تاریخ : 11:21 - 1396/04/15
کد خبر : 66117
سرویس خبری : سیاسی
 

غرب اقتدار ایران را اعتراف می‌کند، برخی داخلی‌ها استتار!

غرب اقتدار ایران را اعتراف می‌کند، برخی داخلی‌ها استتار!

برخلاف یک جریان سیاسی در داخل کشور که تلاش می‌کند توانمندی و اقتدار ایران در عرصه داخلی و بین‌المللی را کمتر از اندازه واقعی نشان دهد.

به گزارش کارگرآنلاین، برخلاف یک جریان سیاسی در داخل کشور که تلاش می‌کند توانمندی و اقتدار ایران در عرصه داخلی و بین‌المللی را کمتر از اندازه واقعی نشان دهد، موضع‌گیری‌های فراوانی را می‌توان از مقامات و رسانه‌ها و اندیشکده‌های زیادی جست‌وجو کرد که ضمن اعتراف به ناتوانی در مواجهه با کشورمان بر بلااثر بودن تحریم‌های ضدایرانی نیز صحه گذاشته‌اند.

در یکی از آخرین نمونه‌ها پایگاه مشهور امریکن کانسروتو، با انتشار گزارشی با تیتر «زمانی که کشورهای جعلی به جنگ می‌روند»، با اشاره به اینکه عربستان و متحدانش را نمی‌توان کشور نامید، شکست ایران را به‌دلیل عدم اصلاح سیستم‌های حکومتی کشورهای عرب منطقه، غیرممکن می‌داند و می‌نویسد: «کشورهای حاشیه خلیج [فارس] برای آنکه دوام بیاورند باید فراتر از مشکلاتی مانند نیروی کار و مسائل مالی را در نظر بگیرند. آنها باید اصلاحات سیاسی را بپذیرند؛ اصلاحاتی که به مردمانشان نقش و سهم برجسته‌ای در جامعه می‌دهد. در نهایت، بهترین راه برای شکست ایران، ارائه یک فلسفه حکومتی متقاعدکننده‌تر و یک احساس واقعی اجتماعی است که اکنون کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج [فارس] - که متحدان نزدیک امریکا در منطقه‌اند- فاقد آن هستند.» امریکن کانسروتو در حالی شکست ایران را غیرممکن می‌داند که بسیاری از مقامات رسمی امریکا نیز در تریبون‌های عمومی بارها به این مسئله اذعان داشته و خواهان تغییر رویه مقابله مستقیم با ایران و تغییر رویکرد به «جنگ نرم» در مصادیقی مانند تغییررژیم شده‌اند؛ مسئله‌ای که وب‌سایت امریکایی هیل (Thehill) متعلق به کنگره امریکا نیز در گزارشی به آن پرداخته و ضمن اعتراف به شکست‌ناپذیری ایران خواهان تمرکز بر طرح‌هایی نظیر تغییر حاکمیت در ایران می‌شود.

   اعتراف به اقتدار ایران ، ناامیدی از اثرگذاری تحریم
هیل نیز همانند بسیاری از جریانات سیاسی در امریکا معتقد است سطح توانایی ایران در حوزه‌های مختلف به ویژه در حوزه دفاعی و نظامی به مرحله‌ای رسیده است که نمی‌توان با آن مقابله کرد و تهدید نظامی و حتی فشارهای اقتصادی در قالب تحریم، قدرت تأثیرگذاری خود را از دست داده و برای تسلیم کردن کشورمان باید به تقویت جریان هواخواه غرب در داخل کشور متوسل شوند.

در بخشی از گزارش هیل از درس‌های گرفته شده ایران از جنگ تحمیلی تحت عنوان«یکی دیگر از درس‌های مهمی که ایران آموخته است، خودکفایی و اعتماد به نفس است»سخن به میان می‌آید. هیل در ادامه از ناتوانی این کشور در حمله نظامی به ایران و تسلیم کردن کشورمان در مدل‌های نظامی استدلال‌هایی را مطرح می‌کندو در بخش دیگری می‌نویسد: «. . . توافق هسته‌ای ایران برای تهران برطرف کردن هرگونه تهدید جنگی علیه خود بوده است. این درس‌ها موجب شده است تا ایران فاصله بیشتری از امریکا و متحدانش بگیرد. عدم اعتماد ایران به امریکا موجب شده است تا ایران دیگر حاضر نشود برای مذاکرات بیشتر بر سر میز بنشیند.» شبیه اعترافات امروز را طی چهار سال گذشته بارها مقامات دولت سابق ایالات متحده نیز اعتراف کرده و با «پذیرش و اعتراف به توانایی‌های گسترده ایران» از بدون تأثیربودن محدودیت‌های بین‌المللی نظیر تحریم علیه کشورمان سخن به میان می‌آوردند، به عنوان نمونه جان کری در اسفندماه سال 93 و قبل از نهایی شدن بیانیه لوزان و حتی متن برجام در نشست خبری در حاشیه کنفرانس شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو با اذعان به شکست سیاست تحریم در قبال ایران می‌گوید: «امکان بمباران دانش هسته‌ای در ایران وجود ندارد و روشن است که تحریم‌ها نمی‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند»؛ شبیه اظهاراتی که باراک اوباما بارها به آن اعتراف کرده بود. مؤسسه امریکایی «شورای دموکراسی» نیز قبل از انتخابات سال 92 با برگزاری نشستی در کنگره امریکا روابط بین ایران و امریکا را در فضای بعد از فتنه سال 88 مورد بررسی قرار می‌دهد که مؤسسه «پروژه دموکراسی خاورمیانه» خلاصه‌ای از مباحث مطروحه در این نشست‌ها را در وب‌سایت خود (pomed. org) منتشر می‌کند که در آن دائم بر این مسئله تأکید می‌شود که «تحریم‌های ضدایرانی بی‌فایده است و باراک اوباما از سبزها حمایت کند»؛ مسئله‌ای که بارها توسط مؤسسات تحقیقاتی و راهبردی امریکایی نیز مورد توجه قرار گرفته است.

