به گزارش کارگرآنلاین، از طرف دیگر، همین الگوشدن یک زن در زمینه علم و ریاضیدان برای دانشآموزان ایرانی و حتی دنیا بسیار مناسب است.»
آقای دکتر، به نظرتان بهطور عمومی و خلاصه، خانم میرزاخانی چه کاری در زمینه ریاضی انجام دادند؟
کارهایی که ایشان کرده، در سه شاخه ریاضی کاربرد دارد ولی با خودش هم که گفتوگو کردند و از او خواستند کارهایش را توضیح دهد، در پاسخ گفت که کارهای من را به سختی میتوان به زبان عمومی توضیح داد.
شما در دانشگاه شریف، استاد خانم میرزاخانی بودید، بعد از دوران دانشجویی، با او همچنان ارتباط داشتید؟
بله. ایشان مرتب به ایران میآمدند و هم در دانشگاه شریف و هم در آیپیام (پژوهشگاه دانشهای بنیادی) حضور پیدا میکردند و ورکشاپ برگزار میکردند تا این اواخر که بیماریاش شدیدتر شد.
آخرینبار کی همدیگر را دیدید؟
حدود دو، سهسال پیش آخرینبار ایشان را دیدم و آخرین ایمیل هم مربوط به دوماه پیش بود. دیگر تحقیقاتشان در حوزه کاری من نبود و به همین دلیل ارتباطاتمان در زمینه کنفرانسهای مختلف و موارد اینچنین بود. این موضوع را هم برای اولینبار میگویم که یکبار زنجان رفته بودم و در یک دبیرستان دخترانه سخنرانی داشتم؛ حدود اردیبهشت ۹۴. بعد از سخنرانی سه دختر دانشآموز تابلوی زیبایی را که از مریم کشیده بودند، به من نشان دادند و از من خواستند که این تابلو را به او برسانم. در این چند سال که تابلو را گرفته بود، دو، سهبار دانشگاه استفورد رفتم ولی تابلو اینقدر بزرگ بود که نمیتوانستم آن را با خود ببرم. این دفعه آخر با یک چمدان بزرگتر تابلو را با خود بردم. البته حال جسمیاش خوب نبود و من نتوانستم تابلو را به او نشان بدهم. به یکی از همکاران ایرانیاش تحویل دادم که قرار شد پس از بهبودی این تابلو را به او نشان دهد. در این دیدار آخر، خانم میرزاخانی نتوانست تابلو را ببیند ولی از او خواستم که هر وقتی توانست با این تابلو عکس بگیرد که دانشآموزان ببینند ولی این عکس هیچوقت نرسید.
این ایمیل آخری درباره همین تابلو بود؟
بله. جواب داده بود و خیلی تشکر کرد. بسیار متواضع بود. این اواخر چندینبار و برای کنفرانسهای متفاوتی از او دعوت کردیم که به ایران بیاید ولی متاسفانه شرایطش خوب نبود ولی همیشه امیدوار بود که حالش بهتر شود و بتواند دوباره به ایران بیاید. البته از نظر من این تابلو خیلی مهم بود، چون میرزاخانی تبدیل به یک الگو در ذهن دانشآموزان ایرانی شده بود.
سال ۲۰۱۴، خانم میرزاخانی سرطان داشتند؟ کلا شرایط جسمیشان چطور بود؟
تابستان ۲۰۱۴ بود که ما همدیگر را دیدیم. سرطان داشت و گفته بود که کنترل کرده است. مثل اینکه پستانهایش را برداشته بودند، ولی هر روز سر کار میرفتند و شرایط جسمی و روحی خوبی داشتند. من میدانم که مریم هم درحال کنترل بود و در ایمیلها به من میگفت که دایم درحال آزمایش و شیمیدرمانی است.
دانشجوی ایرانی هم داشتند خانم میرزاخانی؟
بله. با یک استاد ایرانی به اسم محمدی که در تگزاس است و همسنو سال خودش، کارهای زیادی انجام داده است و با هم کار میکردند. افراد ایرانی زیادی با او کار میکردند. یکبار به او گفتم که افراد زیادی در ایران هستند که میتوانند پیش او پرورش یابند و میگفت، من خوشحال میشوم که اگر کسی هست، اینجا بیاید و چند ماهی میهمان باشد که با هم کار کنیم.
در مورد خانم میرزاخانی در این روزها زیاد سخن گفته شده و میشود. به نظر شما مهمترین کاری که انجام داد، چه بود و چه تأثیری از خود به جای گذاشته است؟
ایشان جایزه فیلدز را بردند که بسیار بالاتر از نوبل است و هر چهارسال یکبار به یک دانشمند زیر ٤٠سال ریاضیات اهدا میشود. او تنها زنی است که این جایزه را برده و این روی تمام دنیا تأثیرگذار است. کلا ۲۰ کشور وجود دارد که شهروندی از آنها چنین جایزهای را برده و این جایزه برای ما بسیار مهم است. خود میرزاخانی در مصاحبهای گفتند که وقتی در سنین کم عکسهای المپیادیها را میدیدم، سوال میپرسیدم که چرا در تیم المپیاد ما زنی وجود ندارد؛ خیلیها در دنیا هم اعتقاد داشتند که زنان نمیتوانند نقش مهمی در ریاضیات داشته باشند و این فقط مختص به ایران نبود که میرزاخانی این وضع را تغییر داد. از طرف دیگر، همین الگوشدن یک زن در زمینه علم و ریاضی برای دانشآموزان ایرانی و حتی دنیا بسیار مهم است.
الان وضع علم ریاضیات در ایران چگونه است و آیا میتوان منتظر افرادی با تأثیرگذاری و توانایی خانم میرزاخانی در سالهای آینده بود؟
مریم میرزاخانی تنها نخبه ریاضیدان ایرانی نیست؛ هرچند که ارزش کارش بر هیچکس پوشیده نیست. هنوز در ایران افراد بسیار بااستعداد و توانمندی داریم که البته همه جایزه نمیگیرند. اسم نمیبرم ولی هم در دانشکده ریاضی شریف افرادی وجود دارند و هم نخبگان جوانی که در این سالها به خارج از کشور رفتهاند و بعضی از آنها به کشور برگشتند.