تاریخ : 05:45 - 1399/07/07
کد خبر : 161034
سرویس خبری : فرهنگی
 

حبیب خدا باش و برای خودت هیزم آتش جمع نکن!

حبیب خدا باش و برای خودت هیزم آتش جمع نکن!

استرس مال حرام و نگرانی از نارضایتی مردم خواب را از انسان می‌رباید و همیشه فرد را در یک اضطراب و ترس نگه می‌دارد. وقتش رسیده کمی خودمان به یکدیگر و اول از همه به خودمان رحم کنیم. وقتی می‌خواهیم سر کسی کلاه بگذاریم یا کم‌فروشی کنیم، یادمان بیاید که خدا ناظر بر اعمال ماست و نمی‌توان سر او را را شیره مالید. او روی حق‌الناس حساس است و سفارش کرده از آن نمی‌گذرد

کارگر آنلاین: روزی حلال ضامن خوشبختی و سعادت آدم‌هاست و در اسلام به آن سفارش بسیاری شده و دوری از آن موجب هلاکت و بدبختی است. قدیمی‌ها به آن اعتقاد زیادی داشتند، آن‌هایی که کاسب بودند هر روز سحر بیدار می‌شدند و رزق‌شان را از حضرت حق طلب می‌کردند. هرکس به سهم خود قانع بود.


به بنده خدا رحم می‌کرد تا خدا به او رحم کند. مقابل کوچه را آب و جارو می‌کرد. کرکره را با گفتن الهی به امید تو بالا می‌زد و برای کاسبی خود قاعده و قانون داشت. مثلاً مشتری اول صبح و دم‌غروب برایشان قداست داشت و به آن‌ها تخفیف می‌دادند.


در هر بازار یک صندوق قرض‌الحسنه بود که کار گرفتار‌ها راه می‌افتاد. آبروی بندگان خدا حفظ می‌شد. کم‌کم اقتصاد دست جوان‌تر‌ها افتاد. آن‌ها خیلی به رسم و رسوم تجارت مثل پدران خود پایبند نبودند.


برای خودشان قوانین خاص وضع کردند و در یک رقابت عجیب به کسب روزی پرداختند.


کم‌کم کاسبی و معامله شد راه و رسم خیلی از آدم‌ها. هرکس را دیدیم یک ماشین حساب در دستش بود و سود معاملاتش را حالا هر چه که بود، حساب می‌کرد. تا اینجای کار مشکلی نبود.


هر دو اهل کاسبی بودند فقط شیوه‌ها فرق می‌کرد که آن هم به خاطر تفاوت نسل بود، ولی کم‌کم گرانی‌ها که زیاد شد و گذران زندگی به خیلی‌ها فشار آورد، کسبه فکر دور زدن مشتری‌ها افتادند.


کالا قاچاق و احتکار کردند و در معامله تقلب کردند و در نهایت روزی خود را به حرام آلودند. از همان موقع لقمه حرام به جان آدم‌ها افتاد و چرخه روزی حرام دومینووار میان مردم چرخید. چه آنکه ظلم می‌کرد و حق می‌خورد چه آنکه حقش خورده می‌شد به خوردن حرام عادت کردند. در حال حاضر برای خیلی‌ها کسب درآمد به هر قیمتی مهم‌تر از آن است که بدانند لقمه‌شان حلال است یا آغشته به حرام.

 

 


منبع : جوان