در یکی از آخرین روزهای بهمن سال گذشته زنی که برای کوهنوردی به ارتفاعات سعادتآباد رفته بود هنگام بازگشت چشمش به یک خودروی ال90 افتاد که 2سرنشین داشت. خودرو در مسیر کوهستانی توقف کرده بود، راننده مردی جوان و سرنشین آن حدودا 70ساله بهنظر میرسید. آنها با یکدیگر جرو بحث میکردند و زن کوهنورد نیز شاهد درگیری آنها بود. اما مشاجره میان آن 2نفر بالا گرفت تا جایی که آنها از خودرو پیاده و با یکدیگر گلاویز شدند. لحظاتی بعد مرد 70ساله خونآلود روی زمین افتاد و مرد جوان پشت فرمان نشست و از محل گریخت.
پلیس وارد میشود
زن کوهنورد که از دیدن این صحنه وحشت کرده بود با پلیس و اورژانس تماس گرفت. دقایقی بعد و با حضور مأموران مرد مجروح برای درمان به بیمارستان انتقال یافت اما شدت ضربات به حدی بود که به کام مرگ رفت. در این شرایط ماجرا به قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس جنایی تهران گزارش و تحقیقات تیم جنایی برای شناسایی عامل جنایت آغاز شد. با توجه به کشف مدارک شناسایی، هویت مقتول شناسایی شد. او مردی حدودا 70ساله و بازنشسته بود که در زمینه خرید و فروش دلار فعالیت داشت. تیم جنایی برای کشف ابعاد پنهان این قتل به تحقیق از شاهد حادثه که زن کوهنورد بود پرداخت. وی گفت: وقتی قاتل و مقتول از ماشین پیاده شدند درگیریشان شدت گرفت. ناگهان مقتول با التماس فریاد میزد که نزن، نزن. اما قاتل با چاقو ضربات متعددی به مقتول زد. من با دیدن این صحنه به وحشت افتاده بودم و از ترس جرأت نمیکردم جلوتر بروم. همهچیز در مدتی کوتاه اتفاق افتاد و بعد عامل جنایت پشت فرمان خودرو نشست و پا به فرار گذاشت. من نتوانستم شماره پلاک خودروی ال90 را بهخاطر بسپارم اما تا حدودی چهره و هیکل قاتل را که ماسک بهصورت داشت بهخاطر دارم.
بررسیها حکایت از این داشت که مقتول روز حادثه با مردی جوان که خودروی ال90 هم دارد، قرار ملاقات داشته است. وی مظنون اصلی در پرونده بود که بازداشت شده بود. او که با مقتول مراودات کاری داشت در تحقیقات عنوان کرد که روز حادثه با مرد ۷۰ساله قرار کاری داشته اما هرچه منتظرش مانده، نیامده است. او میگفت هرچه با موبایل مقتول تماس گرفته او پاسخ نداده و نقشی در قتل ندارد.
تحقیقات نشان میداد که گفتههای او حقیقت دارد و مرد جوان اگرچه روز حادثه به مقتول زنگ زده و با او قرار داشته و صاحب خودروی ال90 هم بود اما شواهدی علیه او نبود. به این ترتیب مرد مظنون آزاد شد و جستوجوی مأموران برای شناسایی عامل این جنایت همچنان ادامه داشت تا اینکه ردپای یک دندانپزشک در پرونده بهدست آمد.
این مرد جراح و متخصص دندانپزشکی بود که سالها قبل در اوکراین تحصیل کرده و تخصص گرفته بود. نام او در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت و در ادامه معلوم شد که وی از مدتها قبل با مقتول خرید و فروش دلار میکرد. از سوی دیگر مشخصات این مرد با گفتههای تنها شاهد ماجرا که زن کوهنورد بود مطابقت داشت.
وقتی مأموران سراغ این مرد ۴۵ساله رفتند معلوم شد که وی حدود 2ماه قبل به اتهام سوءقصد به برادرش بازداشت شده و در زندان است. ماجرا از این قرار بود که دو برادر که هر دو دندانپزشک بودند از چند وقت قبل دچار اختلافات خانوادگی شده بودند. روز حادثه شاکی وقتی به مطبش رسید و قصد خارج شدن از آسانسور را داشت ناگهان مردی را دید که یک دسته گل مقابل صورتش گرفته. این مرد به محض اینکه در آسانسور باز شد با اسلحه، گلولهای به سمت شاکی شلیک کرد و بعد متواری شد. مرد مجروح به بیمارستان انتقال یافت و به کما رفت. تلاش برای نجات او که تا یک قدمی مرگ پیش رفته بود به نتیجه رسید و وی زنده ماند. او در تحقیقات عنوان کرد مردی که به جان او سوء قصد کرده بود با اینکه صورتش را پشت دسته گل پنهان کرده بود، شباهت زیادی به برادرش داشته که او هم دندانپزشک است.
شاکی میگفت از مدتها قبل با برادرش دچار اختلافات خانوادگی شده و او بوده که قصد کشتن وی را داشته است. به این ترتیب بود که مرد دندانپزشک به اتهام سوء قصد به برادرش بازداشت شده و به زندان افتاده بود اما منکر شلیک به برادرش بود.
انکار دوباره
مرد دندانپزشک دیروز به اتهام قتل مرد 70ساله دلار فروش به دادسرای جنایی تهران منتقل شد اما منکر قتل عمدی شد. با وجود اینکه وی خودروی ال90 دارد و مشخصاتش با گفتههای شاهد جنایت مطابقت دارد و شواهد دیگری نیز علیه وی بهدست آمده اما او قتل را انکار کرد و گفت که اصلا مقتول را نمیشناخته است. این درحالی است که شواهد نشان میدهد که وی از مدتها قبل با مقتول در زمینه معامله دلار فعالیت و همکاری داشته است. هماکنون این فرضیه مطرح شده که مرد دندانپزشک که از مدتی قبل دچار مشکلات مالی بسیاری شده بود بر سر همین مشکلات مالی دست به قتل مرد دلار فروش زده است و در این شرایط وی با دستور قاضی بازداشت شده و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.