به گزارش کارگرآنلاین، با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها و مشکلاتی که به واسطه آن گریبانگیر اقتصاد کشورمان شد و از سوی دیگر، اعلام چندباره ترامپ مبنی بر تمایل به مذاکره با ایران برای انعقاد پیمانی جدید، عدهای از تحلیلگران توصیههایی برای موافقت ایران با مذاکره مجدد با آمریکا کردهاند و اعتقاد دارند که این مذاکره با توجه به خلق و خوی ترامپ که تاجری اهل معامله است، میتواند راهی برای دفع خطر احتمالی مقابله نظامی با آمریکا و نیز تخلیه بار روانی ناشی از بازگشت تحریمها در فضای اقتصادی و داخلی ایران باشد، و از مشکلات کنونی بکاهد و نهایتاً به توافقی مجدد بیانجامد.
اما بسیاری از تحلیل گران با توجه به تجربیات ناخوشایندی که از نحوره رفتار آمریکا با برجام وجود دارد، معتقدند که در هر مقطعی که ایران از مواضع خود کوتاه آمده این کشور امتیازات بیشتری از کشورمان اخذ کرده است.
در همین ارتباط سیدمحمد حسینی وزیر سابق ارشاد و دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی معتقد است امروز کشورمان در شرایطی قرار دارد که نیازمند یکپارچگی در داخل کشور هستیم و با وحدت و صدای واحد می توانیم این مرحله را پشت سر گذاریم. عضو شورای مرکزی جمنا همچنین اعتقاد دارد این در حالی است که اگر در داخل کشور دو قطبی سازی صورت گیرد تحریم می تواند تاثیر گذار باشد، لذا افرادی که موضوع مذاکره را مطرح می کنند به نوعی به تحریم ها کمک می کنند و خودشان می دانند که چنین روندی به زیان منافع ملی ایران است.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
علت تاکید برخی افراد و جریان های سیاسی بر مذاکره با آمریکا چیست؟
حسینی: متاسفانه هنوز عده ای در داخل کشور امیدوارند که گفتوگو با آمریکا به نفع ایران باشد، اما نباید تجربه برجام را از نظر دور داشت چرا که علیرغم تاکید چند باره آژانس بین المللی انرژی اتمی بر عملی شدن تعهدات ایران شاهدیم که چه در دوره اوباما و ترامپ؛ آمریکا به تعهداتش عمل نکرد، برجام را نقض و با صراحت از آن خارج شد. بنابراین اگر دوباره با آمریکا مذاکره کنیم چیزی عاید ایران نخواهد شد.
موضوع مورد اهمیت دیگر این است که اگر برای مذاکره با آمریکا تمایل نشان دهیم تصور آنها این است که از موضع ضعف وارد شده ایم و در نتیجه امتیازات بیشتری از ما خواهند گرفت. در عین حال اروپا نیز طی چند ماه اخیر از آمریکا دنباله روی کرده و علیرغم گذشته چند ماه همچنان شاهد هستیم که ساز و کار مالی اروپا عملی نشده و در این ارتباط تاخیر بسیاری صورت گرفته است.
بنابراین تجربه 4 دهه اخیر پس از انقلاب و اقدامات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران همچنین برجام نشان داد هر زمانی که در برابر آمریکا کوتاه بیاییم آنها موضوعات دیگری را مطرح می کنند. بعد از برنامه های هسته ای، موضوعات دفاعی و سپس حقوق بشر. آنها به دنبال این هستند که جمهوری اسلامی ایران از اصول خود دست برداشته و به دوران قبل از انقلاب برگردد، دورانی که تابع محض آنها باشیم. طبیعتا مسئولان کشورمان ما هرگزچنین رویکردی را قبول نمی کنند. بنابراین افراد و یا جریان هایی که در داخل کشور و علیرغم وجود تجربه برجام، صحبت از مذاکره با آمریکا می کنند دانسته یا نداسته در جهت اهداف این کشور عمل می کنند.
امروز کشورمان در شرایطی قرار دارد که نیازمند یکپارچگی در داخل کشور هستیم و با وحدت و صدای واحد می توانیم این مرحله را پشت سر گذاریم، این در حالی است که اگر در داخل کشور دو قطبی سازی صورت گیرد تحریم می تواند تاثیر گذار باشد. لذا افرادی که موضوع مذاکره را مطرح می کنند به نوعی به تحریم ها کمک می کنند و خودشان می دانند که چنین روندی به زیان منافع ملی ایران است.
این عده مدتی سخن از پیگیری الگوی کره شمالی مطرح می کردند. اما شاهد هستیم که علیرغم گفت و گوی مستقیم این کشور با ترامپ هنوز تحریم های کره شمالی برداشته نشده است. همچنین در فلسطین شاهد بودیم علیرغم اینکه یاسرعرفات سازش کرد و هزینه های بسیاری پرداخت شد اما نتیجه ای به دنبال نداشت، بنابراین باید همچنان مقاومت را دنبال کنیم چرا که به نفع کشور و عبور از شرایط فعلی است. بنابراین با توجه به شرایط کنونی هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند در شرایطی که آمریکا از برجام خارج شده و برای براندازی نظام رجزخوانی میکند ، دوباره به این کشور اعتماد کنیم.
