یکی از دلایل قاطی کردن شغل با زندگی شخصی، این است که ما مرز بین این دو تا را نمیدانیم. نمیدانیم کدام بخش از حرفها و افکارمان، مربوط به شغل ماست و کدام مربوط به زندگی شخصی. برای همین نیاز است که مرز بین این دو را به طور واضح و مشخص بدانیم و اجازه ندهیم هیچ کدام از آنها، از مرز تعیین شده رد شوند.
مرز بندی بین کار و زندگی شخصی، به شما کمک میکند که هر دوی اینها به راحتی پیش بروند و شما نیز از توانایی ذهنی و جسمی بهتری برخوردار باشید. مرزبندی بین این دو، به مقدار زیادی باعث جلوگیری از آشفتگیهای ذهنی خواهد شد و نیز باعث میشود آشغال های ذهنی کمتری را با خود حمل کنیم.
داشتن بار سنگین آشغال های ذهنی ، یکی از رایج ترین بیماری های انسان مدرن است. انسان مدرن در خانه مشغول فکر کردن به شغل و کسب و کارش است و در زمان کار، مشغول فکر کردن به خانه و زندگی اش. انسان مدرن برای خوابیدن دچار مشکل است چون ذهنش بیش از حد مجاز انباشته از آشغال های ذهنی است. ذهن او مرتبا در حال رفت و برگشت بین افکار مختلف است. افکاری که اکثرشان بیهوده و به درد نخور هستند. انسان مدرن داری یک ذهن آشفته است آنهم فقط به دلیل اینکه نمیداند چگونه میتواند افکارش را چیدمان کند.
اگر قصد داریم از زندگی لذت ببریم، زدودن آشغال های ذهنی، اساسی ترین کاری ست که اول از همه باید انجام دهیم. حذف آشغال های ذهنی به راحتی امکان پذیر است تنها با گذاشتن مرزهای مشخص بین همه چیز.
مرزبندی کردن نه تنها آزادی شما را نمیگیرد بلکه برعکس، باعث آزادی عمل بیشتر شما میشود چرا که با یک ذهن شلوغ و درهم، هیچگاه نمیتوانید آزادانه فعالیت کنید چون دست و پای شما توسط ذهنتان همواره بسته است.
مرزبندی کردن بین افکار، باعث میشود توانایی ذهنی ما برای سویچ کردن بین فعالیت های شعلی و زندگی شخصی، بالاتر برود چرا که با یک ذهن منظم، هرچیزی سر جای مناسب خودش قرار دارد، میزان استرس کاهش مییابد، تمرکزمان نیز بالاتر میرود.
در این مقاله قصد داریم بیاموزیم چگونه و به چه روشهایی، آشغال های ذهنی را جارو کنیم و هر چیزی را سرجای مناسب خودش قرار دهیم. راز اصلی در آموختن این روش، درک مدیریت زمان است. با مرز بندی زمان به راحتی میتوانیم مرز بندی افکار نیز داشته باشیم. و سپس با افکار مرزبندی شده، به تمرکز ذهنی بیشتری هدایت خواهیم شد.
منبع: مجله قرمز