تاریخ : 12:18 - 1399/08/17
کد خبر : 269046
سرویس خبری : فرهنگی
 

گوشه‌ای از عذاب قیامت

گوشه‌ای از عذاب قیامت

از ابوبصیر روایت شده که خدمت حضرت صادق (ع) عرضه داشتم ای فرزند رسول خدا مرا از عذاب الهی بترسان که دلم رنگ قساوت گرفته است

کارگر آنلاین  |  از ابوبصیر روایت شده که خدمت حضرت صادق (ع) عرضه داشتم ای فرزند رسول خدا مرا از عذاب الهی بترسان که دلم رنگ قساوت گرفته است.

فرمود: ای ابومحمد آماده زندگی دور و درازی باش که زندگی آخرت است، که آن زندگی را نهایت نیست، درباره آن زندگی اندیشه کن و برای آن توشه فراهم نما.ای ابوبصیر روزی امین وحی با چهرهای تلخ که آثار اندوه از آن می‌ریخت به محضر رسول خدا آمد، درحالی که پیش از آن هرگاه به محضر حضرت مشرف می‌شد متبسم و خوشحال بود.رسول خدا به جبرئیل فرمود: چرا امروز با چهره گرفته و محزون آمده ای؟ عرضه داشت: امروز نفخه و دمی‌که بر آتش دوزخ می‌دمیدند از دست نهادند! فرمود دم‌های آتش دوزخ چیست؟ گفت: ای محمد خداوند فرمان داد هزار سال بر آتش دوزخ دمیدند تا سپید شد، پس هزار سال دیگر دمیدند تا سرخ شد، آنگاه هزار سال دیگر دمیدند تا سیاه شد، و اکنون سیاه است و تاری .و اگر قطره‌ای از آشامیدنی دوزخ که محصولی از چرک و زخم عورت زنان زناکار است و در دیگ‌های دوزخ جوشانده می‌شود و به عوض آب به اهل جهنم می‌خورانند در آب‌های اهل دنیا بریزند هر آینه همه اهل دنیا از بوی بدش بمیرند، و اگر یک حلقه از زنجیری که هفتاد زرع است و بر گردن اهل دوزخ می‌گذارند بر دنیا بگذارند از حرارت آن تمام دنیا بگدازد، و اگر پیراهنی از پیراهن‌های اهل آتش را در میان آسمان و زمین بیاویزند اهل دنیا از بوی بد آن هلاک شوند.

 

چون امین وحی این مطالب را بیان کرد رسول خدا و جبرئیل به گریه افتادند، خداوند فرشته‌ای را نازل فرمود که: پروردگار به شما سلام می‌رساند، و می‌فرماید: من شما را از آنچه مستوجب عذاب می‌گردد ایمنی دادم.سپس حضرت صادق (ع) فرمود: در آن روز اهل آتش عظمت دوزخ و عذاب الهی را درک می‌کنند، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعیم آن را آگاه می‌شوند، و چون اهل دوزخ وارد دوزخ می‌شوند هفتاد سال می‌کوشند تا خود را به بالای دوزخ می‌رسانند هنگامی‌که به کنار دوزخ می‌رسند، فرشتگان گرزهای آهن بر سر آنان می‌کوبند تا به قعر دوزخ بازگردند، پوستهای دوزخیان را پس از سوختن به پوست جدید تغییر می‌دهند، تا عذاب بر آنان تأثیر بیشتری بگذارد.

 

پس امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمود: آنچه برایت گفتم تو را بس است؟ ابوبصیر گفت: آری مرا بس است.


منبع : روزنامه عصرایرانیان