در مورد دلایل عدم اعتماد دوباره به آمریکا به مواردی اشاره کردید؟در این ارتباط چه مصادیق دیگری در طول سال های پس از انقلاب می توان اشاره کرد؟
حسینی: امام خمینی (ره) با شناخت دقیقی که از ماهیت پلید آمریکا به عنوان شیطان بزرگ داشتند، میدانستند که آمریکایی ها تنها به دنبال این هستند که نظام اسلامی را تضعیف کنند و همواره درصدد براندازی جمهوری اسلامی به شکلهای مختلف هستند. در همین راستای تمامی غائلهها و مشکلاتی که از فردای پیروزی انقلاب برای کشور پیش آمد، ماحصل توطئه آمریکا برای ایران بود، به همین دلیل امام خمینی (ره) همواره تأکید داشتند که گفتوگو با آمریکا هیچ نتیجهای ندارد، چرا که آنها درصدد گرفتن امتیاز از جمهوری اسلامی ایران هستند و در قبال آن حاضر نیستند که امتیازی به ما بدهند.
در چند سال اخیر علیالخصوص در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 92 فضاسازی به گونهای صورت گرفت که گویا اگر با آمریکا مذاکره کنیم، همه مشکلات کشور به یکباره حل خواهد شد و عدهای نیز در این میان اصرار داشتند که باید تابوی مذاکره با ایالات متحده شکسته شود، این در حالی بود که در سطح جهان نیز تبلیغاتی منفی علیه ایران مبنی بر اینکه ایران کشور جنگافروزی است صورت گرفت، از همین رو مقام معظم رهبری اجازه مذاکره با شرایط خاص را به دولتمردان دادند. اما متأسفانه رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده به هر قیمتی میخواستند تا توافق انجام شود و محکمکاریهای لازم صورت نگرفت،برخیها تصور میکردند که اگر روحانی با اوباما گفتوگو کند مشکلات کشور حل میشود اما مشخص شد که ایالات متحده در هیچ برههای از زمان دست از زیادهخواهیهای خود بر نمیدارد و به نظر میرسد که مذاکره با این کشور تنها وجه انقلابی بودن نظام اسلامی را زیرسوال میبرد و در نزد آزادگان جهان اینگونه تصور میشود که ما اهل سازش هستیم.
متاسفانه برخی افراد دچار افراط و تفریط شدهاند، به گونهای که در اوایل انقلاب حرکتهای تندی انجام دادند و به دیگران اتهام طرفداری آمریکا را نسبت میدادند، اما پس از مدتی دچار استهاله شدند و تصور میکنند که با کوتاه آمدن در برابر آمریکا میتوانند امتیازاتی کسب کنند، اما خوب است که به تاریخچه برخی کشورها مانند افغانستان نگاهی گذرا داشته باشیم، به عنوان مثال عدهای بر این باور بودند که اگر آمریکا وارد افغانستان شود شرایط این کشور بهبود خواهد یافت، در حالیکه جز بدبختی و فقر بیشتر چیزی عاید مردم این کشور نشد. در نهایت اگر دولتمردان به جای اینکه کشور را معطل کرده و منتظر باشند تا از سوی غربیها گشایشی برای ایران ایجاد شود، با تکیه بر ظرفیتهای داخلی اقدام به توسعه کشور کنند، نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
در جمع بندی این بخش از گفتوگو بفرمایید که در مجموع با توجه به چه عواملی امکان گفت و گو با آمریکا وجود ندارد؟
عوامل مختلفی امکان هرگونه مذاکره با رژیم آمریکا و بهویژه دولت کنونی آن را منتفی میسازد، اول سابقه دیرینه و طولانی سیاستها و اقدامات خصمانه آمریکا از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون که علیه منافع ملی، استقلال سیاسی، حاکمیت و امنیت ملی کشور بوده است. دومین مؤلفه ترفندها و توطئههای مختلف آمریکا با هدف مقابله با اراده و خواست ملت ایران در تحقق نظام مردمسالاری دینی و تلاش جدی برای براندازی و یا تغییر ماهوی آن است. همچنین می توان استفاده از ابزارهای غیرانسانی و غیرقانونی تحریم و تهدید اقتصادی و نظامی علیه ملت ایران را به عنوان از بینبرنده امکان هر گونه مذاکره و گفتوگو برشمرد.
