تاریخ : 14:56 - 1399/08/24
کد خبر : 287879
سرویس خبری : بهداشت و درمان
 

"چاره ای برای حل معمای کرونا"

"چاره ای برای حل معمای کرونا"

از ایران تا چین و از هند تا شــیلی، این روزها سیاســتمداران با معمایی مهم روبه رو هســتند کــه فرض اولیه تقابــل اقتصاد و سـلـامت در دوران پاندمی کووید19 را به چالش کشــیده است:

به گزارش کارگر آنلاین، بــه نظر میرســد در بلندمدت ملل مختلف هزینــه اقتصادی و محدودیتهای مشــابهی را در زندگی جدید تجربه میکنند، اما با وجود این میزان شیوع بیماری و فوت حاصل از آن برای برخی کشــورها بسیار شدیدتر از سایرین است.

به طور مشخص تر، پس از گذشت دوران قرنطینه شدید در ماههای اولیه شیوع کووید19 ،روال جدید زندگی اجتماعی در تهران، پکن، دهلی و ســانتیاگو تفاوت چندانی با هم ندارد: فعالیتهای روزمره به سطحی متوسط بازگشته است؛ کسب وکارها کم و بیش باز شده اند اما با تراکم کمتر از حالت عادی؛ بســیاری از ماسک استفاده میکنند؛ از مسابقات ورزشی تا ســینما و مهمانی، تجمعات اجتماعی بهشدت کاهش نیمه باز هستند؛ تمهیدات بهداشتی یافته است؛ مدرسه ها عموما رعایت میشــود و به طور خالصه، زندگی با تعامالت اقتصادی و اجتماعی کمتر جریان دارد.با وجود این شباهتها، آنچه به شدت متفاوت است نرخ پخش بیماری و فوت در میان کشورهای مختلف اســت. برای مثال، در حالیکه مرگ و میر روزانه در کره جنوبی و چین ماههاســت نزدیک صفر است )در هر دو کشور مرگ روزانه کمتــر از دوصدم نفر در هر میلیون نفر اســت(در آمریکا روزانه بالغ بر ۱۰۰۰ نفر فوت میکنند)حدود ســه مرگ روزانه در هر میلیون نفر).با تاملی در آمار درمی یابیم که نسبت بالاترین سرانه مرگ ومیر به پایین ترین آن در دنیا بیش از ۱۰۰ برابر است. نگاهی به داده های فوت مازاد -که معادل افزایش کل فوت کشورها نسبت به زمان مشــابه در سالهای گذشــته است و مشکل کم شماری مرگ ومیر کووید را نــدارد- نیز این تفاوت را تصدیق میکند.به طور خالصه و برخالف شهود غالب سیاستگذاران و مردم، با اینکه اقتصاد ملل مختلف به دلیل کرونا به نسبت مشابهی ضربه خورده است، اما شدت گسترش بیماری، اعم از تعداد سرانه بیمار و فوت روزانه، در کشورهای مختلف تفاوت قابل توجهی دارد. درک علل این پدیده، میتواند پیامد مفیدی برای سیاســتگذاری، در قالب ِ استراتژی کنترل ِ ضربتی کوتاه مدت داشته باشد، و برخی دلایل موفقیت کشــورهایی همچون چین، کره جنوبی، نیوزیلند و نروژ را در کنترل بیماری آشــکار کند. در ادامه به تشریح این پدیده و خالصه سیاست برگرفته از آن میپردازیم.جهت تبیین دقیقتر این پدیده، بررسی عدد بازتولید بیماری در جوامع مختلف میتواند راهگشا باشد. این عدد، تعداد متوسط بیماران جدیدی اســت که هر بیمار کووید در طول بیماری خود آلوده میکند.فرض کنید عدد بازتولید برابر با دو باشــد. در این صورت هر بیمار (قبل از بهبود یا مرگ) دو نفر را مریض میکند، از آن دو نفر چهار نفر، و از چهار، هشــت نفر بیمار میشــوند. به همین روال زنجیره بیماری به صورت نمایی رشــد میکند و به ســرعت جامعه را دربر میگیرد. به طور کلــی، اگر عدد بازتولید بیش از یک باشــد، تعداد بیماران (به صورت نمایی) رشد خواهد کــرد.