تاریخ : 12:05 - 1399/10/16
کد خبر : 445101
سرویس خبری : بهداشت و درمان
 

ابهامات در فرمولاسیون و فاز مطالعات حیوانی واکسن کرونای ایرانی /سازمان غذا و دارو شفاف‌سازی کند!

ابهامات در فرمولاسیون و فاز مطالعات حیوانی واکسن کرونای ایرانی /سازمان غذا و دارو شفاف‌سازی کند!

غیر از مشکلات ماهیتی که بر انجام تحقیقات بالینی واکسن‌های کشته داخلی به شرح بالا وجود دارد. مشکل عمده و شکلی دیگر این است که واکسن‌های ویروسی کشته شده نیاز به تغلیظ و تخلیص دارد. یکی از دستگاه‌های مورد نیاز و ضروری در تولید چنین واکسنهایی، اولتراسانتریفوژ صنعتی با دور ۱۰۰ هزار جی به بالاست. تکنولوژی ساخت چنین دستگاه‌هایی نیز در دست معدود کشور‌های خاص است که ساخت و بکارگیری چنین دستگاه‌هایی بخاطر مباحث هسته‌ای از تولید تا بکار گیری آن کاملاً تحت نظر است!

به گزارش کارگر آنلاین، دکتر سید محمود ابراهیمی با شناسایی گونه جدید ویروس کرونا با قدرت سرایتی بسیار بالاتر در انگلیس، دوباره معادلات سیاسی، اجتماعی و بهداشتی کشور‌ها را به هم ریخته است و موج نگرانی فزاینده‌ای در دنیا را رقم زده است. این ایزوله مسری‌تر کووید ۱۹ ناشی از موتاسیون هم تردید‌ها نسبت به کارایی واکسن‌ها را دو چندان کرد و هم دولت‌ها بیش از پیش به واکسیناسیون متکی شدند. به نحوی که در چنین شرایطی وزیر بهداشت انگلیس نیز اعلام داشته تا زمانی که واکسن کرونا بین تمام مردم توزیع نشود، گونه جدید ویروس کرونا یک چالش عمده به شمار می‌رود.

در ایران موسسه واکسن و سرم سازی رازی که سابقه درخشان و کاربردی در زمینه تحقیقات و تولید واکسن‌های کشته و تخفیف حدت یافته انسانی و دام و طیور دارد در زمینه تولید واکسن کرونا تاکنون سیاست محتاط‌تر و غیر تبلیغاتی را دنبال نموده است. اما در مقابل، برخی سازمان‌های فاقد سابقه و کم تجربه در حیطه تحقیقات و تولید واکسن و حتی یک سری شرکت‌های دانش بنیان که جملگی نوپا هستند مدعی ساخت انواع و اقسام واکسن‌های کرونا هستند و بدون اینکه اندک توجهی به چشم انداز‌ها و زیرساخت‌های موجود داشته باشند اقدامشان بیشتر به مسابقه واکسن سازی شباهت دارد. البته یکی از مواردی که باعث چنین وضعیتی شده و صنعت تولید واکسن را تا سطح صنعت کنسرو سازی نزول داده سیاست‌های غلط وزارت بهداشت در این مقوله بوده است. وزارت بهداشت بدون اینکه اندک توجهی به زیرساخت‌ها و پتانسیل صنعتی کشور داشته باشد و بجای اینکه اقدام به تقویت موسسات شناسنامه دار تحقیقاتی و واکسن سازی کشور نماید تمام تخم مرغ‌های بهداشتی کشور را در سبد شرکت‌های نوظهور دانش بنیان چیده است و این باعث شده که علاوه بر شعارگرایی و سیاست زدگی در امر واکسن، هم سردرگمی در مردم و هم پراکنده کاری زیادی در امر تحقیقات واکسن رخ دهد. به نحوی که مدیرعامل شرکت شفا فارمد زیرمجموعه گروه دارویی برکت اعلام داشته که واکسن ما مشابه پلتفرم واکسن‌های سینوبک و سینوفارما در چین، بهارا در هند و یک محصول واکسن روسیه است. در ادامه رئیس ستاد اجرایی فرمان امام (ره) نیز در فاز اول نوید تولید دو میلیون دوز در ماه از این واکسن کشته معروف به «کوو ایران برکت» و در فاز ۳ تا دوازده میلیون دوز در ماه را دادند. گروهی دیگر از شرکت دانش بنیان نیز مدعی تولید واکسن تخفیف حدت یافته بر پایه ویروس سرخک هستند و برای مرتفع نمودن خاطره سیستم ایمنی جامعه نسبت به سرخک، مدعی اند که دوز آنرا بالا می‌برند، گروهی دیگر نیز مدعی تولید واکسن mRNA و گروهی دیگر نیز واکسن نوترکیب و...