در کنار همه این موارد، بدعهدیها و بداخلاقیهای مکرر و نقض فاحش و آشکار تعهدات خود که نمونه اخیر آنها در خروج از برجام متبلور گردید و بالاخره استمرار سیاستهای استکباری، شیطانی، خصمانه و اعتمادسوز علیه ایران که نه تنها لحظهای توقف نداشته بلکه با خباثت بیشتری ادامه یافته و با گستاخی آشکار، وعده تشدید آن را نیز میدهند از دیگر مؤلفههایی است که مذاکره با آمریکا را بیمعنا میسازد.
آیا طرح سازش با تعابیری همچون تعامل به نوعی عدم توجه به ظرفیت های درونی و سیاست های درونزا به ویژه اقتصاد مقاومتی نیست؟
باور و اعتماد به نفس لازم در افرادی که به دنبال مذاکره با آمریکا هستند وجود ندارد و آنها تصور می کنند چاره ای جز کوتاه آمدن در مقابل آمریکا نداریم، در حالی که انقلاب ما علیه سیاست های استکباری آمریکا بوده و به این ترتیب این عده از توانمندی ها اطلاع نداشته یا آنها را نادیده میگیرند.
این در حالی است که در هر حوزه ای که عزم و اراده جدی داشتیم توانستیم گام های بلندی برداریم، از جمله اینکه صنایع نظامی عامل بازدارندگی و عدم هجمه دشمن به ما می شود. اگر در زمینه ها و حوزه های دیگر نیز مانند صنایع نظامی خوداتکا بودیم، امروز به جای اینکه در انتظار شرکت های غربی باشیم در شرایط بهتری قرار داشتیم.
در برجام دیدیم که شرکت های اروپایی با کوچکترین تهدید آمریکا، بلافاصله کشور را ترک کردند، بنابراین نمی توانیم به آنها اعتماد کنیم. خوشبختانه در همه حوزه ها از جمله، گاز، پتروشیمی و نفت نیروهای متخصص و توانمندی داریم و نیاز نیست خودمان را معطل دیگران کنیم.بازی سازش محکوک به شکست است.
بنابراین افراد و یا جریان هایی که بحث سازش را مطرح می کنند اگر به تقویت بنیان های اقتصادی کشور می پرداختند سریع تر به نتیجه مطلوب و کاهش مشکلات می رسیدیم. بنابراین به نظر میرسد که ایده مذاکره مجدد با آمریکا تفکر پوچ غربزدگان است، چرا که عقلای جامعه میدانند که نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد و تنها راه برونرفت از شرایط سخت کشور تکیه بر توانمندیهای داخلی و به ویژه توجه به اقتصاد مقاومتی است.
نباید اقتصاد مقاومتی را یک الگوی موقت و کوتاه مدت بدانیم. اقتصاد مقاومتی الگویی است برای سامان دادن و عینیت بخشیدن به نظام اقتصادی انقلاب اسلامی برای تحقق الگوی بومی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت. بنابراین، اقتصاد مقاومتی نمیتواند صرفا یک تاکتیک مقطعی و واکنشی نسبت به پدیدههای جاری اقتصادی همچون تحریم اقتصادی باشد، بلکه همچنان که گفتیم، تلاشی است تمام عیار با افق تبدیل کردن کشور به اقتصادی پیشرو و یک قدرت اقتصادی بین المللی. بنابراین، هر چند شرایط کنونی ضرورت اتخاذ چنین رویکردی را در اقتصاد کشور دو چندان کرده است اما حتما جهت گیری اقتصادی کشور در این باره یک جهت گیری بلندمدت خواهد بود. اساسا دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی مستلزم برنامه ریزی بلندمدت است.
پیام شما به افراد و جریان هایی که پیگیر مذاکره و به تعبیری سازش با آمریکا هستند چیست؟
حسینی: آموزه های دینی واسلامی تاکید دارند که باید با عزت نفس و استقال کشور را حفظ کنیم، نباید تحت سیطره دیگران باشیم، بنابراین اگر حتی برخی اعتقادی به آموزه های اسلامی ندارند منافع ایران را مدنظر داشته باشند چرا که در طول تاریخ در هر مقطعی که کوتاه آمدیم ناچار به ارایه امتیاز یکطرفه شدیم و در هر جنگی بخشی از خاک خود را واگذار کردیم. اما در دفاع مقدس با توجه به ایستادگی مان، توانستیم به پیروزی دست یابیم.
بنابراین برای عظمت ایران راهی جز مقاومت نداریم و همانطور که شاهد هستیم چنین مقاومت هایی در عراق، سوریه و یمن نتایج خوبی داشته است. دشمنان ما به واسطه حضور جبهه مقاومت در منطقه مستاصل شده اند. بنابراین باید این مسیر را ادامه دهیم در غیر این صورت سرنوشتی مانند عربستان خواهیم داشت که علیرغم درآمد بیار از سوی دیگران مورد تحقیر قرار می گیرد. اما چنین تحقیری با روحیه ملی گرایی و غرور ملی ما سازگاری ندارد و نمی توانیم تحت سلطه باشیم.
منبع: فارس