اما اگر این عدد زیر یک باشــد، تعداد کل بیماران به مرور پایین میرود. لازم به ذکر اســت که عدد بازتولید تابعی است از حجم تعاملات اجتماعی و رفتارهای پیشگیرانه شهروندان: هرچه تعاملات بیشــتر باشند، عدد بازتولید هم بالاتر خواهد بود.به این ترتیب، عدد بازتولید ضمن توضیح روند بیماری، تخمینی از حجم تعامــات اجتماعی اقتصادی را نیز ارائــه میکند. قبل از آگاهی جهانی نسبت به همه گیری ویروس کرونا، این عدد در کشورهای مختلف، متفاوت و بین دو تا چهار تخمین زده میشد.اما با آگاهی از خطر و کاهش تعاملات، و همچنین تدابیری چون اســتفاده از ماســک، این عدد کاهش یافته است. نکته جالب توجه این است که مستقل از شرایط اولیه و فعلی، مقدار ضریب بازتولید در اکثر جوامع به عدد یک همگرا شــده اســت. این مهم در شکل1 زیرمحور افقی مشاهده می شــود.همگرایی عدد بازتولید نشان از همگرایی ســطح تعاملات اقتصادی اجتماعی در جوامع مختلف دارد و داده هــای جدید از تاثیر همه گیری بر اقتصاد کشــورهای مختلف نیز بر این مشــاهده صحه میگــذارد.نکته کلیدی برای ِ درک همگرایی جوامع به عدد بازتولید یک این است که تا وقتی که این عدد بالای یک باشــد، تعداد بیمــاران و فوت به صورت نمایــی افزایش مییابد و افزایش ریســک و اخبار مرگ و میر به احتیاط بیشتر شهروندان، کاهش تعاملات و در نتیجه کاهش عدد بازتولید می انجامــد.از اینرو حجم تعاملات اجتماعی در جوامع مختلف در عدد بازتولید حدود یک به تعادل میرســد.با این اوصاف، برای جلوگیری از انفجار بیماری، چاره ای جز پرداخت هزینه اقتصادی و اجتماعی لازم به منظور نگهداشتن عدد بازتولید ِ در حدود یک وجود ندارد و در این میان فرقی میان شیلی، آمریکا، ایران، عربستان و نیوزیلند نیست.با وجود شباهت کشــورها در نقطه تعادلی عدد بازتولید و به تبع آن هزینه اقتصادی تحمیلی، وضعیت آنها در هزینه های جانی بیماری بسیار متفاوت است.شکل1 نشان میدهد که هرچند عدد بازتولید در ماههای اخیر در کشورهای مختلف، کموبیش یکسان، و حدود یک اســت(محور افقی)، سرانه رسمی مرگ و میر ناشی از بیماری (محور عمودی) بین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است.دلیل تفاوت مرگ و میر چیست؟ قسمتی از این تفاوتها با کیفیت نظام بهداشــت و درمان و درصد سالخوردگان در جوامع توضیح داده میشــود اما داده ها نشــان میدهد مهمترین عامل عکس العمل جوامع به ریسک بیماری است: یعنی اینکه تحت چه شرایطی، هر جامعه ای سرانجام حاضر میشود به تلاشهای الزم برای رسیدن به عدد بازتولید یک تن دهد. برخی (گروه اول) فقط در صــورت تحمل هزینه مرگ و میر بالا(مثــلا مرگ بیش از دو نفــر در میلیون در روز) تعاملات را به اندازه ای پایین میآورند که عدد بازتولید به یک برسد و برخی دیگر (گروه دوم) با حساسیت کافــی و عکس العمل ضربتــی، عدد بازتولید را -با ارقام بســیار پایینتر فوت روزانه- به یک میرســانند. در نهایت، هر دو گروه میزان تعاملاتی مشــابه و متناظر با عدد بازتولید یک داشته و ازاین رو هزینه اقتصادی کمابیش مشابهی میپردازند، ولی گروه دوم به دلیل عکسالعمل ضربتی کوتاه مدت قادرند مرگ و میر ناشی از بیماری را محدود نگه دارند.

