی شروع شد که سوشا خودش را به مصدومیت زد و توپ را در اختیار ما قرار داد. به نظر من اگر او می خواست توپ را به بیرون بزند باید به سمت زمین ما می زد اما سوشا توپ را نزدیک محوطه جریمه خودشان به اوت زد و ما هم از آنجا گل زدیم. خب به نظر من رفتار سوشا غیر فوتبالی بود. همه دیدند و خود سوشا هم خوب می داند که رفتارش درست نبود و می خواست وقت تلفی کند. به نظر من در آن زمان فرپلی نداریم و علی دایی انتخاب خوبی داشت و گفت بازی کنید و توپ را به حریف ندهید.
*تو گل زدی و رفتی گوشه زمین آن شادی را انجام دادی. همه آن دعواها بعد از شادی گل تو شروع شد
این شادی به یکباره به ذهن من آمد و کمرم را گرفتم و روی زمین افتادم. جالب است بدانید که من اصلا صحنه های درگیری را ندیدم و به یاد ندارم. چون اگر به فیلم دقت کنید من روی زمین افتاده ام و بازیکنان خودمان روی من هستند که به یکباره فریدون زندی و بقیه بازیکنان به سمت ما حمله می کنند.
(در این لحظه دوباره صحنه گل اشپیتیم را نگاه می کنیم و عادل فردوسی پور می گوید این گل به هوادران پرسپولیس نچسبید که با واکنش آرفی مواجه شدیم. او گفت: این گل خیلی به من چسبید و فکر کنم هواداران پرسپولیس هم چنین نظری داشته باشند.)
اشپیتیم چند سالی می شود که از ایران رفتی ولی هنوز خوب فارسی صحبت می کنی. چی شد فارسی یاد گرفتی؟
خب من چهار سال است که از ایران رفته ام ولی هنوز با دوستانم ایرانی ام در ارتباطم و سالی چند بار به ایران می آیم. جالب است بدانید که وقتی من برای اولین بار به مشهد رفتم، تیم پیام 25 بازیکن داشت که هیچ کدام انگلیسی نمی توانستند صحبت کنند و به همین خاطر من مجبور شدم برای ارتباط با بازیکنان فارسی یاد بگیرم.
تو در پرسپولیس شماره بازیکنی را پوشیده بودی که اسطوره این تیم بود و بین هواداران خیلی محبوب است. این کار تو را سخت نمی کرد؟
هیچوقت شماره برای تیم بازی نمی کند. این بازیکن است که بازی می کند و اصلا برای من سخت نبود. چون من به چنین چیزی فکر نمی کردم. علی کریمی تنها شماره هشت ایران است اما برای من سخت نبود.
*آن تیم پرسپولیس چقدر شایسته قهرمانی بود؟
شما می دانید چرا پرسپولیس در این دوسال گذشته خوب نتیجه می گیرد؟ چون حاشیه ندارد. آن زمان چند بازیکن برای تیم حاشیه درست می کردند.
*چه بازیکنانی بودند؟ چیکار می کردند؟
مهم نیست ولی خب همه می دانند چه کسانی بودند. زیراب می زدند و حرف هایی را به این و آن منتقل می کردند که درست نبود.
*تو با هادی نوروزی همبازی بودی. چه زمانی متوجه شدی آن اتفاق برای هادی افتاده؟
همان زمان بچه ها به من خبر دادند. واقعا خبر و اتفاق بدی بود. من دو سال با هادی همبازی بودم ولی هیچوقت از او رفتار بدی ندیدم. آن زمان که من با هادی همبازی بودم فشار هواداران روی او خیلی زیاد بود و می گفتند توپ خراب می کند و این مسائل او را آزار می داد.
*وقتی در ایران بودی بازی کدام فوردوارد را دوست داشتی؟
من مهاجم عراقی سپاهان(عماد رضا) را خیلی دوست داشتم. هم سرعتش خیلی خوب بود و هم قدرت بندی خوبی داشت.
*کدام مدافع اذیتت کرد؟
همه مدافعان اذیتم کردند(می خندد). ولی شیث رضایی مرا خیلی اذیت کرد و با دستش مرا می زد و فارسی به من یک سری حرف ها می زد و از شکل صورتش مشخص بود که حرفهایش بد بود. من آن زمان فارسی بلد نبودم و به او به انگلیسی گفتم چی میگی؟ من نمی فهمم و برایم مهم نیست. فکر کنم چون او هم انگلیسی بلد نبود حرف من را متوجه نشد.
*بازی های پرسپولیس را پیگیری می کنی؟
همه بازی ها را نه ولی مثلا بازی با استقلال و سپاهان را تماشا می کنم. مخصوصا دربی 4-2 را دیدم و خیلی چسبید.
*فکر می کنی پرسپولیس می تواند قهرمان شود؟
پرسپولیس فصل گذشته هم می توانست قهرمان شود و بدشانس بود. در فصل جدید فکر کنم کار راحت تری خواهد داشت و امیدوارم قهرمان شود تا هواداران این تیم شاد شوند.
*تو در بازی برابر سیاه جامگان به استادیوم رفتی و بازی را دیدی؟ نظرت چی بود؟
من یک صحبتی می خواستم با هواداران پرسپولیس داشته باشم. پرسپولیس با این همه هوادار نباید در بازی هایش صندلی خالی وجود داشته باشد. من در پرسپولیس بازی و این شرایط را حس کردم. ما در بازی های بزرگ انگیزه داریم وحضور هوادار به ما کمک می کند، اما در بازی با تیم های کوچک بیشتر به حضور هوادار نیاز داریم. من از هواداران پرسپولیس می خواهم تا این تیم را تنها نگذارند و استادیوم آزادی را پر کنند.
