در فاصله دو نشست ۱۸۱ سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و هجدهم اوپکپلاس (که شامگاه پنجشنبه برگزار نشد) فرصتی فراهم شد تا در اتاق کار بیژن زنگنه، وزیر نفت چند پرسش کوتاه از مسائل اوپک و بازگشت ایران به بازار نفت پس از لغو تحریمها بپرسیم. ساعت از ۲۱ و ۳۰ دقیقه پنجشنبه (دهم تیرماه) گذشته بود. میز کارش شلوغ بود؛ از ما خواست پرسشهایمان را بپرسیم. از موضوع اوپک آغاز کردیم و با گزینههایی که برای وزارت نفت مطرح میشود خاتمه دادیم.
زنگنه تاکید کرد که از هیچ کمکی به دولت ابراهیم رئیسی دریغ نمیکند، او در این باره گفت: «فکر میکنم شرایط کنونی کشور فوقالعاده سخت است. هر دولتی که بیاید با شرایط فوقالعاده سختی روبهروست. برخلاف برخیها که فکر میکنند با کارها و راهحلهای سریع میتوانند مشکلات را حل کنند، من فکر میکنم راهحل سریعی وجود ندارد و شرایط بسیار سخت است. همه باید کمک کنیم تا فشارها به مردم به حداقل ممکن برسد.»
گفتوگوی کوتاه وزیر نفت با شانا را در ادامه بخوانید.
آقای زنگنه، با توجه به اینکه نشست یکصدوهشتادویکم اوپک آخرین حضور شما در این سازمان بوده است از بهترین و بدترین خاطره ۱۶ سال حضورتان در اوپک برایمان بگویید.
در دورانی که من در اوپک بودم سختی زیادی داشتیم، نمیدانم چرا!؟ اما دورانهایی بود که بازار نفت دچار تلاطم میشد و ما باید به توافق میرسیدیم، توافقهایی که بسیار سخت بود؛ بازگشت ایران به بازار نفت در سالهای ۱۳۹۵ – ۱۳۹۴ پس از لغو تحریمها هم بسیار سخت بود، یک نشست بسیار مشکل در الجزایر داشتیم و سپس یک نشست سختتر در وین. ایران پس از نشست وین توانست به سهمیه گذشته خود برگردد. خاطرات خوب در اوپک هم مربوط به زمانی بود که به توافق میرسیدیم و نتیجه آن را با بهتر شدن شرایط میدیدیم.
(اشاره وزیر نفت به برگزاری نشست فوقالعاده اوپک (ابتدا مشورتی بود) در هفتم مهرماه ۱۳۹۵ در الجزایر است که اعضای اوپک پس از مذاکرات طولانی (بیش از چهار ساعت) تصمیم گرفتند روزانه ۷۰۰ هزار بشکه از تولید خود بکاهند. این رقم در یکصدوهفتادویکمین نشست عادی اوپک در دهم آذرماه ۱۳۹۵ به یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافت. ایران در نشست آذرماه ۹۵ اجازه یافت که ظرف ۶ ماه که دوره اعتبار این تصمیم بود، تولید خود را بهطور میانگین ۹۰ هزار بشکه نسبت به خط پایه تولید ماه اکتبر ۲۰۱۶ اضافه کند. تولید واقعی ایران در آن مقطع طبق اعلام وزیر نفت ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه در روز بود که منابع ثانویه آن را ۳ میلیون و ۷۰۷ هزار بشکه در روز اعلام کردند؛ ایران همچنین بر اساس این تصمیم اجازه یافت ۳ میلیون و ۹۷۵ هزار بشکه در روز تولید کند و حتی در سه ماه نخست سال ۱۳۹۶ میتوانست تولید خود را به بالای ۴ میلیون بشکه در روز برساند.)
ببینید، وقتی فردی در نشستی شرکت میکند که بار سنگین خواستههای یک ملت ۸۰ تا ۸۵ میلیونی روی دوشش است کار سختی پیش رو دارد. به این میاندیشد که چطور باید این بار را با تصمیمهای درست به زمین بگذارد. بالاخره چشم یک ملت چه بهصورت رسمی و چه بهصورت غیررسمی دنبال آن است و افزایش و کاهش قیمت نفت بسیار مهم است. ۲ دلار بالا و پایین شدن قیمت نفت به آن معناست که ۲ میلیارد دلار درآمد ارزی کشور کم یا زیاد میشود.