لازم به ذکر است که حساسیت گروه دوم برآیندی از حساســیت سیاستگذاران و شهروندان است و در این میان ارائه آمار دقیقتر در انتقال واقع بینانه ریسک موجود به شهروندان، نقش اساســی دارد؛ چراکه در نهایت، این شهروندان هستند که باید در یک عکس العمل ضربتی مشارکت کنند.با این اوصاف، ما به یک نتیجه جدید و مهم برای سیاستگذاری میرسیم: دوگانه موجود در ذهن سیاستگذاران مبنی بر انتخاب در شــرایط حاضر میــان مقابله با بیماری یا نجات اقتصاد، لزوما صادق نیســت. چرا؟چون همانطور که توضیح داده شد این دو عامل در بلندمدت عملا مســتقل از هم هستند.به بیان ساده دو قابل گزینه پیش روی سیاستگذار وجود دارد: یا باید هزینه نسبتا قابل ملاحظه ای را برای مقابله با کرونــا بپردازندو مرگ را به حداقل برسانند . یا با پرداخت همان هزینــه اقتصادی، هزینه ی مرگ و میر قابل ملاحظه ای را نیز متحمل شــوند.طبعا هیچ عقل سلیمی گزینه دوم را انتخاب نمیکند. علاوه براین، شواهد نشان میدهد بعضی از کشــورها با کم شــماری آمار رسمی مرگ و میر حاصل از بیماری، به کاهش حساســیت جامعه به ریســک و در نتیجــه بالا رفتن مرگ و میر در معادله بالا دامن میزنند.چنین جوامعــی در عین تحمل هزینه مرگ و میر بالاتر، بهره اقتصادی بالاتری نصیبشان نمیشود. چه باید کرد؟ جوامع هوشمند با آگاهی از این مهم و با پایین آوردن جدی عدد بازتولید به زیر یک به مدت چند هفته میتوانند به ســطح تعادلی جدید، و خیلی کمتر پخش بیماری برســند و پس از آن به ســطح تعادلی بلندمدت فعالیتهای اقتصادی (که متناظر با عدد بازتولید یک اســت)بازگردند.تحقیقات گوناگون بر اساس داده های انتشار بیماری و داده های رفتار اجتماعی مردم نشان میدهند که با توجه به شرایط فعلی ایران، سیاست مناسب برای هدف مورد بحث، دو مرحله اصلی دارد: اول، تعطیلی فراگیر کوتاه مدت سه تا چهارهفته ای به نحوی که تعداد بیماران در سطحجامعه بهشدت کاهش یابد (با توجه به دوره دوهفته ای بیماری) و به نقطه تعادلی جدیــد و دلخواه با مرگ ومیر محدود برســیم و دوم، بازگشت به فعالیتهــای اجتماعــی اقتصادی با کنترل عــدد بازتولیــد در نزدیکی یک.موفقیت این سیاست، وابسته به به حداقل رساندن تعاملات اجتماعی در مرحله اول اســت، بــه طوری که افراد از خانوارهای گوناگون تعاملات خود در فضاهای بســته را به نزدیک صفر برسانند و فعالیتهای ضروری با استفاده از ماسک صورت گیرد.البته لازمــه همراهی شــهروندان، ارتباط مداوم، شفافیت در اطلاع رسانی آمار ِ واقعــی و کامل مبتلایــان و فوتیها (فرای معیارهای تست رسمی و شامل موارد مشکوک به کرونا) و به تفکیک مناطق مختلف است.هرچند شاید به نظر برســد که آرامش جامعه در گرو کم ریســک جلوه دادن شرایط است، واقعیت این است که موفقیت سیاست ِ ضربتی کوتاه مدت وابسته به همراهی ِ کامل شهروندان است که این موضوع نیــز به آگاهی دقیق آنها از ریســک بیماری در نقاط مختلف و زمانهای مختلف گــره خورده اســت. پس از عبور از مرحله اول، سیاســتگذاران با دقت میتوانند به رصد عدد بازتولید و کنترل آن در نزدیک و زیر یک همت گمارند؛ آگاه از اینکه این سطح جدید تعاملات متناظر با بالاترین سطح ممکن فعالیت اقتصاد در سطح جهانی است. جزئیات گام دوم در بخش دوم مقاله تشریح میشود.