بالاخره در روزهای پایانی هفته گذشته خبرش رسانهای شد، گرچه پیش از آن هم به صورت تلویحی و گاه تحقیقی نامش در شبکههای مجازی پیچیده بود اما چهارشنبه شب بود که بعد از کشوقوسهای فراوان رئیس سازمان سینمایی انتخاب شد. سازمانی از زیرشاخههای وزارت ارشاد که روزهای تلخ و سخت و شیرین کم به خود ندیده است، گاه آماج حملات قرار میگیرد و گاه تصمیماتش دیگران را به تحسین وامیدارد.
سوابق محمد خزاعی چیست؟
کار در حوزه سینما را با روزنامهنگاری آغاز کرده است. آن زمان که در روزنامه خراسان قلم میزد شاید کمتر تصور میکرد که روزی بر کرسی ریاست سازمان سینمایی تکیه بزند. در سالهای بعد اما حوزه تهیهکنندگی را برگزید تا نامش در میان تهیهکنندگان سینما بنشیند. کار در این حوزه را در اواخر دهه هفتاد با فیلمهای «دستهای نیایش» و «ترانه تاکستان» آغاز کرد، بعدها اما دامنه فعالیتش گستردهتر شد و نامش در کنار فیلمسازان مطرح همچون ابراهیم حاتمی کیا، پرویز شیخطادی، محمدعلی باشه آهنگر و… قرار گرفت.
خزاعی اما با کارهای اجرایی نیز آشناست. او در دوره هایی دبیری جشنواره ملی فیلم فجر و جشنواره مقاومت را هم بر عهده داشته است، موضوعی که امتیازی ویژه برای او محسوب میشود و میتواند در ادامه در مدیریت جشنوارهها مؤثر واقع شود.
این مروری کوتاه بر کارنامه کاری شانزدهمین رئیس سازمان سینمایی بود تا ببینیم در ادامه این مجموعه که در دو سال گذشته با بحرانهای رنگ به رنگ به واسطه شیوع کرونا رو به رو بوده چگونه مواجه خواهد شد، این بحرانها در سه سرفصل قابل بررسی است که حالا به عنوان چالشهای پیش روی محمد خزاعی قابل طرح است.
تولید؛ تردیدهای یک جریان نهچندان راکد
افزایش سریالهای شبکه نمایش خانگی و حضور و البته هجوم گسترده و متعدد کارگردانانی که پیش از این در سینما دست به تولید میزدند، در این شبکه خود میتواند گزارشی عینی و کوتاه از وضعیت تولید در سینما بدهد. هرچند پیش از بلای کرونا، کارگردانان سینمایی به سریالسازی برای پلتفرمهای مجازی به عنوان راهکار «دومی» و «جانبی» مینگریستند اما شرایط پیش آمده آنها را بر آن داشت تا به سریالسازی نه به چشم یک دستگرمی بلکه به عنوان جدیترین گزینه پیش روی خود بنگرند.
همه اینها اما از آنجایی ناشی شد که اکران محدود شد به واسطه همین هم کارگردانان تولیدات سینمایی را به کناری نهادند تا بیشتر از پیش در حوزه پلتفرمها متمرکز شوند. شورای پروانه ساخت سینمایی اما در این دو سال همچون گذشته به کار خود ادامه و مجوزهایی را نیز ارائه داده است. هرچند گزارش فیلمهای در دست تولید هر از گاهی رسانهای میشود اما آنچه واضح است چالشهایی است که صاحبان آثار با آنها دست به گریبان هستند.
آنچه اما باعث امیدواری نسبت به بهبود این شرایط میشود این است که محمد خزاعی خود پیش از این در کسوت تهیهکنندگی حاضر بوده و از نزدیک با معضلات فرآیند تولید، افزایش هزینهها و… مواجه شده است. این موضوع میتواند او را کمک کند تا با در پیش گرفتن سیاستهای اجرایی به مدیریت این فضا بپردازد.
