کارگرآنلاین گزارش میدهد؛
دستمزد کارگران پنج میلیون تومان از هزینه های زندگی عقب است/ محاسبه سبد معیشت+سهم بهداشت و سهم مسکن
دغدغههای کارگران و بازنشستگان حولِ محورِ «معیشت»، در چند ماه سپری شده از سال جدید از همیشه جدیتر است؛ شاید بنیادیترین دلیل برای پررنگ شدن این دغدغههای معیشتی، نادیده گرفته شدن تورم رسمی در تعیین مزد و مستمری در سال جاری است. در حالیکه براساس دادههای رسمی بانک مرکزی ایران، تورم در اسفندماه ۹۸، ۴۲.۳ درصد اعلام شده بود، بعد از ساعتها مذاکره فشرده و بسیار پرتلاطم، دولت و کارفرمایان فقط افزایش ۲۶ درصدی پایه مزد را پذیرا شدند و البته سبد معیشت ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی که در جلسات رسمی کمیته دستمزد، محاسبه و نرخگذاری شده بود، در مذاکرات دستمزد ۹۹ کاملاً کنار گذاشته شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری کارگرآنلاین ، دغدغههای کارگران و بازنشستگان حولِ محورِ «معیشت»، در چند ماه سپری شده از سال جدید از همیشه جدیتر است؛ شاید بنیادیترین دلیل برای پررنگ شدن این دغدغههای معیشتی، نادیده گرفته شدن تورم رسمی در تعیین مزد و مستمری در سال جاری است. در حالیکه براساس دادههای رسمی بانک مرکزی ایران، تورم در اسفندماه ۹۸، ۴۲.۳ درصد اعلام شده بود، بعد از ساعتها مذاکره فشرده و بسیار پرتلاطم، دولت و کارفرمایان فقط افزایش ۲۶ درصدی پایه مزد را پذیرا شدند و البته سبد معیشت ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی که در جلسات رسمی کمیته دستمزد، محاسبه و نرخگذاری شده بود، در مذاکرات دستمزد ۹۹ کاملاً کنار گذاشته شد.
حال که سال ۹۹ به نیمه نزدیک شده، فرامرز توفیقی ( رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها) از تورم سنگین سبد معیشت در همین شش ماه سپری شده از سال خبر میدهد. به گفته او، حتی اگر تورم ۲۰۰ درصدی مسکن و افزایش بیش از ۴۰ درصدی هزینههای حمل و نقل را در نظر نگیریم و فقط با اتکا به سبد خوراکیها و آشامیدنیها و اعمال یک ضریب، سبد معیشت خانوار را محاسبه کنیم، باز هم تورم سبد معاش سنگین است.
نرخ سبد چقدر است؟
از قرار معلوم، براساس محاسبات انجام شده توسط کمیته دستمزد کانون عالی شوراها که با استناد به دادههای تورمی مرکز آمار ایران در مردادماه صورت گرفته، سبد ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی اسفندماه در مرداد به ۶ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان رسیده است. با این حساب، در طول شش ماه، سبد معیشت خانوار یک میلیون و ۳۱۰ هزار تومان افزایش قیمت داشته است؛ به عبارت دقیقتر در طول نیمه اول سال ۹۹، هزینههای زندگی یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره، یک میلیون و ۳۱۰ هزار تومان افزایش یافته است.
توفیقی این رقم را بسیار حداقلی میداند و میگوید: این سبد معاش بسیار حداقلی و بدون در نظر گرفتن چند مولفه اصلی از جمله «سهم اقلام بهداشتی» و «سهم مسکن در کلانشهرها» محاسبه شده است؛ در ماههای اخیر هزینههای سربار کرونا، سبد بهداشت و درمان خانوارها را به شدت گران کرده است؛ بنابراین اگر سهم اقلام بهداشتی را در نظر بگیریم، نرخ سبد معاش به ۶ میلیون و ۴۳۴ هزار تومان میرسد. یعنی هزینه سربار کرونا برای یک خانوار متوسط، ماهیانه در حدودِ ۱۸۰ هزار تومان است؛ هر خانوار ایرانی برای خرید ماسک و ضدعفونیکننده باید ماهی حداقل ۱۸۰ هزار تومان بپردازد.
وی ادامه میدهد: اما مهمتر از همه مولفهها در سبد، «سهم مسکن در کلانشهرها و در شهرهای صنعتی و تجاری» است. با توجه با گزارش اخیر وزارت مسکن و شهرسازی مبنی بر ۵ برابر شدن قیمت مسکن از ابتدای ۹۷ تا تابستان سال جاری، خانوادههای متعلق به طبقه کارگر و حتی خانوادههای متعلق به طبقهی متوسط، قدرت خرید خانه و آپارتمان ملکی را از دست دادهاند. در همین چند ماه گذشته، قیمت هر متر مربع زمین و آپارتمان در تهران و کلانشهرها تقریباً ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. در حال حاضر متوسط قیمت یک متر مربع آپارتمان مسکونی در تهران، ۲۳ میلیون تومان است. با این وضعیت، هزینهی «اجاره خانه»، مولفهای مهم و تاثیرگذار در سبد معیشت خانوارهای کارگری است.
رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها وارد عدد و رقم میشود؛ اعداد و ارقامی که با واقعیات ملموس و عینی زندگی طبقهی کارگر همخوانی و تجانس بسیار بیشتری دارد: با این اوصاف، اگر «سهم واقعی مسکن در کلانشهرها و شهرهای صنعتی و تجاری» را در سبد لحاظ کنیم، نرخ سبد معاش از ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نیز خواهد گذشت.
دستمزد چقدر از هزینهها عقب است؟
با این حساب، محاسبهی میزان عقبماندگی واقعی دستمزد کارگران چندان دشوار نیست. کارگرانِ حداقلبگیر (بیش از ۷۰ درصد کارگران تحت پوشش قانون کار و تامین اجتماعی در کشور) با اجرایی شدن حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی، قرار است از شهریورماه ۲ میلیون و ۶۱۱ هزار تومان دریافتی ماهانه داشته باشند و اگر سبد بسیار تقلیلیافتهی ۶ میلیون و ۲۵۰ هزار تومانی را بدون در نظر گرفتن سهم اقلام بهداشتی و سهم مسکن در نظر بگیریم، دستمزد کارگران حداقلبگیر دقیقاً ۳ میلیون و ۶۳۹ هزار تومان نسبت به سبد معاش حداقلی عقبماندگی دارد. یعنی کارگران حداقلبگیر برای پوشش هزینههای زندگی، البته به جز هزینههای مسکن و بهداشت، ۳ میلیون و ۶۳۹ هزار تومان کم دارند.
اگر سهم مسکن را در نظر بگیریم، تفاضل حداقل دستمزد با سبد ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی، ۴ میلیون و ۸۸۹ هزار تومان است. به عبارت دقیقتر، کارگران برای پوشش همه هزینههای زندگی خود (البته با متر و معیارهای بسیار حداقلی و صرفهجویانه)، ۴ میلیون و ۸۸۹ هزار تومان کسری ماهانه دارند.
نتیجهگیری از این اعداد و ارقام کار سختی نیست: کارگران حداقل بگیر برای اینکه بتوانند یک زندگی بسیار حداقلی ولی شرافتمندانه برای خانوادههای خود فراهم کنند، در شهری مانند تهران ۵ میلیون تومان کسری بودجه ماهانه دارد؛ اما این کسری بودجه خانوار چگونه باید جبران شود؟ این سوال، سوالیست که پاسخش چندان ساده و سرراست نیست!
گزارش : نسرین هزاره مقدم