بخش دوم•سیاستهای پیشنهادیبیش از هشــت ماه از آغاز پاندمی کرونا گذشته است. تاکنون دهها هزار هموطن جان خود را از دســت داده اند و اقتصاد کشــور تحت فشار جدی است.از طرف دیگر هنوز بیشتر جمعیت کشور مســتعد بیماری است و تا معرفی و عرضه جهانی واکسن چندین ماه فاصله داریم. بسیاری دیگر از کشورها نیز با چالشهای مشابهی دست و پنجه نرم میکنند.با وجود این، در میان مدت، چاره ای جز ادامه زندگی با ویروس، همزمان با تلاشــی ملی و همه جانبه برای کاهش صدمات پاندمی از جمله مرگ ومیر و تقلیل فشار اقتصادی، وجود ندارد.در این نوشــتار به توصیف مهمترین یافته ها بر اساس تجربه کشورهای مختلف میپردازیم. به طور خالصه، این یافته ها نشان میدهد که اجرای جدی چند سیاست ساده به کشور اجازه خواهد داد که ضمن حفظ فعالیت اقتصادی در حداکثر میزان ممکن در دوران کرونا، ســطح مرگ ومیر ناشــی از بیماری را نیز به شدت کاهش دهد.این سیاستها، با یک دوره تعطیلی فراگیر کوتاه مدت به منظور پایین آوردن سطح تعادلی مرگ ومیر آغاز میشود و در پی آن با استفاده همگانی از ماسک، تعیین سقف ظرفیت در فضاهای بسته، بهبود سیستم تهویه و دورکاری در شغل های میسر، بر بیشینه کردن فعالیت اقتصادی بدون انفجار بیماری تمرکز میکند.در کنار این سیاستها، شفافیت در اطلاع رسانی با اعلام حداکثری و تفکیکی آمار در سطح شــهرها، به صورتی که بتوان هر هفته فعالیتهای اقتصادی را بر اساس میزان گسترش بیماری در هر شهر تغییر داد، به کاهش آســیبهای اقتصادی کمک میکند.تجربه کشورهایی چون نیوزیلند، کره جنوبی، چین و نروژ نشان میدهد که اجرای این سیاستها کاملا عملی است و میتواند ضمن حفظ و حتی بهبود حجم فعالیتهای اقتصادی، مرگ ومیر ناشی از کرونا در کشور را به زیر یکدهم اعداد امروز کاهش دهد.در بخش اول دیدیم که پس از گذار از موج اولیه بیماری، حجم تعاملات افراد در کشورهای مختلف چندان متفاوت نبوده و اکثر آنها در نزدیکی عدد بازتولید یک (یعنی یک مبتلای جدید ناشی از هر بیمار، که مقیاســی از حجم تعامالت اقتصادی نیز است) به تعادل رسیده اند.حال آنکه تعداد مرگ ومیر سرانه در این کشورها به شدت متفاوت است. در آن مقاله نشان داده شد که کشورهای مختلف به مرور زمان به عدد بازتولید یک همگرا میشوند چراکه رشد بیماران با عدد بازتولیدی بیش از یک، انفجاری است و جامعه را وادار به کاهش تعاملات میکند.با این حال، نرخ مرگومیر در شرایط تعادلی، وابسته به پاسخ کوتاه مدت کشورهاست: کشورهای موفق پیش از آنکه عدد بازتولید را حول و حوش یک کنترل کنند، با سیاســتی ضربتی و کوتاه مدت مانند قرنطینه کامل(به غیر از شغلهای ضروری) عدد بازتولید را به میزان قابل توجهی پایینتر از یک نگه داشــتند و در نتیجه، تعداد بیماران در ســطح جامعه را به شدت کاهش داده اند.