یادداشتی از وزیر دفاع
دولت سیزدهم تبلور سیاست خارجی متوازن
دولت سیزدهم فراتر از رویکرد ایدئولوژیک محور، همکاریهای اقتصادی و بازرگانی با کشورهای آمریکای لاتین را در اولویت قرار داده است که برحسب اشتراک گفتمانی در قالب سیاست های ضد آمریکایی دنبال می گردد.
سرتیپ محمدرضا قرایی آشتیانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در یادداشتی در رابطه با تبلور سیاست خارجی دولت سیزدهم نوشت: کشورهای جهان همواره سعی در تعزیز و حفظ منافع ملی خود داشتهاند. برخی از کشورها، با توجه به شرایط و عوامل خاص، بسترهایی را برای تامین منافع خود در دیگر کشورها ایجاد کردهاند. جمهوری اسلامی ایران نیز در چندین کشور، از جمله ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، بسترهای مناسبی را برای تأمین منافع خود ایجاد کرده است. دولت سیزدهم فراتر از رویکرد ایدئولوژیک محور، همکاریهای اقتصادی و بازرگانی با کشورهای آمریکای لاتین را در اولویت قرار داده است که برحسب اشتراک گفتمانی در قالب سیاست های ضد آمریکایی دنبال میگردد.
به گزارش کارگر آنلاین به نقل از بولتن نیوز، اشتراک گفتمانی، منافع و اهداف میان ایران و سه کشور ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه در مسیر مبارزه با امپریالیسم را بر دو وجه آرمانی و واقعی تعریف میکنند؛ در واقع آنچه سیاست خارجی را به منصه تعالی میرساند ترکیبی از این دو برحسب موضوع ایدئولوژی و منافع ملی میباشد؛ به طوری که بازیابی و شناخت ظرفیتها و توانمندیها جهت حصول به وجوه حداکثری منافع در عرصههای مختلف با تاکید بر مسئله استقلال، خودباوری و کنشگری مسئلهای است که در حوزه سیاست خارجی مورد توجه بود و به بارورسازی آن میانجامد.
آنچه که در حوزه سیاست خارجی از سوی دولت سیزدهم دنبال شده است سیاست خارجی متوازن در عرصه نظام بینالملل بوده است که توسعه روابط با کشورهای آمریکای لاتین نیز بخشی از این متوازنسازی به شمار میرود. در حقیقت دولت سیزدهم فراتر از رویکرد ایدئولوژیکمحور، همکاریهای اقتصادی و بازرگانی با کشورهای آمریکای لاتین را در اولویت قرار داده است که برحسب اشتراک گفتمانی در قالب سیاستهای ضد آمریکایی دنبال میگردد.
واقعیت امر این است که سیاست گسترش سطح ارتباطات و تعاملات با دولتهای منطقه آمریکای لاتین به ویژه سه دولت ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، راهبردی انقلابی به حساب میآید، چرا که هر سه دولت دارای مواضع ضدامپریالیستی هستند و تهران با این دولتها دارای منافع مشترک اساسی میباشد.
قابل ذکر است که در طول سالهای پس از انقلاب، و بخصوص در زمان روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم و سیزدهم، دولتهای آمریکای لاتین به ویژه سه دولت ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، همگرایی و همسویی بیشتری با ما نشان دادهاند، و بخشی از نیازمندیهای دو طرف در قالب دیپلماسی سیاسی، اقتصادی و نظامی، تامین شد؛ با این حال فضای خالی موجود در روابط عمیق دوطرفه فقط در زمان دو دولت یازدهم و دوازدهم شیخ حسن روحانی به صورت بارز مشهود است که علت اصلی آن نیز بر همگان مشخص است و آن چیزی نیست مگر حکمفرمایی جریان غرب زدهی آن دولت بر سیاست خارجی کشور و گوش سپردن به دستور دولت ایالات متحده آمریکا مبنی بر خروج جمهوری اسلامی از حیات خلوت آنان (یعنی آمریکای لاتین).
