تاریخ : 16:06 - 1399/06/13
کد خبر : 98493
سرویس خبری : حوادث
 

ناگفته های شهادت محمد حسن نژاد، محیط بان هرمزگانی از زبان یکی از نزدیکانش

ناگفته های شهادت محمد حسن نژاد، محیط بان هرمزگانی از زبان یکی از نزدیکانش

«وقتی گلوله به سینه محمد اصابت کرد و او روی زمین افتاد، همکارش دستمالی را که روی صورتش کشیده بود، کنار زد و شکارچی‌ای که گلوله را شلیک کرده بود با دیدن چهره او، فهمید که دایی‌اش را هدف گلوله قرار داده است.» این‌ دردناک‌ترین لحظات از حادثه‌ای است که غروب سه‌شنبه در ارتفاعات روستای ارمک در حوالی بندرلنگه رخ داد؛ حادثه‌ای که به شهادت محیط‌بان 50ساله اهل بندرلنگه و خودکشی عامل این جنایت که خواهرزاده او بود، ختم شد. خواهر همسر او از جزئیات حادثه می‌گوید.

به گزارش کارگر آنلاین،  «وقتی گلوله به سینه محمد اصابت کرد و او روی زمین افتاد، همکارش دستمالی را که روی صورتش کشیده بود، کنار زد و شکارچی‌ای که گلوله را شلیک کرده بود با دیدن چهره او، فهمید که دایی‌اش را هدف گلوله قرار داده است.» این‌ دردناک‌ترین لحظات از حادثه‌ای است که غروب سه‌شنبه در ارتفاعات روستای ارمک در حوالی بندرلنگه رخ داد؛ حادثه‌ای که به شهادت محیط‌بان 50ساله اهل بندرلنگه که به ضامن آهو معروف بود و خودکشی عامل این جنایت که خواهرزاده او بود، ختم شد. در شرایطی که همسر و فرزندان محیط‌بان وظیفه‌شناس هنوز در شوک حادثه هستند و گریه اجازه حرف زدن به آنها نمی‌دهد، خواهر همسر او از جزئیات حادثه و تراژدی‌ای می‌گوید که در کوه‌های روستای ارمک در حوالی بندرلنگه رخ داد.

شما چطور در جریان حادثه قرار گرفتید؟

محمد (محیط‌بان شهید) همراه برادر کوچک‌ترش به‌نام علی در اداره محیط‌بانی کار می‌کردند. ابتدا علی در جریان حادثه قرار گرفت و با همسر و بچه‌های محمد تماس گرفت و گفت که برایش حادثه‌ای رخ داده و بعد رفته‌رفته همه ماجرا را تعریف کرد و فهمیدیم که شوهرخواهرم به شهادت رسیده است.

این حادثه چطور اتفاق افتاد؟

بعدازظهر سه‌شنبه بود که محمد سوار ماشین شد و به محل کارش در اداره محیط‌بانی بندرلنگه رفت. او و خواهرم 2پسر 15 و 20ساله دارند و سال‌هاست که در بندرلنگه زندگی می‌کنند. از خانه تا اداره محیط‌بانی راه زیادی نیست و بعدا شنیدیم که وقتی محمد به اداره رسیده، به آنها گزارش شده که عده‌ای شکارچی غیرمجاز در کوه‌های اطراف روستای ارمک دیده شده‌اند؛ برای همین او همراه رئیس اداره راهی ماموریت شدند تا شکارچی‌ها را دستگیر کنند.

حدودا چه ساعتی به آنجا رسیدند؟

قبل از ساعت 8شب به محل حادثه رسیده بودند؛ وقتی هنوز هوا روشن بود. هر دوی آنها صورتشان را با دستمال و شال پوشانده بودند که توسط شکارچی‌ها شناسایی نشوند. وقتی به کوه‌های ارمک رسیدند، شروع به گشتزنی کردند تا اینکه رد شکارچی‌های غیرمجاز را زدند. بعد از کمی جست‌وجو موفق شدند آنها را غافلگیر کنند، اما شکارچی‌ها که اسلحه داشتند، شروع به تیراندازی کردند.

شکارچی‌ها چند نفر بودند؟

ظاهرا 3نفر بودند. آنها هم برای اینکه شناسایی نشوند، صورتشان را پوشانده بودند. یکی از آنها با اسلحه شکاری که در دست داشت، شروع به تیراندازی به سوی محمد و رئیسش کرد. گلوله به سینه محمد خورد و او روی زمین افتاد. رئیس اداره با دیدن این صحنه به سمت محمد رفت و دستمال روی صورتش را کنار زد و سر او را بالا گرفت که نگذارد بمیرد. همان موقع بود که شکارچی‌ها صورت محمد را دیدند و خواهرزاده‌اش که یکی از شکارچی‌ها بود، او را شناخت.

او همان موقع خودکشی کرد؟

نه. هر 3شکارچی بعد از این ماجرا فرار کردند. هر کدام از یک مسیر رفتند که گیر نیفتند. بعد از آن همکار محمد اورژانس را خبر کرد و ماجرا را به مرکز گزارش داد. شوهرخواهرم را به بیمارستان منتقل کردند، اما او به‌دلیل شدت جراحاتی که دیده بود به شهادت رسید. بعد از آن، وقتی مأموران برای پیدا کردن شکارچیان راهی محل حادثه شدند، جسد یکی از شکارچیان، یعنی خواهرزاده محمد را دیدند که در بیابان افتاده بود. او وقتی فهمیده بود که به سوی دایی‌اش شلیک کرده، پا به فرار گذاشته بود، اما ظاهرا زمانی که خبردار شده بود که دایی‌اش جانش را از دست داده است، به منطقه‌ای خلوت و بیابانی رفته و به‌خاطر شدت عذاب وجدان، گلوله‌ای به سرش شلیک و خودکشی کرده بود.

ضارب دوم محیط‌بان شهید هرمزگانی خودکشی کرد/ محیط‌بان دایی او بود

 

 


منبع : hadese24