واقعیت این است که ساخت واکسن به صرف تحقیقات محض و یا یک پروژه علمی نیست؛ بلکه تلفیقی است از تجربه و بکارگیری علوم مختلف، پتانسیل‌های صنعتی کشور در تولید تجهیزات آزمایشگاهی، اقتصاد، سیاست، رابطه بین دانشگاه و صنعت (تبدیل علم به ثروت) و .. که متاسفانه این شرایط نه تنها از عهده شرکت‌های دانش بنیان و سازمان‌های سازمان‌های نظامی و سیاسی و اجرایی خارج است، بلکه حتی کشور ما فاقد این مقوله‌های مهم کاربردی در حیطه بیولوژیست.

بر خلاف تصورات و تبلیغاتی که در نشریات جریان دارد، واکسن سازی معنایش ترکیب یک آنتی ژن با یک ادجوانت و تزریق آن به حیوان مدل و تولید آنتی بادی نیست. در علم تولید واکسن، فرمولاسیون، پایدار سازی آنتی ژن، فعالیت بیولوژی آنتی ژن، دینامیک آنتی بادی، استفاده صحیح از ادجوانت‌های مناسب و بررسی اثربخشی واکسن حاکم است که هر کدام از این موارد بسیار هزینه بردار و زمان بر است. این در صورتیست که در ایران تحقیقات آنچنانی در زمینه ادجوانت نیز وجود ندارد و تنها ادجوانتی که در ایران همراه با واکسن‌های کشته شده یا نوترکیب استفاده میشود، ادجوانت آلوم است.

همچنین در بحث واکسن، تولید آنتی بادی یا ایمنوژن بودن و بدون عوارض جانبی بودن آن هدف نیست. بلکه هدف از تحریک سیستم ایمنی متعاقب تجویز واکسن باید منتهی به ارزیابی اثربخشی واکسن شود. ارزیابی اثربخشی واکسن هم صرفاً در حیوان مدل ایمن شده در مواجه با ویروس بدست می‌آید. با این وصف، کووید ۱۹ از جمله ویروس‌هایی است که حیوان مدل ندارد و برخی کشور‌های توسعه یافته از حیوانات مدل ترانسژنیک استفاده می‌کنند. در مقابل، ایران در زمینه تولید حیوانات آزمایشگاهی خالص و پاتوژن فری تجربه‌ای ندارد. به نحوی که حتی شرایط استاندارد در نگهداری حیوانات پاتوژن فری را نیز نداریم. این یک ضعف بسیار بزرگ برای تحقیقات بیولوژی ایران است بطوریکه می‌توان گفت این اشکال بحدی مهم است که هم ادعای تولید واکسن را سطحی نگرانه به تصویر میکشد و نتایج خیلی از مقالات منتشره تحلیلی در زمینه ویروس شناسی و ایمنولوژی ایران را تحت الشعاع قرار داده است.

با مقدمه سازی بالا، یکی از اشکالات ماهیتی که بر روند بررسی واکسن‌های مورد ادعای شرکت‌های داخلی وارد است عدم انجام بررسی کارایی یا اثربخشی واکسن در حیوان مدل است. واکسنی هم که کارایی آن در حیوان مدل در مواجه با ویروس هدف مورد ارزیابی قرار نگیرد، یعنی فرمولاسیون آن واکسن ارزش بررسی جهت اخذ مجوز اخلاق و انجام فاز بالینی در انسان را ندارد. متاسفانه با لحاظ اینکه تست ارزیابی اثربخشی واکسن صرفاً باید بر اساس تست چالشی حیوان مدل باشد، به نظر می‌آید که شرکت‌های داخلی بجای تست چالشی از تست خنثی سازی ویروس با کمک آنتی بادی‌های اخذ شده از حیوان مدل ایمن شده (با واکسن مورد ادعایشان) بهره میگیرند. اینهم مستلزم اینست که در ارزیابی تستهایشان از آنتی بادی‌ها و آنتی ژن‌های استاندارد و تجاری استفاده کرده باشند.

