به گزارش کارگرآنلاین، «عزّت، حکمت، مصلحت»، اینها صرفا واژه یا شعار نیست بلکه رهیافت عملیاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که بدون توجه به غرب و شرق و در را راستای سیاست تراز نظام جمهوری اسلامی دنبال میشود.
بودند و هستند کسانی که یک روز ایران را متهم به چرخش به سمت شرق و یک روز تشویق به ارتباطگیری با غرب میکردند و میکنند اما «قوه عاقله» نظام اسلامی همواره نشان داده است فارغ از هویچ و چماق این و آن، به هرآنچه در راستای منافع ملی است گام برداشته و بر خواهد داشت.
چه آن زمان که صدام را «خالد بن ولید» خواندند و گفتند باید به دفاع از او در مقابل آمریکا صف آرایی کنیم و چه آن زمانی که عدهای حکم به اطاعت محض از همسایه شمالی دادند ولی جمهوری اسلامی ایران ترجیح داد بر همان مسیر «نه شرقی؛ نه غربی» حرکت کند.
بخش اجمالی گفتوگوی تفصیلی خبرگزاری میزان با دکتر بهرام قاسمی با محوریت سفر اخیر فرستاده ویژه جمهوری اسلامی ایران به روسیه و برخی حواشی مربوط به آمریکا به قرار زیر است.
سیاست خارجی تعاملی
اولویت دستگاه دیپلماسی در برقراری روابط راهبردی با چه کشورها و چه مناطقی است؟ اصولا چنین اولویتبندی صورت گرفته و این مزیت راهبردی میتواند در قبال آن اولویتها صدق کند؟
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یک سیاست خارجی تعاملی گسترده با همه کشورهای جهان است و این نکتهای است که رهبری هم در پیام نوروزی خود به این گسترش روابط و تعامل با همه جهان تاکید کردهاند. ما بنا داریم با همه کشورهای جهان بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها روابط خود را داشته باشیم و حتی به تناسب ظرفیتها و توانمندیهایی که در آن کشورها هست، این روابط را گسترش دهیم. فلذا ما یک نگاه کلان به همه جهان داریم به رژیم صهیونیستی که اصولا از منظر ما یک رژیم نامشروع تلقی میشود.
توجه ویژه به کشورهای همسایه
اولویتهای ایران برای همکاری دو جانبه اقتصادی به چه کشورهایی منتهی میشود؟
اولویتها اصلی، همسایگان ما هستند و در این دولت هم طبق وعدهای که هم توسط وزیر امور خارجه و هم رئیس جمهور داده شد، توجه ویژهای به کشورهای همسایه و کشورهای پیرامون جمهوری اسلامی ایران معطوف است.
اهمیت روابط با روسیه در مقطع کنونی
روسیه در این میان میتواند چه نقشی را ایفا کند؟ آیا روابط تهران و مسکو را میتوان در مقطع کنونی راهبردی تلقی کرد؟
روسیه به عنوان یک همسایه و به عنوان یک قدرت منطقهای برای ما از اهمیت ویژهای برخوردار است به خصوص آنکه تهران و مسکو در برخی موضوعات مرتبط با مسائل منطقهای دارای اشتراک نظر هستند؛ بنابراین با توجه به نوع همکاریها و تعاملی که طی سالیان اخیر در وادی عمل میان ایران و روسیه تجربه شده، اهمیت رابطه با مسکو برای ما بیشتر شده است. مثال ملموس از مشارکت تهران و مسکو در وادی عمل، تعامل طرفین در زمینه مبارزه با تروریسم در سوریه است که هر دو کشور به دعوت دمشق، در سوریه حضور دارند و حضور ایران مستشاری است.
