حجتالاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی، استاد حوزه و دانشگاه 17 شهریورماه در نشست پاسخگویی به شبهات مرتبط با محرم و صفر در پاسخ به این پرسش که برخی میگویند ماه صفر نحس است و در روز سیزدهم خیاطی و دوخت و دوز نکنید، همچنین نقلی که پیامبر(ص) فرمودند هر کسی به من بشارت دهد این ماه تمام شده است، او اهل بهشت است؛ گفت: شهرت ماه صفر به نحوست هیچ دلیل عقلی و نقلی ندارد، روزها و مکانها نسبتشان با خدا مساوی است و زمان و مکانها با هم فرقی ندارند، بلکه برخی روزها یومالله میشود؛ روزهایی که اقوام سرکش عذاب شدند، ایام نحس بود و مبعث و ... یومالله است. ماه رمضان شرافت دارد، چون قرآن و سایر کتب آسمانی در آن نازل شده وگرنه در ذات میان رمضان و صفر تفاوتی وجود ندارد.
وی افزود: حرمت دوخت و دوز در این ماه قطعاً خرافات است؛ در مورد روایت هم پیامبر(ص) میخواست بگوید ابوذر اهل بهشت است، لذا فرمودند اولین کسی که وارد جلسه شود و به من بشارت دهد که ماه تموز که با صفر یکی بود، تمام شده، او اهل بهشت است. ابوذر اولین نفری بود که وارد جلسه شد و این عبارت را فرمود. اینکه الان کسی در مساجد را بزند که ماه صفر تمام شده و فکر کند بهشتی است، خرافه است.
محمدی ادامه داد: در روایات نقل شده است که برای رفع نحوست کلی مانند قمر در عقرب صدقه بدهید؛ چنانچه وقتی از امام(ع) سؤال شد که من در روزی که قمر در عقرب است، سفر در پیش دارم و امام فرمودند صدقه بدهید و به سفر بروید. بنابراین نحوستی برای صفر نیست، اما اگر خطوراتی به ذهن شما وارد شد، با صدقه رفع میشود.
اثبات وجود مدفن حضرت رقیه در سوریه
محمدی در پاسخ به این پرسش و شبهه که آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشته یا خیر و مدفن ایشان کجاست؟ در مقاتل معتبر ما نام رقیه را داریم، ولی چون نام یکی از دختران امام علی(ع) و همسر مسلم هم رقیه بوده است، برخی مراد از رقیه را ایشان دانستهاند و نه فرزند امام حسین(ع)؛ البته در مقاتل بیان شده که ما دختری کم سن و سال در حدود 4 ساله در کربلا بوده است؛ صدسال قبل مدفن ایشان را تعمیر میکردند و ناگهان نبش قبر شد و کرامت رقیه را دیدند که بدن ایشان سالم است. برخی بزرگان گفتهاند که در بحار، منتهی الآمال و ... رقیه نیست، ولی باید توجه کنیم که امام فرمودند اگر من صدتا دختر داشتم، نامش را فاطمه میگذاشتم و چه بسا رقیه دو اسم داشته است یعنی فاطمه و رقیه و چون رقیه مشهور نبوده، فاطمه صغری در منابع ذکر شده است.
وی افزود: ضمن اینکه این حقایق را نباید به سادگی زیر سؤال ببریم، زیرا مردم صدها سال به این مکان میروند و حاجت میگیرند و چنین حقیقتی قابل انکار نیست؛ نباید با ایمان مردم بازی شود، زیرا در این صورت مردم نسبت به اصل وجود امام حسین(ع) و کربلا و ... هم دچار تردید میشوند. محققان مراقب باشند به نام تحقیق با اعتقادات مردم بازی نکنند.
چرا حضرت زینب(س) به شام برگشت
استاد حوزه علمیه در پاسخ به این پرسش که محل دفن حضرت زینب(س) هماکنون در دمشق است، اما آن حضرت با اهل بیت(ع) به مدینه بازگشتند و چه شد دوباره به شام بازگشتند، به خصوص اینکه حوادث شام برای ایشان بسیار رنجآور بود، اظهار کرد: تحقیقات نشان میدهد مقبره ایشان همین مکان فعلی است؛ در تاریخ دو وجه برای برگشت حضرت زنیب(س) نقل است؛ یکی اینکه حاکم مدینه به یزید نامه نوشت که اگر به حرمین شریفین نیاز داری، زینب(س) نباید در مدینه باشد، زیرا علیه تو تبلیغ میکند و همین سبب شد تا با فشار حکومت به شام برگردند. قول دوم هم این است که در مدینه قحطی شد و همسر حضرت زینب(ع) که فردی ثروتمند بود و زمینهایی در شام داشت به شام رفت و حضرت زینب(س) هم در آنجا وفات کردند و دفن شدند و زینبی را که گفته میشود در قاهره است، به احتمال زیاد دختر امیرالمؤمنین(ع) هست، ولی زینب کبری نیست.
وی اضافه کرد: در مورد حادثه تلخ شام هم باید بگوییم وقایع کربلا و شام از یک جهت دردآور است، اما از یک جهت دیگر زیباست و آن اینکه اگر حوادث شام و وضعیت اسرا نبود، کربلا در کربلا باقی میماند، پس این وقایع دو چهره دارد، چهرهای که باید پیام عاشورا را به همه جا برساند، از منظر زینب(س) سراسر زیبایی است، اما جنایات در حق اهل بیت(ع) سراسر درد و رنج و تلخی است. ما متاسفانه به چهره زیبای کربلا و حوادث بعد از آن کمتر توجه داریم. زینب(س) هم در مجلس یزید فرمود «ما رایت الا جمیلا»، این زیبایی همان رسوایی یزید و اثبات حقانیت اهل بیت(ع) است.
یزید قابل تطهیر نیست
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پاسخ به این سؤال که گفته شده یزید نسبت به کاروان شهدا خیلی احترام کرد و آنها را با احترام برگرداند؟ تصریح کرد: خیلیها شخصیت یزید را به عنوان شخصیت دینی و اجتماعی و حتی متمدن هم نمیشناسند، زیرا در بیابان بزرگ شد و مادرش و داییهای او مسیحی بودند. البته وقتی مادرش زن معاویه شد، مسلمان شد و چون مادرش به زندگی شهری علاقه نداشت، معاویه او را نزد داییها یزید فرستاد و یزید هم در همان بادیه بزرگ شد.
وی بیان کرد: یزید همه چیز دین را به تمسخر میگرفت، از جمله گفت که «لعبت هاشم بالملک»؛ کفر و شرک و فسق و فجور یزید آشکار بوده است و همه تواریخ نوشتهاند و تطهیر او کار وهابیت است که با اهداف سیاسی دست به این کار میزنند؛ یزید وقتی واقعه عاشورا رخ داد، ابن زیاد را دعوت کرد و به او هدایا و جایزه داد و کار او را تایید کرد و با هم شراب خوردند و شعر سرود. همه تواریخ نوشتهاند که یزید به حاکم مدینه نامه نوشت از حسین بیعت بگیر و اگر بیعت نکرد، سر او را برای من بیاور.
وی افزود: البته سیاست یزید بعد از خطبه امام سجاد(ع) تغییر کرد، نه اینکه محب اهل بیت(ع) باشد و توبه کرده باشد، بلکه نگران شورش در شام و حتی در کاخ خود بود و همین تغییر سیاست هم سیاسیکاری است. هیچ مورخ منصف و بیطرفی نمیتواند یزید را تطهیر کند و آن قدر سند علیه او هست که قابل تطهیر نیست.
انتهای پیام