تجارب موفق و تحقیقات مربوطه نشان میدهد که در شرایط فعلی ایران و بسیاری دیگر از کشــورهای جهان که گرفتار این مشکل هستند، بهترین گزینه به کارگیری یک سیاست دو مرحله ای است:1 -با تعطیلی فراگیر کوتاه مدت ســه تــا چهار هفته ای -به نحوی که فقط تعاملات ضروری انجام شــود- تعداد بیماران جدید روزانه به شــدت کاهش یابد و پــس از آن 2 -با بازگشــت محتاطانه به فعالیتهای اجتماعی، همراه با ملاحظاتی که در ادامه این نوشتار به آن میپردازیم، عدد بازتولید در نزدیکی یک کنترل شود. اما چگونه میتوان ضمن حفــظ عدد بازتولید در حدود یک یا کمتر، تعاملات مهم اقتصادی را بیشــینه کرد؟ به طور کلی تنها دو مسیر برای کاهش گسترش کرونا (و عدد بازتولید) وجود دارد: 1 -کاهــش احتمال انتقال در صورت وقوع تماسهای اجتماعی و 2 -کاهــش تماسهــای اجتماعی. تحقیقــات مختلف به کمک مدلهــای دینامیکی پخش بیماری و دادههای تعامالت اجتماعی نشــان میدهد که امکان کنترل گسترش کرونا با هزینه اقتصادی به نســبت پایین وجود دارد، اما لازمه این کار اعمال مجموعهای از سیاستهای مشخص است که در زیر توصیف میشود:•کنترل شیوع کرونا با کاهش احتمال انتقال در صورت تماس اجتماعی سیاستهای کاهش نرخ انتقال در هر دو گام تعطیلی کوتاه مدت و بازگشایی محتاطانه موثرند و شامل موارد زیر میشوند:1 -اجباری شدن ماسک: پژوهشهای گوناگون نشان میدهند که استفاده همگانی از ماسک در جامعه احتمال انتقال بیماری را به نصف و حتی کمتر کاهش میدهد. بنابراین اگر عدد بازتولید ویروس در یک منطقه مثال سه باشد، فقط با استفاده از ماسک میتوان آن را به یک ونیم یا کمتر از آن کاهش داد.این میزان از تاثیر، با توجه به هزینه کم استفاده از ماسک، آن را از طرفی تبدیل به به صرفه ترین ابزار برای کنترل شیوع بیماری میکند و از طرف دیگر، با توجه به هزینه های فردی بیرون عمومی ماســک نزدن، آن را از دایره یک تصمیم صرفا می آورد.از اینرو اجباری کردن ماسک در تمام مراکز اداری، فضاهای پرتراکم، سوپرمارکتها و وسایل نقلیه عمومی به نظر منطقی میرسد. از ســوی دیگر، اجرای این سیاست ساده، عملی است؛ برای مثال با وجود تاکید بالا بر حریم شخصی در آمریکا، بسیاری از شهرهای این کشور استفاده از ماسک را در تمام فضاهای عمومی (حتی در فضای باز) اجباری کرده اند.پخش گسترده ماسک، حتی به صورت مجانی برای اقشار کم درآمد، قدمی ساده در اجرایی کردن این مهم است.2 -پرهیز از تجمع طولانی مدت در فضاهای بسته حتی با فاصله گذاری اجتماعی: یکی از مهمترین دانسته های ما در مورد ویروس کرونا این اســت که مســیر اصلی پخش ویروس از طریق هواست.این مساله که به ویژگیهای فیزیکی ویروس مرتبط است، به میزان انتشار آن دامن میزند. بنابراین حتی فاصله گذاری اجتماعی صرف نیز نمیتواند مانع انتقال بیماری کووید۱۹ در فضاهای بسته شود و در صورت وجود فرد ناقل، تراکم ویروس به سرعت در تمام نقاط یک محوطه بسته بالا میرود.به همین دلیل است که مهمانی در فضاهای بسته، حتی اگر با فاصله گذاری اجتماعی برگزار شود، با ریســک بالای بیماری برای حاضران همراه است. از سوی دیگر، ویروس در هوای باز فرصت تجمع پیدا نمیکند و فعالیتهایی که در محیط های باز و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی (دو متر فاصله بین افراد) صورت میگیرند بسیار کم خطرتر از تعاملات در فضای بسته خانه و کافه و ســالن هستند.