دیپلماسی فعال و چندجانبه در پساخروج
سفر آقای دکتر ولایتی به مسکو در مقطع کنونی حائز چه اهمیتی است؟ آیا میتوان از یک «چرخش به شرق» در رویکرد سیاست خارجی دولت فعلی سخن گفت؟
من تمایلی به استفاده از تعبیر «چرخش» ندارم. در مورد سفر اخیر دکتر ولایتی به روسیه لازم میدانم یک توضیح جامع ارائه کنم و آن را در قالب یک برنامه مدون از پیش تعیین شده تلقی می نمایم. پس از خروج غیر قانونی آمریکا از برجام تصمیم گرفته شد که با توجه به ویژگی و مزیت چندجانبه بودن توافق مزبور و اتکاء آن به قطعنامه ۲۲۳۱، یک دیپلماسی فعال و چندجانبه در سطح جهان توسط وزارت امور خارجه دنبال شود؛ لذا در وهله اول مقرر شد تعدادی از سفرای ما در برخی از کشورهای محل ماموریت خود طی تماسی با عالیترین مقام آن کشورها، پیام رئیس جمهور ایران را به روسای آن کشورها منتقل کنند. همچنین فرستادگان ویژهای از میان مقامات وزارت امور خارجه و دیگر مقامات کشور به تعدادی از کشورها اعزام شدند تا پیام رئیس جمهور را به مقامات آن کشورها ابلاغ کنند.
ماموریتهای ویژه
بفرمایید در اولین گام کدام مسئولین به کدام کشورها اعزام شدند؟
قاسمی: در اولین گام دکتر ظریف به پکن و بعد به مسکو رفت و پس ازآن به بروکسل سفر کرد و با وزرای سه کشور اروپایی و خانم موگرینی دیدار کرد. پس از آن رئیسجمهور نیز در چین و اجلاس شانگهای حضور پیدا کرد که در آن سفر، بحث مفصلی با سران کشورهای حاضر در اجلاس شانگهای انجام شد. همچنین دیدارهای دکتر روحانی با آقای پوتین و رئیس جمهور چین در خلال سفر مزبور بسیار حائز اهمیت بود.
از میان وزرا چه کسانی عهدهدار این مسئولیت شدند؟
بعد از این موضوع مقرر شد تا تعدادی از وزرا و دیگر مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران پیام رئیس جمهور را به کشورهای مختلف برسانند وطی دیدارهایی مواضع جمهوری اسلامی ایران را در خصوص برجام و وضعیت جدید و سیاستهای غلط آمریکا تشریح کنند لذا شاید اولین هیئتی که در واقع کار خودش را در این رابطه انجام داد دکتر کمال خرازی بود که به واتیکان، ایتالیا و اسپانیا سفر کرد و پس از آن هم هیئتهای دیگری به کشورهای دیگری سفر کردند.
سفرهای خاص
مقداری از جزئیات سایر دیدارها به ما بگویید دیگر چه مقاماتی به چه کشورهایی سفر کردند؟
از سوی وزارت امور خارجه آقای غلامرضا انصاری معاون دیپلماسی اقتصادی، به برزیل و شیلی سفر کرد. آقای مرتضی سرمدی قائم مقام وزارت خارجه نیز به بولیوی و ونزوئلا و کوبا سفری داشت. همچنین آقای حسین جابریانصاری عازم تونس شد. آقای محمد فرازمند مدیر کل خلیج فارس وزارت خارجه هم به کویت و عمان و قطر سفر کرد.
علاوه بر اینها، آقای ظریف سفری را به عمان داشتند. تعدادی از وزرا از جمله آقای رضا اردکانیان وزیر نیرو نیز به ارمنستان و گرجستان عازم شدند. همچنین خانم معصومه ابتکار در قالب این سفرها به مالزی و اندونزی رفت. خانم لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهور هم به هلند سفری داشت که استقبال خوبی از وی در هلند انجام شد. تعداد دیگری از سفرها نیز در قالب همین موضوع ابلاغ پیام رئیس جمهور و تشریح مواضع جمهوری اسلامی در قبال برجام در حال برنامهریزی و مشخص شدن تاریخ انجام است.
