این اشک ها شفا می بخشند
به گزارش کارگرآنلاین قبل از هر چیز یادآور میشویم که سوگواری برای امام حسین(ع)، به طور عمده، در چارچوب اعتقادات و ایمان دینی صورت میگیرد و آثار مثبت دینداری در پیشگیری و درمان بیماریهای روانی، به کمک مطالعات تجربی اثبات شده است. "برنارد اسپیلکا" و "پاول ورم"، به هنگام ارزیابی ادبیات مربوط به رابطه دین و بهداشت روانی نتیجه گرفتند که از چهار طریق میتوان میان دین و بهداشت روانی پیوند برقرار کرد:
1. دین گریزگاهی برای فرار از ناراحتی روانی موجود است
2. دین ممکن است نشانههای بیماری روانی را سرکوب و فرد را دوباره اجتماعی سازد و وی را ترغیب کند تا به شکلهایی از تفکر و رفتار روی آورد که متعارفتر و از لحاظ اجتماعی پذیرفتهتر باشد؛
3. دین ممکن است ملجأ یا پناهگاهی برای گریز از فشارهای زندگی فراهم سازد که در غیاب دین میتوانند اختلال روانی را تسریع کنند
4. دین میتواند بستری برای رشد دیدگاههای وسیعتر وتحقق کاملتر تواناییهای فردی فراهم سازد. پژوهشهای متعددی که پیرامون نظریه آلپورت در خصوص جهتگیری مذهبی انجام شده است، نشان دادهاند که جهت گیری مذهبی درونی(دین به عنوان هدف، نه وسیله) با رضایت از زندگی، سازگاری روانشناختی، خویشتنداری و عملکرد بهتر شخصیتی، عزت نفس، کنترل درونی، هدفمندی زندگی، سلامت روانی و سازگاری در کهنسالی، همبستگی مثبت دارد. به اعتبار این یافتهها، آثار مثبت سوگواری برای امام حسین، با استفاده از روشها و معیارهای علم روانشناسی، قابل توجیه است. به نظر میرسد برگزاری مراسم سوگواری برای امام حسین میتواند به پرورش شخصیت سالم کمک کند.
در اینجا به چند دلیل اشاره میشود:
احساس همدلی و شفقت
از نظر روانشناسی، یکی از ویژگیهای افراد بزرگسال و رشد یافته خروج از خود محوری و احساس همدلی است. براساس نظریه پیاژه و پژوهشهای کهلبرگ، انتظار میرود افراد در اثر تحول شناختی و اخلاقی از خودمحوری خارج شده و بتوانند خود را در جایگاه دیگران قرار دهند تا دیدگاه و احساس آنها را تجربه کنند. اینگونه تحول در همه فرهنگها و جوامع مطلوب بوده و وقفه یا کندی آن نشانه نابهنجاری رشد انسان تلقی میشود. احساس همدلی و شفقت، در طول تاریخ بشر، به عنوان آرمانی پایدار و یک اصل اخلاقی جهان شمول پذیرفته شده است. از این نظر، افرادی که در مقابل اخبار مربوط به قیام و شهادت و مصائب امام حسین و یارانش متأثر نمیشوند، به عنوان افراد فاقد احساس همدلی، بیمار شمرده مىشوند؛ البته شرط صحت این ادعا این است که فرد با اخبار مربوط درگیر شود، استدلال درستی از موقعیت داشته باشد، از نظر هیجانی برانگیخته شود و نسبت به موضوع دلبستگی پیدا کند. بنابراین، حداقل در مورد شیعیان که به امام حسین دلبستگی دارند، سوگوارى نکردن، می تواند به عنوان نشانه بیمارى و یا رفتارى نابهنجار تلقی شود.
تأثیر عمیق بر دیگران
بنا به گفته "جفری.ای.کاتلر" ، نویسنده کتاب "زبان اشکها"، گریه علاوه بر اینکه از لحاظ فیزیولوژیکی باعث نرم شدن چشم و خروج مواد سمی از آن میشود، روابط میان انسانها را محکمتر میکند. گریستن همانند خندیدن، با ایما و اشاره سخن گفتن، قیافه گرفتن، فریاد کشیدن و سایر اشکال زبان بدن، وسیلهای مؤثر برای برقراری ارتباط است. اشک چشم، گویشی بیصدا اما حاوی صدها پیام مختلف است. از نظر کردارشناسان و روانشناسان تکاملی، گریه یک فریاد رنج است که در کودکان خردسال موجب پیوستگی به مظهر دلبستگی و حفظ بقا میشود.
پالایش و تخلیه هیجانی
صرف نظر از اعتقادات دینی، گریستن براى شخص مصیبتزده، میتواند اثری شفابخش داشته باشد. بنا به گزارش کاتلر، "مارگارت کرپو" در مطالعه خود به این نتیجه رسیده که افرادی که بسیار گریه میکنند و نسبت به گریه نگرش مثبتی دارند، از لحاظ عاطفی و جسمی سالمتر از افرادی هستند که اصلاً گریه نمیکنند یا گریستن را بیهوده میپندارند. migna.ir مرور خاطرات تلخ، یکى از راههاى تخلیه هیجانی و کاهش دردهای جانکاه است؛ به طوری که صحبت کردن درباره مصائب شخص مورد علاقه و بیان ویژگىهاى خوب او، جملگى در تسکین داغدیدگى مؤثر است. گریستن موجب رهایى از فشارهاى هیجانى می شود. راز مؤثر واقع شدن گروهدرمانی هم در همینجا نهفته است. گروهدرمانى، یکى از راههاى مؤثرکاهش فشارهاى ناشى از داغدیدگى است. ایجاد امید، تبادل اطلاعات، عمومیسازی مشکل، یادگیرى مشاهدهای و تخلیة هیجانی از عواملی هستند که درجریان گروهدرمانی دخالت دارند و در کاهش درد و فشار روانى ناشى از داغدیدگى مؤثر واقع میشوند.
از آن چه بیان شد نباید نتیجه گرفت که هر نوع رفتاری در قالب عزاداری برای امام حسین آثار مثبت در پی دارد. تردیدی نیست که از مراسم عزاداری امام حسین طنینهای مختلفی به گوش میرسد؛ عزاداران با درجات متفاوتی از خلوص در محافل حاضر میشوند و مقاصد آنان بسیار متفاوت است؛ به طوری که میتوان ادعا کرد، برخی از نمایشهای رفتاری در قالب سوگواری ممکن است آثار تربیتی نامطلوب داشته و برای سلامتی فرد و جامعه نیز مخرب باشد.