رسیدگی به این پرونده از سال 98 پس از شکایت یک زن جوان به نام سپیده آغاز شد. این زن که با سر و وضعی آشفته به پلیس آگاهی رفته بود، از تعرض هفت مرد افغان پرده برداشت. زن جوان گفت: من و همسرم وضع مالی خوبی داریم. مدتی پیش تصمیم گرفتیم خانهمان را بفروشیم و یک خانه ویلایی در غرب تهران بخریم. من در سایتهای اینترنتی دنبال ملکی مناسب بودم که یک خانه ویلایی را در حوالی فرحزاد پیدا کردم. با منتشرکننده آگهی که مردی بنگاهدار بود، قرار گذاشتم و به ملاقات او رفتم.
آن مرد که جمعه نام داشت و بعدها متوجه شدم افغان است، خانه ویلایی را به من نشان داد و سپس پیشنهاد داد تا از خانهباغی در همان حوالی بازدید کنم. او میگفت خانهباغ ملکی موروثی است و وراث آن در خارج از کشور هستند. بههمیندلیل قبول کردم همراه او به خانهباغ بروم.
شاکی ادامه داد: عصر بود که مقابل در خانهباغ رسیدیم. من در یک لحظه تردید کردم و میخواستم برگردم و با همسرم تماس بگیرم؛ اما مرد بنگاهدار من را به داخل هل داد. آنجا بود که همراه شش مرد افغان دیگر به من حمله کردند و من را آزار دادند.
به دنبال شکایت این زن، پلیس به خانهباغ در حوالی فرحزاد رفت و در بررسی آنجا کارت ویزیت مربوط به یک مرد بنگاهدار را پیدا کرد. صاحب کارت ویزیت شناسایی شد و وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت جمعه را از قبل میشناسد. با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد، جمعه در قرار صوری ردیابی و بازداشت شد؛ اما آزار زن جوان را انکار کرد.
درحالیکه تلاش برای ردیابی شش همدست متهم ادامه داشت، پرونده به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. دراینمیان سپیده در دادگاه حاضر شد و از رفتار خشن هفت مرد پرده برداشت و گفت که آنها او را تهدید به مرگ کردند. این زن به قضات دادگاه گفت: هفت مرد افغان به من حمله کردند و میخواستند من را آزار دهند که مقاومت کردم. در آن میان یکی از آنها فیلمی را به من نشان داد که مجبور شدم تسلیم خواسته آنها شوم. در آن فیلم مردان افغان قصد داشتند دختری جوان را آزار دهند؛ اما چون مقاومت کرد، بیرحمانه او را کشتند و جسدش را دفن کردند.
این زن درحالیکه اشک میریخت، ادامه داد: با دیدن این فیلم بهشدت ترسیده بودم. التماس کردم تا من را رها کنند؛ اما آنها من را آزار دادند و شکنجه کردند. حوالی ساعت ۱۱ شب بود که من را رها کردند. آنها تهدیدم کردند اگر دراینباره به کسی حرفی بزنم، من را میکشند؛ اما من بلافاصله به خانه برگشتم و با همسرم برای طرح شکایت به پلیس آگاهی رفتیم.