هر یک از این اقشار مستعد اعتراض و حضور در خیابان هستند. زیرا امروزه الگوی غارت تغییر پیدا کرده و دیگر منحصر به یک مؤسسه مالی متخلف و گران فروشی لوازم کامیونها نیست و عمومیت یافته است. شاید از اینها هم فراتر برویم و بحران دارو کشور را فرا بگیرد. به نحوی که سلامتی و حیات افراد بهشدت تحت خطر قرار بگیرد و ذیل چنین شرایطی، مهاجرت داخلی شدت بگیرد؛ یعنی توانمندها به پایتخت بیایند و پایتختنشینها به خارج کشور بروند.
او میافزاید: در شرایط «عام البلوی» امکان دارد مردم و نیروهای نظامی مقابل یکدیگر قرار بگیرند زیرا، سیاست خیابانی میشود. این نشانهها به ما میگویند، دورنمای روشنی نخواهیم داشت و بهویژه زمانیکه فصل رقابتهای انتخاباتی فرا برسد و شکافها بیش از پیش نمایان میشود.[۱]
*حجاریان و دوستان اصلاحطلب او طی ۶ سال گذشته بارها و بارها بر نبود دورنمای روشن، بحرانی بودن شرایط کشور و شکلگیری شکاف در جامعه ایرانی اصرار و تأکید کردهاند و حتی بصورت تلویحی از سقوط نظام بواسطه این مقولات نیز سخن گفتهاند.
در واقع، صحبتهای بالا هیچ نکته تازهای ندارد الا اینکه فرماندهای که چند سال قبل فرمان لزوم حضور خیابانی مردم را صادر کرده بود [۲] حالا زمان حمله را نیز صادر کرده و از انتخابات سال ۱۴۰۰ بعنوان موعد رویارویی مردم و نیروهای نظامی سخن گفته است!
ما قضاوت درباره این وعدهگزینی حجاریان را به عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
بحراننمایی و اصرار ۶ ساله اصلاحطلبان در این زمینه مقولهایست که خواص کشور و رسانهها بایستی بیش از این درباره آن به اقتراح بپردازند.
یقینا سعید حجاریان و رسانههای تحت امر او باید توضیح بدهند چرا در این ۶ سال به یکباره از «و ما ادریک مالتحریم» سخن گفتند و به بزرگنمایی اثر تحریمها پرداختند؟ و این در حالی بود و هست که اثر تحریمها بر اقتصاد ایران هرگز بیش از ۳۰ درصد نیست.
و از طرفی این تحریمها ۴۰ سال آزگار با مردم و انقلاب ایران همزاد بودهاند و در اعلیدرجه نیز اِعمال میشدهاند. پس چگونه است که به یکباره و ظرف ۶ سال اخیر مهم شدند؟
و یا منباب مثال بایستی اشاره کرد که حجاریان در حالی از چیزی به نام بحران دارو حرف میزند که چندی قبل نیز فردی در خبرگزاری ایلنا مدعی شد که بیمارستانهای کشور بزودی تعطیل میشوند و ایران حتی برای تأمین آنتیبیوتیک هم مشکل دارد! [۳]
ولی باید دانست ایران اسلامی حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز دچار قحطی نشد و بعید است که امروز که تبدیل به یک هژمون سیاسی و اقتصادی جهانی تبدیل شده و در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان قرار دارد؛ به این بلیّه گرفتار بیاید.
«عامالبلوی» یا همان مستعد اغتشاش بودن جامعه ایرانی نیز واقعیت نیست بلکه اوهامی است که حجاریان قصد دارد به القای آن بپردازد.
دلیل ساده توهم بودن این ادعا نیز آنست که اساساً شرایط بحران اقتصادی و یا امنیتی در ایران وجود ندارد، کارگران و معلمان مثل تمام کشورهای دیگر دنیا با مشکلاتی مواجه هستند اما نظام اسلامی همواره در حال مرتفعسازی این مشکلات است و مثبتات اقتصادی کشور (نظیر شیوع پدیده بیکاری شیک!) نیز بیشتر از اشکالات اقتصادی هستند.
در پایان بایستی یادآوری کرد که ثمره ۶ سال سیاهنمایی و تشویق تیم حجاریان به ایجاد «سیاست خیابانی» در کشور، به اغتشاشات دیماه ۹۶ ختم شد.
اغتشاشاتی که مقایسه آن با اعتراضات این روزهای کشور فرانسه[۴] نشان میدهد پروژههای ستاد جریان سیاسی خاص مورد بیاعتنایی اکثریت مردم کشور قرار گرفته است و حالا این ستاد به رویارویی نظامی "کفشدارها"، پرچمسوزها و در یک کلام «۴ درصدیها» با نظام اسلامی دل خوش کرده است. [۵]
منبع : سایت مشرق