بنابراین جلوگیری از فعالیت افراد در فضاهای باز و با رعایت فاصله اجتماعی، سیاستی مفید نیست. چراکه هم خطر چنین فعالیتهایی کم است و هم منع آنها، انگیزه افراد برای تجمع درون فضاهای بسته را افزایش میدهد.۳ -بهبود سیســتم تهویه در فضاهای بسته و آموزش آن به عموم: هرچند کاهش تراکم در فضاهای بسته اولویت و اهمیت بالایی داشته و در بسیاری از موارد نیز با سیاستگذاری درست، میسر است، در برخی موارد مانند مراکز تجاری و فروشــگاهها، نمیتوان فعالیت تجاری را به فضاهای باز محدود کرد. در چنین شــرایطی الزم است.که الف- ظرفیت مجاز این سرویس دهی در این کســب وکارها به نحوی تعیین شــود که امکان فاصله گذاری اجتماعی در آنها وجود داشــته باشد وب- سطح تهویــه این فضاها بهبود داده شــود تا اگر ویروســی در فضا موجود اســت به سرعت تهویه شود. سیستمهای تهویه باکیفیت در ســاعت شش بار یا بیشتر کل هــوای هر اتاق را عوض میکنند، و هــوا را از فیلترهایی عبور میدهند که توانایی جذب ویــروس را دارند. تهویه مناسب در وسایل نقلیه عمومی هم در کاهش ریســک بیماری نقش کلیدی دارد. در نبود چنین سیستمهایی لازم اســت که آموزش و مقررات گذاریهای الزم برای اســتفاده از روشهای سنتی تهویه هوا (مانند بازگذاشــتن پنجرهها و روشــن بودن پنکــه) در مکانهــای عمومی یــا گردهماییهای خصوصی انجام شود.•کاهش تماسهای اجتماعی: سیاستهایی که با هزینه اقتصادی حداقلی میتوانند به کاهش تماسهای اجتماعی و در نتیجه کاهش ســرعت انتشار بیماری بی انجامند عبارت اند از:۱ -دورکاری اجبــاری بــرای شغلهایی که ضربه اقتصادی کمتری میخورند:برای بســیاری از صاحبان مشاغل این امکان وجود دارد که با اندکی کاهش در بهره وری، وظایف شغلی خود را با دورکاری از منزل انجام دهند. برای مثال، بســیاری از مهندسان، مدرسان دانشــگاهها، کارمندان ادارات دولتی، دانشجویان، روانشناســان، عکاسان و روزنامه نگاران و آژانسهای مســافرتی ِ از امکان دورکاری برخوردارند.دورکاری این افراد نه تنها منجر به کاهش شیوع بیماری بین آنها میشود، بلکه با کاهش استفاده از وسایل نقلیه عمومی، امکان فاصله گیری اجتماعی برای افرادی که چنین امکانی را ندارند نیز بیشتر میسر میشود.تشویق و الزام به دورکاری، از موثرترین و کم هزینه ترین سیاستهای کاهش گسترش بیماری است. کارایی این سیاست وابســته به درک، اعتماد و همراهی مدیران و سیاســتگذاران از یکســو و تقویت زیرساخت اینترنتی لازم در کشور از سوی دیگر است. افزون بر این، مدیران باید از غیبت کارمندانی که در تماس با افراد بیمار بوده اند و نیاز به قرنطینه احتیاطی دارند، اســتقبال کنند و ضمن پاسداری از حقوق این افراد، شرایط را برای دورکاری آنها فراهم کنند.۲ -کنترل ظرفیت در فضاهای بسته مانند رستورانها و مغازه ها.: همانطور که گفته شد جمع شدن افراد در فضاهای بسته برای مدتی طولانی اصلی ترین سازوکار شیوع بیماری کووید۱۹ است. به همین دلیل لازم اســت تعداد افراد و مدت زمان حضور آنها تا حد ممکن در این فضاها محدود شود.