در راستای این مقوله باید تفهیم کرد که واکسن‌های ویروسی از هر نوعی که باشد نمی‌تواند جلوی عفونت را بگیرد. واکسن‌ها صرفاً از طریق پایین آوردن بار ویروسی جلوی بروز علائم بالینی در میزبان را میگیرند و این شرایط را مهیا می‌سازند تا با کنترل عفونت در بدن، سیستم ایمنی فرد مبتلا علیه ویروس‌ها تحریک و تقویت شود تا در نهایت ایمنی سلولی سبب حذف عفونت شود. این مورد مهمی است که خیلی از محققان بالینی در تفسیر ایمن شدن ناشی از واکسیناسیون یا عفونت طبیعی دچار اشتباه میشوند و انتظار دارند که تست ویروسی یا سرولوژی افراد ایمن شده مثبت نباشد. در صورتیکه باید انتظار داشت، افراد ایمن شده علائم بالینی نداشته باشند یا بیمار نشوند!

با این تفسیر، نبود حیوان آزمایشگاهی مدل جهت ارزیابی کارایی واکسن کووید ۱۹ در ایران یک معضلی است که بدون آن مهمترین بخش ارزیابی پیش بالینی واکسن که فرمولاسیون و ارزیابی کارایی واکسن است دچار ابهام است یا بهتر می‌توان گفت که این پروسه مهم از مرحله تولید واکسن حذف شده است و انجام تست‌های خنثی سازی ویروس در سلول‌های آزمایشگاهی را نمی‌توان بعنوان جایگزین تست چالشی در راستای ارزیابی کارایی واکسن قلمداد نمود. فاز بالینی-انسانی واکسن‌ها نیز همانطور که اعلام شد معطوف به ایمنی زایی و بررسی عوارض جانبی است. نتایج این فاز نیز زمانی ارزشمند است که نتایج صحیح کارایی واکسن در حیوان مدل به اثبات رسیده باشد. گرنه هر ماده پروتئینی به انسان یا هر موجود زنده‌ای تزریق شود، قطعاً منجر به پاسخ ایمنی خواهد شد و سرم قندی و نمکی هم به انسان تزریق شود عوارضی نخواهد داشت. به بیان دیگر، در بحث تولید واکسن ما بدنبال ایمنی زایی و بدون عوارض جانبی داشتن یک واکسن نیستیم. بلکه در نهایت به دنبال اثبات اثربخشی واکسنی که بدون عوارض جانبی است، هستیم.

مضافاً اینکه بررسی عوارض جانبی صرفاً بالینی و مقطعی نیست. مثلاً استفاده از واکسن‌های mRNA که شرکت‌های فایزر و مدرنا مبلغ آنند دانش آن مربوط به حداقل ۲۰ سال قبل است و بیشتر برای تحقیقات در حیوانات آزمایشگاهی در جهت درمان تومور‌ها هدف بوده است. بطور کل، تزریق متعلقات ژنومی در هر فرمی که باشد به انسان‌ها ممنوع است. بویژه در بحث واکسن‌ها که برای پیشگیری درجامعه سالم استفاده میشود. همچنین تبعات و عوارض متعلقات ژنومی در جامعه سالم انسانی قابل پیش بینی نیست و امکان دارد که در نسل بعدی خودش را نشان دهد. وانگهی چه تضمینی هست که این متعلقات ژنومی در سلول تشکیل لوپ پایدار ندهد و منجر به بیماری‌های خود ایمن در جامعه نشود؟ لذا از بعد امنیت زیستی باید به چنین تبلیغاتی در رابطه با واکسن‌های ژنومی به دید تردید نگریست.

غیر از مشکلات ماهیتی که بر انجام تحقیقات بالینی واکسن‌های کشته داخلی به شرح بالا وجود دارد. مشکل عمده و شکلی دیگر این است که واکسن‌های ویروسی کشته شده نیاز به تغلیظ و تخلیص دارد. یکی از دستگاه‌های مورد نیاز و ضروری در تولید چنین واکسنهایی، اولتراسانتریفوژ صنعتی با دور ۱۰۰ هزار جی به بالاست. تکنولوژی ساخت چنین دستگاه‌هایی نیز در دست معدود کشور‌های خاص است که ساخت و بکارگیری چنین دستگاه‌هایی بخاطر مباحث هسته‌ای از تولید تا بکار گیری آن کاملاً تحت نظر است!