   ترس از ایران در اوج تحریم
در اواخر سال 90 و در اوج فشارهای بین‌المللی امریکا علیه ایران که با هدف ایجاد نارضایتی اجتماعی در ایران صورت می‌گرفت نیز روزنامه نیویورک تایمز از ارسال نامه توسط باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق امریکا به رهبر ایران حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خبر داده و از ترس این کشور مبنی بر مسدود کردن تنگه هرمز توسط ایران می‌گوید. در آن مقطع زمانی نیویورک تایمز، مضمون نامه اوباما را مربوط به هشدارهای ایران نسبت به انسداد تنگه هرمز عنوان کرد و ترس امریکا را ناشی از بحرانی شدن اوضاع اقتصادی دنیا در صورت بسته شدن تنگه هرمز دانست و در بخش دیگری از گزارش خود بیان کرد که ارسال این نامه نشانگر عمق نگرانی امریکا از افزایش تنش‌ها در منطقه خلیج‌فارس و تنگه هرمز است.
بسیاری در آن زمان ادعای نیویورک تایمز مبنی بر ارسال چنین نامه‌ای از سوی اوباما را بیش از هر چیز بیانگر اذعان غرب و سران کاخ سفید به توانایی ایران در انسداد تنگه هرمز و هراس از عملی شدن این تهدید تفسیر می‌کردند. پیداست که در زمان اوج تحریم‌های بین‌المللی و به اعتراف رسانه‌های مشهور و مطلع غربی، امریکایی‌ها نه تنها به توان و قدرت ایران در دفاع همه‌جانبه از خود اعتراف داشته‌اند بلکه در تلاش بوده‌اند تا از به‌کارگیری اقدامات جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تهدیدات امریکایی که می‌تواند به بحران‌سازی عمیق در کل منطقه بینجامد نیز جلوگیری کنند؛ مسئله‌ای که هیچ گاه توسط جریان غرب‌باور و غربگرای داخلی مورد توجه قرار نگرفته است.

   القای روحیه ناتوانی برخی داخلی‌ها
به رغم آنکه «قبل» و «حین» وضع و اجرای تحریم‌های بین‌المللی نظام سلطه در سال‌های گذشته و همگان با مذاکرات هسته‌ای، بسیاری از مقامات رسمی و غیررسمی این کشور در کنار شمار انبوهی از مؤسسات تحقیقاتی و رسانه‌ها اعتراف داشته‌اند تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی علیه ایران نمی‌تواند تأ‌ثیر آنچنانی بر هدف‌گذاری جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، هنوز محور اصلی یک جریان سیاسی در داخل کشور القای روحیه ناتوانی و ناکارآمدی نظام اسلامی در مواجهه با تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی به افکار عمومی داخلی است تا به‌واسطه چنین عملیات روانی حاکمیت اسلامی را وادار به تغییر رفتار و جهت‌گیری در تحولات منطقه‌ای کند. سرکرده‌های این جریان بدون توجه به -1  نتایج برجام و نقض توافق هسته‌ای و مهم‌تر از آن -2 اعترافات مکرر و مستمر مقامات امریکایی به بلااثر بودن تحریم‌های بین‌المللی علیه کشورمان و همچنین -3 انفعال امریکایی‌ها در برابر قدرت دفاعی و نظامی کشورمان، اصرار مشکوک داشته‌اند تا نظام در مقابل «مذاکرات مجدد» با امریکایی‌ها نرمش نشان دهد تا به‌واسطه آن مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه را مرتفع کنند.

این در حالی است که بعد از گذشت نزدیک به 20 ماه از روز امضای برجام نه تنها مشکلات معیشتی مردم رو به کاهش نگذاشته بلکه با وضع تحریم‌های گسترده ضدایرانی در دولت قبلی و فعلی‌ امریکا، شرایط ایران با قبل از امضای برجام بدتر نیز شده است که با رجوع به متن قوانینی مانند   اس 722 می‌توان بر این مسئله صحه گذاشت.

منبع: روزنامه جوان