*نظرت درباره برانکو چیست؟
شما نتایج را ببین و متوجه می شوی این مربی خوب است یا بد. به نظر من اگر او چهار سال دیگر در پرسپولیس بماند می تواند قهرمان آسیا شود. پرسپولیس تیمی جوان و خوبی دارد و انشالله امسال قهرمان می شود.
*به نظرت مشکل فوتبال ایران چیست؟
خب شما می گویید لیگ حرفه ای است ولی هیچ کدام از باشگاه ها تیم پایه ندارد. زمین تمرین و امکانات خوب ندارند. فقط یک زمین استادیوم آزادی خوب است و بقیه زمین ها اصلا استاندارد نیست. من سال اولی که به پرسپولیس آمدم در کانکس لباس عوض می کردم. این صحنه برای من خیلی عحیب بود. من زمانی که در آلمان نوجوان بودم هم در کانکس لباس عوض نکردم اما شرایط ما در پرسپولیس که پر طرفدارترین تیم آسیا است اینطور بود.
*هنوز از پرسپولیس طلب داری؟
بله ولی به خاطر هواداران این تیم بیخیال طلبم شدم و دیگر حوصله پیگیری آن را ندارم. خیلی به فیفا شکایت کردم اما تلاشم به جایی نرسید. فیفا گفت تو در کمیته انضباطی ایران شکایت کردی و باید از همان طریق پیگیری کنی. به ایران آمدم ولی باز هیچ نتیجه ای نداشت. من در حال حاضر از چهار تیم در ایران طلب دارم. من به عنوان یک بازیکن خارجی به ایران آمدم و برای تیم هایم تلاش کردم اما مزد زحماتم را به من ندادند. شما فکر می کنی چرا پرسپولیس فصل گذشته قهرمان نشد؟ چون پول بازیکنانش را نمی دهد. این هم نتیجه ش. به نظرم آه بازیکنان طلبکار پرسپولیس باعث شد تا این تیم فصل گذشته قهرمان نشود. من دوست دارم پرسپولیس قهرمان شود ولی من هم زندگی دارم بچه دارم و فوتبال هم تنها را درآمد من است. ولی من الان دیگر پیگر طلبم نیستم.
*تو در تراکتورسازی هم بازی کردی. نظرت درباره هواداران این تیم چیست؟
من شانسی که آوردم این بود که در هر تیمی که بازی کردم هواداران مرا دوست داشتند و همیشه تشویقم می کردند. یادم است بازی تراکتورسازی و پرسپولیس بود و استادیوم کاملا پر شد. در حال تمرین بودم که دیدم کوه پشت ورزشگاه که همیشه قهوه ای بود الان به رنگ قرمز در آمده. 30 هزار تماشاگر روی کوه بودند. خیلی جالب بود. من چنین صحنه ای را هیچ جا ندیدم. فکر کنم هوادارانی که روی کوه بودند گل بازی را ندیدند و یکی با تفلن به آنها خبر می داد که گل زده شده. مثل هواداران ایرانی هیچ جای دنیا وجود ندارد.
*این روزها شنیده شده که قرار است در یک فیلم بازی کنی
من زیاد به ایران می آیم. دوست های زیادی اینجا دارم و برای دیدن شان من به تهران می آیم. محسن خلیلی، مهدی شیری و ابراهیم شکوری دوست های صمیمی من در ایران هستند که به دیدن آنها می آیم. در این چند روزی که به ایران آمدم شخصی که قبلا هم فیلمی درباره فوتبالیست ها ساخته بود، به من پیشنهاد بازی داد و من هم قبول کردم و به زودی جلو دوربین می روم.
*صمیمی ترین دوست تو محسن است؟
بله من رابطه م با محسن مثل برادر است و هر زمان به ایران می آیم در خانه محسن هستم و اصلا اجازه نمی دهد به هتل بروم.
*بازی های تیم ملی ایران را پیگیری می کنی؟
زیاد نه ولی می دانم درگیر بازی های انتخابی جام جهانی است و امیدوارم 2018 ایران را در روسیه ببینیم. به نظرم کی روش سرمربی بزرگی است که دستیار فرگوسن بوده و مربیان ایرانی باید از او یاد بگیرند و از دانش او استفاده کنند.
*به نظرت بهترین بازیکن حال حاضر ایران چه کسی است؟
به نظر من سردار آزمون بهترین بازیکن ایران است. گل او را به بایرن مونیخ دیدم و لذت بردم. بازیکن آینده داری است و می تواند در تیم های بزرگی بازی کند.
*نظرت درباره علی دایی چیست؟ او بزرگترین فوتبالیست ایران بوده و تو هم با او در پرسپولیس کار کردی
خیلی ها می گفتند اشپیتیم با دایی مشکل داشت ولی چنین چیزی نبود. من چند روز پیش به دیدنش رفتم و خیلی رابطه خوبی با هم داریم. ما با هم دو قهرمانی کسب کردیم و واقعا انسان بزرگی است.
*به نظرت بهترین بازیکن ایران کیست؟
علی دایی یک چهره بین المللی است که بیشترین گل زده در جهان را دارد اما من استایل علی کریمی را دوست دارم. او زیبا و با هوش بازی می کرد و من از بازی او لذت می بردم.
الان مشغول چه کاری هستی؟
من در آلمان در کار بیمه و بنگاه معاملاتی هستم.

منبع: خبرآنلاین