با این تفاسیر یک فرد چگونه باید این تصمیمها را بگیرد؟ وقتی فردی به نشستی میرود یا باید تصمیم بگیرد یا باید کار را به بنبست برساند. بنبست رساندن یک نشست هم برای یک مدت کوتاه میتواند یک راهبرد باشد، نه برای بلندمدت، زیرا دیگران هم در این شرایط بیکار نمینشینند.
چرا با وجود اینکه تمایلی برای پذیرش پست وزارت نفت نداشتید، این سمت را پذیرفتید؟
من برای تحقق آرزویی بزرگ وزیر شدم و آن این بود که بتوانم تولید نفت و گاز کشور را بالا ببرم تا منابع حاصل از آن صرف توسعه و سرمایهگذاری در کشور شود، منتهی نگذاشتند این کار شود و من به آرزویی که برای کشورم داشتم تا به جایگاه نخست اقتصادی، فنی و فناوری در منطقه برسد آنگونه که در سند چشمانداز آمده، نرسیدم.
دلم میخواست کشوری داشته باشیم که دیگران حسرت ما را بخورند. من تمام زندگیام را برای رسیدن به این هدف صرف کردم و هرچه دست و عقلم رسید و استعداد داشتم برای تحقق آن گذاشتم، خودم و همکارانی که بیشتر آنها افراد شایسته، باهوش، توانمند و بااستعداد بودند، اما متأسفانه تقریباً در مقطعی نتوانستیم جلو برویم، من افسوس آن را میخورم که البته افسوس فایدهای ندارد.
اما ناراحتم از این بابت که از نظر جایگاه جهانی و منطقهای حق ما این نبود و ما خیلی باید جلوتر از این میبودیم. یک بار هم گفتم ۴۲ سال است که یک عده آدم در داخل و یک عده دشمن در خارج نگذاشتند تولید نفت ایران حتی به ۴ میلیون بشکه در روز برسد، در حالی که ما بهراحتی میتوانیم ۶ میلیون بشکه نفت تولید کنیم، نه اینکه این مقدار تولید به بودجه برود و نه اینکه نفت آن بهصورت خام صادر شود، بلکه در صنایع پاییندستی از آن استفاده و درآمد عظیمی برای کشور ایجاد شود. با افزایش تولید نفت به این مقدار نزدیک ۳۰ میلیارد بشکه نفت تا سال ۱۴۲۰ اضافه میشود، این یعنی ۲ هزار میلیارد دلار درآمد جدید برای کشور ایجاد میشود که میتواند چهره فقر، بدبختی، بیکاری و عدم رشد را تغییر دهد، کشور را از نظر فناوری وارد دوران جدیدی کند، تولید ناخالص و درآمد سرانه را بالا ببرد و دست مردم در جیبشان باشد و با عزت زندگی کنند.
شما ۴۲ سال در این کشور مسئولیت داشتید، سهم خود را در نرسیدن ایران به آرمانهایی که از آن صحبت کردید چقدر میدانید؟
من خودم را در همه موارد مسئول میدانم، اینگونه نیست که بگویم نبودم. به سهم خودم که بودم مسئول هستم و بههیچ وجه نمیگویم که مسئول نبودم.
توصیه شما به وزیر بعدی چیست؟ اگر با چالشها و مشکلاتی که شما در این دوره داشتید روبهرو شود...
اگر بخواهم پرسش شما را در محور اوپک و بازار جهانی پاسخ دهم باید بگویم که من همه تجربهها و دیدگاههای خود را با استدلال به دولت آینده ارائه خواهم داد. حتی گزارش نشست اخیر اوپک و برداشت خود از این نشست را برای آقای رئیسی میفرستم تا در جریان باشد. دیدگاههایم را هم به هر فردی که وزیر شود یا هر تیمی که آقای رئیسی تعیین کنند صادقانه میگویم، تصمیم با خودشان است. معتقدم برگشت به بازار و گرفتن سهم کار سختی نیست، البته فشار زیادی به وزارت نفت و وزیر خواهد آمد، اما اینگونه نیست که قابلتحمل و گذرا نباشد. البته دلم میخواست بازگشت ایران به بازار نفت در دوران خودم اتفاق میافتاد، زیرا میدانستم از چه مسیری بروم که موفق شوم، اما هر شخصی به وزارت نفت بیاید و کمک بخواهد من در خدمت هستم و ریزهکاریها و مسائل را خواهم گفت تا بهگونهای عمل کنند که هم به نفع جمهوری اسلامی باشد و هم آسیبی به بازار نرسد.
آیا به وزیر آینده توصیه میکنید قیمت حاملهای انرژی را تغییر دهد؟
خیر.