با اینکه موسسه واکسن و سرم سازی رازی سابقه زیادی در ساخت واکسن‌های آنفلوانزای کشته شده طیور را داراست و سالیانه بیش از یک میلیارد دوز واکسن آنفلوانزای طیور تولید می‌کند. با اینکه کلیه استاندارد‌های ویروسی، آنتی ژنی و آنتی بادی این واکسن بصورت تجاری موجود است و نمونه ویروس استاندارد، واکسن استاندارد و دستورالعمل‌های آن و حیوان مدل آزمایشگاهی جهت تست چالشی آن نیز وجود دارد. با اینحال امکان تولید چنین واکسن کشته شده‌ای جهت مصرف انسانی در ایران وجود نداشته و نخواهد داشت و وزارت بهداشت بالغ بر ده سال است که وعده تولید واکسن آنفلوانزای داخلی را می‌دهد. علتش این است که کشت ویروس آنفلوانزا با تیتر عالی و بسیار ساده و اقتصادی در تخم مرغ جنین دار انجام میگیرد و استفاده از چنین واکسنی برای استفاده در صنعت طیور از حساسیت‌های چندانی برخوردار نیست. اما به دلیل اینکه خیلی از افراد جامعه نسبت به آلبومین تخم مرغ حساسیت دارند و در بحث انسانی واکسن، تعیین عیار ویروسی و تغلیظ آن جهت غیر فعال کردن ویروس بسیار حائز اهمیت است، پس در اینجا دستگاه اولتراسانتریفیوژ صنعتی بسیار حائز اهمیت است که فقدان آن هیچ جایگزین موثر و اقتصادی نخواهد داشت. 

اما در بحث واکسن کرونای کشته که ایران مدعی تولید آن تا سطح ۱۲ میلیون دوز در ماه است باید گفت که این ادعا عملاً از لحاظ فنی و کمیت تولید تا صد هزار دوز هم مقدور نیست و از بعد کیفیت و صدور مجوز برای انجام فاز بالینی آن، باید نسبت به نتایج مطالعات فاز پیش بالینی آن شفاف سازی بیشتری صورت گیرد. برای تولید واکسن کرونای کشته شده، بر خلاف آنفلوانزا، ویروس آن الزاماً در سل لاین کشت داده میشود. یکی از مشکلاتی که این روش تکثیر دارد ماهیت توموری بودن سل لاینهاست؛ لذا وقتی که ویروس کرونا از چنین سل لاین‌هایی برداشت میشود، الزاماً همراه آن ژنوم سلول‌های توموری و مولکول‌های ناشناخته توموری نیز وجود دارد که با هم بصورت یک سوسپانسیون از روی سلول جدا میشوند تا پروسه تخلیص و تغلیظ بر روی آن انجام گیرد تا در نهایت ویروس تخلیص و تغلیظ شده با کمک مواد شیمیایی و فیزیکی غیر فعال گردد. اصل مشکل صنعتی ما همینجاست که از لحاظ تکنولوژی و صنعتی فاقد اولتراسانتریفیوژ و دستگاه‌های تخلیص کننده هستیم. اما سئوال اینجاست که با لحاظ پوشش دار بودن این ویروس و اینکه یکی از ملزمات ساخت واکسن کشته شده وجود اولتراسانتریفیوژ‌های صنعتی با دور بسیار بالاست و این دستگاه در سطح صنعتی حتی یک نمونه از آن نیز در کشور وجود ندارد، چگونه روند تولید چنین واکسنی در ایران محقق خواهد شد. در بعد بررسی عوارض جانبی چنین واکسنی چطور می‌توان تضمین داد که ژنوم و مولکول‌های ناشناخته توموری همراه با چنین واکسنی در سطح جامعه اشاعه نیابد؟ قطعاً عوارض جانبی چنین تاثیراتی نیز مثل بحث mRNA‌ها مقطعی نیست و نیاز به زمان دارد؟

حال نظر به اینکه امنیت بهداشتی کشور زیربنای امنیت زیستی و غذایی کشور بوده و یکی از وظایف مهم سازمان غذا و دارو نیز نظارت بر تهیه و تولید، کنترل و بررسی ایمنی و کارآمدی و صدور مجوز بهداشتی محصولات بیولوژیک است و اینکه بر خلاف ساخت دارو برای درمان؛ در مبحث واکسن، جامعه سالم برای پیشگیری مورد هدف است، انتظار است که سازمان غذا و دارو در راستای شرح وظایف خود به این موارد مهم آمده توجه کافی و وافی داشته باشد و برای اقناع عمومی و اثبات توانایی ایران در ساخت واکسن، نتایج فاز پیش بالینی چنین واکسن‌هایی را بصورت مستند منتشر نماید. چرا که تضمین امنیت بهداشتی کشور بحدی حائز اهمیت است که هر گونه خطای مداخله‌ای در آن نه قابل جبران نه قابل برگشت و نه قابل اصلاح است.

 


منبع : اخبار روز ایران و جهان | آفتاب نیوز