سفر آقای ولایتی به مسکو هم در قالب همین اعزامها بود؟
بله؛ سفر دکتر علی اکبر ولایتی هم در همین چارچوب صورت گرفت و سفر ایشان به روسیه و چین هم مد نظر بود. همچنین دکتر ولایتی حامل پیامی نیز از جانب مقام معظم رهبری برای آقای پوتین بود که این مهم نیز انجام شد.
فرزندان ظریف تابعیت خارجی ندارند
اخباری که پیرامون تابعیت خارجی و حسابهای بانکی و تجارت افرادی که از آنها به عنوان آقازاده اسم برده میشود و اغلب فرزندان مسئولان دولتی هستند، تا چه مقدار صحت دارد؟ این سوال را از این منظر پرسیدیم که چنین مباحثی در خصوص فرزندان آقای ظریف نیز مطرح شده است.
بخشی از این سوال شما ناظر بر موضوعات داخلی است و من به عنوان سخنگوی دستگاه دیپلماسی صرفا باید به موضوعات مرتبط با حوزه کاری خودم بپردازم؛ اما به سبب آشنایی و همکاری نزدیک با دکتر ظریف با ضرس قاطع میگویم که فرزندان وی در ایران زندگی و کار میکنند و تابعیت خارجی ندارند. در مورد دیگران نیز من صلاحیت قضایی و امنیتی برای اظهارنظر ندارم.
اما به طور کلی آن چیزی که در خبرها آمده بود مبنی بر اینکه در خلال مذاکرات برجام، تفاهمی ناظر بر اخذ ۲۵۰۰ مجوز اقامت میان ایران و آمریکا منعقد شد، دروغ محض بود و شدیدا آنرا رد میکنم. هیچگونه مذاکرهای از سوی تیم مذاکره کننده هستهای در رابطه با موضوع فوقالذکر و سایر موضوعات مشابه با آن در خلال مذاکرات منتهی به برجام صورت نگرفت و اصولا چنین موضوعی هیچ ارتباطی نه با برجام داشت و نه در دستور کار بود و نه به هیئت مذاکره کننده ربطی داشت. همانطور که آقای ظریف در این رابطه گفتند اگر کسانی که مدعیاند، چنین امکاناتی بدست آوردهاند، باید پاسخگو باشند چرا که تیم مذاکره کننده هستهای و دولت به هیچ وجه به دنبال چنین موضوعاتی نبوده است.
بهعنوان یک کارشناس که در حوزه سیاست خارجی سالها کار کردهام، با جدیت میگویم که طی ماههای اخیر بر شدت جنگ روانی دشمنان علیه ایران افزوده شده است؛ این دشمنان عبارتند از: آمریکا و رژیم صهیونیستی و کشورهای معاند منطقهایِ بهرهمند از دلارهای نفتی. سعی آنها تشدید جنگ روانی علیه ایران در کنار طرح و تحمیل سایر مسائل از قبیل: تحریمهای اقتصادی و فشارهای منطقهای و ادعاهای مرتبط با مسائل تروریستی و تسلیحاتی است و هدف نهاییشان نیز بدبین کردن مردم به مسئولان و ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان میباشد.
خبرسازیهایی در چارچوب جنگ روانی
بنابراین جنابعالی موضوعاتی از قبیل: سلب تابعیت فلان مقدار از فرزندان مسئولان ایرانی به موازات تجدید تحریمهای آمریکا را رد میکنید و تاکید دارید که اصلا چنین آماری مطابق با واقعیت نیست؟
منبع شایعاتی از قبیل: موضوع فوقالذکر، سایتهای معاند هستند و هیچ منبع موثقی این موضوع را اعلام نکرده است. من بدون آنکه بخواهم کسی و یا گروهی را تطهیر کنم تاکید دارم که چنین آماری از فرزندان مسئولان ایرانی ساکن آمریکا اصلا با واقعیت تطبیق ندارد و این قبیل خبرسازیها و دروغ پردازیها را باید در چارچوب همان جنگ روانی تفسیر کرد.
منبع: میزان