به گزارش ایسنا، در کتاب «علی بی خیال» می خوانیم که علی به خاطر اینکه در یک خانواده نظامی به دنیا آمد، بسیار انسان منظمی بود. پدر من به دلیل اینکه ارتشی بود و مأموریت به ایشان میخورد، باید هر چهارسال یکبار به یکی از شهرستانهای استان کردستان میرفت. ما به تهران آمدیم. اولین معلم علی یک روحانی به نام آقای انصاری بود و این زمینه معنوی خوبی در علی ایجاد کرد.
علی هم از جهت درس و هم از جهت اخلاقی نمونه بود، به طوری که زبانزد خاص و عام شده بود. همیشه مرحوم پایدار ما را میخواستند و جوایز مختلفی به علی میدادند. یک کارنامه اخلاقی برای بچهها تشکیل داده بودند که نمره علی همیشه عالی بود. علی در دوره ابتدایی با توجه به سن کم، دارای اخلاقی نیکو و اسلامی بود. همه از او راضی بودند، در همان سالهای دبستان علاقه زیادی به شرکت در نماز جماعت داشت. سطح نمراتش از همه بچههای خانواده بیشتر بود . بسیار منضبط بود و کارهایش را به به موقع و زود انجام میداد.
علی با امتیازهای منفی و مثبتی که برای خود درنظر میگرفت، اعمالش را تحت نظر داشت و از این طریق به خود تذکر میداد. او دفتر ثبت رفتارهای روزانه داشت که نامش را «طریق پرواز» گذاشته بود.
یکی از دستان ضهید حیدری روایت کرده است: «علی چند تا نامه از جبهه برام نوشت. برای محل نام و امضای آخر نامهها نوشته بود: علی بیخیال و امضا کرده بود! علی دغدغه همه چیز رو داشت، از هدایت دیگران تا مشکلات اقتصادی مردم، تا حالات درونی خودش و ارتباطش با خدا و … باز اینجوری خودش را خطاب کرده بود و به خودش نهیب میزد. علی شدیدا نسبت به اطرافیانش احساس مسئولیت میکرد. نسبت به وضعیت جامعه ، وضعیت دوستانش، نوجوانان مسجد و خیلی دغدغههای دیگر. برای این دغدغهها فعالیت میکرد، با اینحال به خودش میگفت: علی بی خیال.»
این اثر را انتشارات شهید ابراهیم هادی در ۱۶۸ صفحه به چاپ رسانده است.
انتهای پیام