از آنجا که ریسک انتقال بیماری در رستورانها و کافی شاپها با توجه به محدودیت استفاده از ماسک هنگام خوردن غذا بالاست، الزم است که در این مکانها تا جای ممکن از فضاهای باز استفاده شود و با قراردادن میزها در فاصله حداقل دو متر از هم و استفاده تمام مدت کارکنان از ماســک احتمال شیوع بیماری کم شود. علاوه براین، توصیه و تشویق مردم به سفارش غذای بیرونبر از رستورانها میتواند ضمــن کاهش خطر انتقال بیمار بــه چرخه اقتصادی نیز کمک کند.۳ -ممنوعیت همه فعالیتهای پرجمعیت در فضاهای بسته همچون مساجد و سالنهای عروسی: شــواهد فراوان نشان داده است که فعالیتهای پرتراکم در فضاهای بسته از قبیل مراسم عروسی در تالارهــا و برگزاری نماز جماعت داخل ســاختمان پرخطرترین فعالیتهای دوران پاندمیاند. ضروری اســت که اجازه برگزاری این با کشف واکسن مناسب( تنها در فعالیتها تا پایان پاندمی )احتماال فضاهای باز صادر شود.4 -اهمیت اعلام آمار هر منطقه و تعیین سیاستها بر اساس آمار محلی: پژوهشها نشان میدهند جزئیات سیاست بهینه برای شــهرها و مناطق گوناگون، بر حسب نرخ شیوع بیماری، جمعیت و ساختار اقتصادی، متفاوت است.سیاست مناسب برای کنترل بیماری در کلانشهری مانند تهران، با تراکم جمعیتی بالا با سیاست مناسب برای مناطق کم تراکم متفاوت است.افزون بر این، موفقیت در کنترل بیماری در گرو این است که وضعیت نشر ویروس در هر منطقه به طور پیوسته رصد شود تا در صورت مثبت شدن شیب تعداد موارد جدید بیماری، بتوان با تطبیق سیاست از یکسو و تطبیق میزان احتیاط افراد در اثر اعلام عمومی آمار از سوی دیگر، سطح تعاملات را پایین آورد.بنابراین الزم است که سیاستگذاران آمار هر منطقه را به طور پیوسته و دقیق اعلام کنند. در صورت افزایش سرانه بیماری از حدی مشخص )هدف سرانه بیماری در منطقه، مثال پنج بیمار جدید در میلیون در سیاســتهای محدودکننده را با تدابیری چون کاهش روز(، سریعا ظرفیت مجاز در فضاهای بســته یا افزایش شغلهایی که دورکاری اجباری برای آنها تعیین شــده است، اجرا کنند و در صورت کاهش شیوع بیماری، سیاستهای محدودکننده را به طور متناسب کاهش دهند.این سیاستگذاری دینامیک مبتنی بر آمار منطقه ای، علاوه بر کاهش شدت انتشار ویروس، کاهش آسیب به فعالیتهای اقتصادی در ســطح ملی را نیز به همراه خواهد داشت.فشار چندماهه بیماری و اقتصاد بر جامعه سنگینی میکند و شاید بعضی هزینه بیماری را کمتر از هزینه مقابله با آن بدانند. اما هزینه وحشتناک مرگ ومیر در روزهای ابتدای بیماری، که در هفته های اخیر نیز با شدت بیشتری در حال تکرار است نشان میدهد که تنها چاره عملی، عزمی جدی و ملی است برای کنترل بیماری.از پوشیدن ماسک تا رعایت فاصله گذاری و پرهیز از تجمع در مکانهای بسته، همه شهروندان میتوانند سهمی موثر در خروج ســربلندانه کشور از این دوران سخت داشته باشند و تلاش بردبارانه آنها به تقویت ســرمایه های اجتماعی کشور خواهد انجامید.پیروزی بر کرونا آســان نیست اما ممکن است و هزینه هم از هزینه بی عملی جانی و هم اقتصادی این پیروزی هر چند بالا، قطعا و کجدار و مریز مدارا کردن با بیماری بسیار کمتر است.


منبع : سلامت نیوز