این جنایت 28بهمن سال 95در اطراف تهران رخ داد. آن روز وقتی گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد، تیمی از مأموران راهی محل حادثه شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسیها حکایت از این داشت که پسری جوان در این درگیری با ضربات چاقو زخمی شده و به بیمارستان انتقال یافته است. درحالیکه تحقیقات در اینباره ادامه داشت، از بیمارستان خبر رسید که جوان زخمی جانش را از دست داده است. در این شرایط پرونده جنایی تشکیل و با تحقیق ازشاهدان عامل جنایت شناسایی و دستگیر شد. وی در بازجوییها اقرار کرد که دعوای او و مقتول بر سر یک دختر بوده است. او گفت که عاشق دختری جوان شده و قصد ازدواج با او را داشته اما وقتی فهمیده که مقتول نیز به آن دختر علاقه دارد و وی را مانع رسیدن به خواستهاش دیده با او درگیر شده و وی را به قتل رسانده است. متهم همچنین مدعی شد که روز حادثه فقط قصد ترساندن و زهرچشم گرفتن از مقتول را داشته اما وقتی با یکدیگر درگیر شدند کنترلش را از دست داده و با چاقو به او ضربه زده است.
متهم به قتل روانه زندان شد و بعد از مدتی در شعبه دهم دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و با حکم دادگاه به قصاص محکوم شد. او به حکم قصاصش اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد. قضات شعبه 39دیوان پس از بررسی پرونده، حکم قصاص وی را تأیید کردند و پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. محکوم به قصاص چند روز قبل در محوطه زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفت و با اصرار اولیای دم حکم قصاص وی نیز اجرا شد. به این ترتیب با به دار آویخته شدن قاتل، پرونده این جنایت بسته شد.