از این رو برای درک بهتر منافع حاصله از تعمیق روابط و عمق بخشی به آن فقط کافی است به نتایج سیاست دولت سیزدهم در همین حدود دوسال عمرش در ارتباطگیری با دولت ونزوئلا نگاهی بیندازیم تا متوجه شویم چگونه ارتباطات نفتی، اقتصادی، و سیاسی ما با ونزوئلا و دو کشور دیگر بر میزان اقتدارمان جهان افزوده است؛ ۱- انتقال مکرر نفت، تجهیزات و فرآوردههای نفتی مورد نیاز ونزوئلا با اسکورت دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی در سایه تهدیدات رژیم صهیونیستی و آمریکا ۲- اقدامات لازم برای راهاندازی پالایشگاههای فراسرزمینی در این کشورها و برآورد کسب منافع مادی فراوان با دور زدن تحریمهای غرب ۳- همکاریهای مشترک صنعتی و تجاری زمین مانده از زمان روی کار آمدن شیخ حسن روحانی ۴- همکاری مشترک ایران و کوبا در تهیه واکسن کرونا ۵- فراهمآوری بسترهای مشترک ارتباطات فرهنگی با راهاندازی رایزنیهای فرهنگی در سه کشور با رویکرد تقویت قدرت نرم افزارانهی جمهوری اسلامی ۶- امضای ۳۵ سند همکاری با سه کشور به ویژه در حوزهی همکاریهای پزشکی، نفتی، تجاری با تمرکز بر رویکرد صنایع دانش بنیان و ....
موضوع دیگر در این باره، حضور جریان ساز همسر رئیس جمهور در این سفر (با دارا بودن صفات و ویژگیهای دانشگاهی و مذهبی) به ویژه نکات مهم طرح شده توسط ایشان در مصاحبهی تلویزیونی شان است؛ اتفاقی که در زمان هیچ یک از سفرهای روسای جمهور قبلی رخ نداده است، زیرا (بدون آن که بخواهیم جسارتی به آنان داشته باشیم) هیچ یک از همسران آنان حداقل به این میزان از تحصیلات دانشگاهی نائل نشدهاند.
به نظر میآید زمان آن رسیده باشد که مردم ما بیش از پیش در جریان منافع ملی تامین شده در این رهگذر باشند. روندی که با تشکر رئیس جمهور ونزوئلا در این سفر از سردار حاج قاسم سلیمانی فقط در یکی از موارد به عمل آورد و روسای جمهور کشورهای نیکاراگوئه و کوبا به صورت ویژه به تمجید وتحسین شخصیت حاج قاسم پرداختند. علاوه بر این موارد، میتوان حداقل سه محور مهم برای منافع ملی جمهوری اسلامی در این مسیر شناسایی کرد:
بند اول: روابط اقتصادی
یکی از مهمترین بسترهای تامین منافع ملی، روابط اقتصادی است. جمهوری اسلامی ایران با کشورهای ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه روابط تجاری و اقتصادی قوی را برقرار کرده است. این روابط شامل تبادل کالاها، خدمات و سرمایهگذاریهای مشترک میشود. ایران به عنوان یک کشور با تواناییهای صنعتی و فناوری پیشرفته، میتواند نیازهای این کشورها را در برخی از حوزهها برآورده کند و در عوض، منافع اقتصادی خود را تامین نماید.
بند دوم: همکاری در حوزههای مهم
جمهوری اسلامی ایران با ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه در حوزههای مختلفی همکاری میکند. این همکاری شامل حوزههای امنیتی، ارتباطات، بهداشت و درمان، فرهنگ و آموزش، فناوری اطلاعات و غیره میشود. تقویت روابط در این حوزهها، به دو کشور امکان میدهد تا با بهرهبرداری از دانش و تجربیات همدیگر، منافع مشترک را تقویت کنند و در عین حال تأمین منافع ملی خود را نیز مدنظر قرار دهند.
بند سوم: تبادل فرهنگی
برقراری روابط فرهنگی و تبادلات فرهنگی نیز یکی از بسترهای مهم در تامین منافع ملی است. جمهوری اسلامی ایران با ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه اقدامات فرهنگی متنوعی را انجام داده است، از جمله تبادل هنرمندان، نمایشگاهها، کنفرانسها و همایشهای مشترک. این تبادلات، روابط میان مردم و دولتهای دو کشور را تقویت کرده و به تبادل فرهنگ و دیدگاهها کمک میکند.
کوتاه سخن اینکه، چتر دیپلماسی فراگیر بر سر آمریکای لاتین با حصول به اهدافی چون تأمین منافع ملی، بارورسازی ظرفیتها و قابلیتهای امپریالیستستیز در حوزههای سیاسی، اقتصادی، تجاری و ... موضوعی است که در حوزه سیاست خارجی متوازن با راهبرد انقلابی از سوی دولت سیزدهم در آمریکای لاتین و دیگر مناطق دنبال میگردد.
بسترهای مناسب تامین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه از طریق روابط اقتصادی، همکاری در حوزههای مهم و تبادل فرهنگی فراهم شده است. این بسترها، علاوه بر تأمین منافع ملی ایران، به توسعه روابط دوجانبه و تعزیز همکاریهای مشترک نیز کمک میکنند. ارتقای این روابط و تقویت بسترهای تامین منافع، به منظور استفاده بیشتر از ظرفیتها و پتانسیلهای هر دو طرف، بسیار حائز اهمیت است.