اکران؛ صف بلند فیلمهای بلاتکلیف
حتی به تعداد انگشتان دست هم در این دو سال کرونا زده فیلم تازه به چرخه اکران اضافه نشده است. سرمایههایی که پشت سد نمایش میمانند، میخوابند و راکدند اما صاحبانشان تن به اکران نمیدهند. حالا به گفته کارشناسان این حوزه چیزی بالغ بر ۲۰۰ فیلم انتظار اکران را میکشند. گرچه حسین انتظامی که حالا میشود در کنار نامش پسوند «پیشین» گذاشت و به عنوان رئیس سابق سازمان سینمایی خطابش کرد، برای بهبود فرآیند اکران بستههای تسهیلی در نظر گرفت اما این حمایتها هرگز صاحبان آثار را ترغیب به نمایش فیلمهایشان نکرد. حتی آن دسته از فیلمهایی هم که در شرایط معمول و معقول نمیتوانستیم برایشان فروش چندانی متصور شویم نیز به جرگه «اکران شدهها» نپیوستند تا آمار فیلمهای در کشو مانده همچنان در صدر باشد. عمده دلایل سینماگران اما این است که تبلیغات چندانی برای آثار سینمایی نمیشود به واسطه همین هم مخاطبان حتی از باز بودن سالنهای سینما اطلاعی ندارند.
سینما اما در جهان هم وضعیت مشابهی دارد. اکران هرچند در برخی از کشورها به روال معمول بازگشته و حتی گاهی تیترهای فروش میلیون دلاری برای برخی از فیلمها میخوانیم واقعیت اما این است که کرونا به یکباره شبیخون میزند و نفس این صنعت را به شماره میاندازد. این را میشود از باز و بسته شدن گاه به گاه سالنهای سینمایی در سراسر جهان دریافت. در کشور ما نیز به دلیل ترس عمومی از بیماری و البته دیر پیوستن به صف کشورهای واکسینه شده شرایط دوچندان سختتر است.
در کنار همه اینها اما باید چالش سمفا را نیز نظر داشت؛ میراثی که از دوران ریاست حسین انتظامی به یادگار مانده تا سامانهای برای شفافیت در حوزه اکران و تولید باشد.
پیش از این هم در گزارشی به کم و کیف عملکرد این سامانه پرداخته بودیم، سمفا یا همان «ساما نه مدیریت فروش و اکران سینمای ایران» هرچند قرار بود به عنوان بازویی خدمترسان در کنار سینماگران باشد اما به گواه مدیران پخش و اکران ساز و کار فروش را در برخی مواقع مختل کرده و حتی به آن شعار ابتداییاش مبنی بر «تقسیم عایدی فروش از مبدا» هم وفادار نمانده است. حالا با وجود اینکه سینماگران معتقدند این ساما نه حذف نشدنی است اما به نظر میرسد محمد خزاعی باید به رفع مشکلاتش با بهرهگیری از متخصصان این حوزه بپردازد.
جشنوارهها؛ ویترینهایی که نباید خاموش بماند
«جشنواره فلسفه و ماهیتش این نیست که به خاطر هزینه بخواهیم با آن اینگونه برخورد کنیم، بسیاری از جشنوارهها محلی برای دیده شدن هنرمندان و رشد حوزه فرهنگ و هنر است، بنده با این نظر مخالف هستم، اینکه تغییرات یا ادغامهایی در جشنوارهها صورت بگیرد منطقی است اما تعطیلی نخواهیم داشت، با تغییرات و ادغامها اسراف مالی کم میشود اما در عین حال کارهای فرهنگی هنری به خوبی پیش میرود.»
کمتر از ۱۰ روز دیگر ماراتن جشنوارهها با جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان آغاز میشود. رویدادی که سال گذشته به صورت کاملاً مجازی برگزار شد و مسئولانش تمام برنامههای جانبیاش مانند نشستها و کارگاههای فیلمسازی را به بسترهای مجازی کوچ دادند؛ کوچی از سر اجبار که البته تحولی در شیوه برگزاری رویدادها را نیز به وجود آورد و زیر ساختها را تقویت کرد تا حالا به گفته دبیران رویدادهای مختلف بخش مجازی بخش جدایی ناپذیر جشنوارههای سینمایی باشد که حتی در صورت عادی شدن شرایط و ریشه کن شدن کرونا باز هم بساطش بر پا باشد.
محمد خزاعی اما خودش پیش از این مسئولیت برگزاری جشنواره فیلم فجر را بر عهده داشته و با فضای آن آشناست. حالا باید ببینیم دوره چهلم جشنواره فیلم با مدیریت رییس سازمان سینمایی چه سیری را طی میکند.
منبع: مهر