یعنی فکر میکنید هزینه تغییر قیمت از یارانهای که پرداخت میشود بیشتر است؟
نمیخواهم این را بگویم، اما تا وقتی زمینه سیاسی و اجتماعی فراهم نباشد هر کاری در این زمینه انجام شود بهدلیل بالا بودن هزینههای اجتماعی ارزشش را ندارد. در واقع هر تغییر در قیمت مستلزم فضای مناسب است و باید زمینهسازی زیادی برای آن انجام شود که چند سال طول میکشد. فکر نمیکنم تا چند سال آینده هیچکس بتواند وارد بحث قیمتها شود.
شما اوایل دولت یازدهم گفتید که شبهایی که باید پول یارانه را به حساب هدفمندی پرداخت میکردیم، از استرس نمیخوابیدم؛ اکنون با توجه به اینکه یارانه معیشت هم اضافه شده است این مشکل همچنان وجود دارد؟
سازوکار پرداخت پول یارانه به دولت تغییر کرده است و قرار شد سازمان برنامه بودجه و بانک مرکزی همه پولهای نفت را بگیرند و گفتند مستقیم به آنها بدهیم و از همین رو دیگر لازم نیست منابع پرداخت یارانه را از مجموعههای وزارت نفت تأمین کنیم.
درآمد حاصل را مستقیم به حساب آنها میریزیم و دیگر کم و زیادش به ما مربوط نیست و خیال ما راحت است.
با توجه به نگرانی که نسبت به بازگشت نفت ایران به بازار وجود دارد، آیا این بازگشت سبب شوک به بازار و افت شدید قیمت نفت نمیشود؟
نه به نظرم هیچ اتفاقی نمیافتد. اوپک بهاندازه کافی عاقل هست و اوپکپلاس هم با اوپک همکاری میکند و آنها هم افراد عاقلی هستند و حتماً برگشت ایران را بهخوبی درک و هضم میکنند.
شما گفتید که مهمترین اولویت بینالمللی وزیر دولت سیزدهم باید برگرداندن سهم ایران به بازار باشد، مهمترین اولویت در بخش داخلی چه باید باشد؟
باید خیلی مراقب تأمین مایحتاج مردم در بخش سوخت (بنزین و گازوئیل) و تأمین گاز در زمستان چه برای امسال چه برای سال آینده باشند. این موضوع خیلی مهم است. در بخش نفت ما تاکنون طرحهای زیادی اجرا کردیم که تولید نفت ما پس از اینکه تحریمها برداشته شد در فاصله بسیار کوتاهی به قبل از تحریمها برسد که باید آن طرحها پیگیری شوند.
آیا گزینهای برای وزارت نفت به آقای رئیسی، رئیسجمهوری منتخب پیشنهاد دادید؟
نه اصلاً قرار نبوده و قرار هم نیست. وظیفهای هم ندارم. ایشان خودشان با آگاهی و تسلط تصمیم میگیرند، از من هر مشورتی بخواهند در خدمتشان هستم، اما من هیچ پیشنهادی برای هیچ کار انتصابی نمیدهم، مرسوم هم نبوده و درست هم نیست.
گزینههای مختلفی بیان میشوند، از آقایان میرکاظمی تا نوذری. به نظر شما کدام گزینه بهتر است؟
نمیدانم هرکسی که ایشان بگویند، البته اگر نظر خواستند خواهم گفت. دوره قبل هم اینطور بود و چیزی نگفتم. البته فرق این دوره با دوره قبل این است که در آن دوره برنامهام این بود که هیچ همکاری و مشورتی به آنها ندهم، زیرا آنها را از اول هم قبول نداشتم اما آقای رئیسی و دولتش هر کمکی بخواهند، دریغ نمیکنم. رسماً هم اعلام کردم هر مشورتی که بخواهند میدهم، اما نه پستی میگیرم و نه حکمی، نه ماشینی میخواهم نه دفتر و حقوق. بهصورت رایگان هرچه بخواهند در خدمتشان هستم، اگر خواستند استفاده کنند و اگر نخواستند استفاده نکنند.
من به خاطر ایران این کارها را انجام میدهم. چون فکر میکنم شرایط کشور اکنون فوقالعاده سخت است. هر دولتی که بیاید با شرایط فوقالعاده سختی روبهروست. برخلاف برخیها که فکر میکنند با کارها و راهحلهای سریع میتوانند مشکلات را حل کنند، من فکر میکنم راهحل سریعی وجود ندارد و شرایط خیلی سخت است. همه باید کمک کنیم تا فشارها به مردم به حداقل ممکن برسد.