پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00017:12 - 1402/06/26

حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی حسین زاده دبیرکل بنیاد قرآن مطرح کرد :

نگاهی زیبا به حکمرانی صلح حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

کارگر آنلاین | آنگاه که به حیات سیاسی و اجتماعی امام حسن می‌نگریم کلید واژه‌ای به نام صلح می‌درخشد اما این فقط یک کلمه نیست، بلکه دانشنامه‌ای از تدابیر سیاسی امام است که بر صفحات تاریخ اهل بیت همچون نگینی بر انگشتر امامان است و قدرت و عزت و حکمت در صلح امام وجود دارد که خود بحث …

 

آنگاه که به حیات سیاسی و اجتماعی امام حسن می‌نگریم کلید واژه‌ای به نام صلح می‌درخشد اما این فقط یک کلمه نیست، بلکه دانشنامه‌ای از تدابیر سیاسی امام است که بر صفحات تاریخ اهل بیت همچون نگینی بر انگشتر امامان است و قدرت و عزت و حکمت در صلح امام وجود دارد که خود بحث مفصلی است.


در برابر صف آرایی تزویر، تدبیر رونمایی می‌شود. در برابر جنگ نابرابر، صلح روی میاورد و بهترین رویکرد سیاسی در صلحنامه است که نشانه پیروزی سیاسی امام است.

با نگاهی به تعریف سیاست در بیان امام می‌بینیم که سبک حیات اسلامی امام حسن مجتبی چگونه است و امام از ملامت سیاست مداران نهراسید و با دوراندیشی صلح را پذیرفت و سیاست امام اینگونه بود.


حسن بصری از امام پیرامون سیاست می‌پرسد و امام می‌فرماید:

سیاست آن است که حقوق خداوند و زندگان و مردگان باید مراعات شود.

حقوق خداوند این است که امر او اطاعت و از نهی او پرهیز شود.


حقوق زنده‌ها این است که در برابر برادران خود به وظیفه عمل کنی و از خدمت به امت باز نمانی و تا زمانی که ولی امر با امت خود صادق است صادق بمانی.


قال الحسن ابن علی:

هِیَ أَنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّه ِ، حُقُوقَ الأحْیاءِ، وَحُقُوقَ الأمواتِ. فَأمّا حُقُوقُ اللّه ِ فَأداءُ ما طُلِبَ وَاجْتِنابُ عَمّا نُهِىَ. وَأمّا حُقُوقُ الأحْیاءِ: فَهِىَ أَنْ تَقُومَ بِواجِبِکَ نَحْوَ إخْوانِکَ، وَلا تَتَأخَّرَ عَنْ خِدْمَةِ أُمَّتِکَ وَأَنْ تُخَلِّصَ لِوَلِىِّ الأمْرِ ما أَخْلَصَ لِأُمَّتِهِ وأنْ تَرْفَعَ عَقِیرَتَکَ فِى وَجْهِهِ إذا ما حادَ عَنِ الطَّریقِ السَویّ. وأمّا حُقُوقُ الأمواتِ: فَهِىَ أنْ تُذْکَرَ خَیْراتِهِمْ وَتَتَغاضى عَنْ مَساوِئِهِمْ فَإنَّ لَهُمْ رَبّا یُحاسِبُهُمْ

حیاه الامام الحسن علیه السلام، باقر شریف ج۱ ص ۲۴۰

اما حقوق مردگان آن که نیکی آنان را یاد کنی و از بدی‌های آنان چشم پوشی کنی.

امام حسن صلح می‌کند و برای رضای الهی حکمرانی مردم را شرط واگذاری خلافت می‌داند که به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل شود و امر حکومت با شور و نظر مردم اتفاق بیفتد.


امام پس از صلح ساکت و آرام نمی‌شیند و از همه فرصت‌ها بهره می برد و از مکتب امامت دفاع می‌کند و باز اعلام می‌فرماید که خلیفه باید براساس قرآن و سنت پیامبر عمل کند و بر این نکته پافشاری می‌کند که خلیفه نباید با مردم رفتاری ستمکارانه داشته باشد و در هر زمان و مکان با سبک تبلیغی خود دفاع از مکتب امامت را انجام می‌دهد. بنابراین امام در برابر تزویر تدبیر می‌کند و مدافعانه از حریم مکتب اهل بیت مقاومت و ایستادگی می‌کند.


اما حیات اجتماعی امام حسن در حکمرانی پیشتاز در مواسات و حمایت از دردمندان، نیازمندان، محرومین بود که این جریان تا بدان جا رسید که امام ثروت خود را در راه خدا هزینه می‌کرد و سیره ایشان از این نوع خدمات اجتماعی پر بود و محبت و خیرخواهی ایشان حتی در برابر مخالفان و دشمنان خود که سر راه امام قرار می‌دادند، همه محبت و خدمت خود را تمام می‌کرد.


دوباره برگردیم به تفکر سیاسی امام که چگونه با هدفی بلند و استراتژیک مبارزات پنهانی خود را براساس حکمرانی وحیانی و نبوی و علوی نسبت به تشکیل حکومت اسلامی و ولایی دنبال می‌کرد و شاید بتوان گفت سنگ بنای تشکل سیاسی با همان تشکیل جلسه با مسیب ابن نجبه و ابن مرد خزاعی صورت گرفت که امام مبارزه علنی را نهی و به تشکیلات پنهانی دعوت کرد. جریان فکری مقابله در برابر بدعت‌ها و روایات دروغین و جهل یکی از شاهکارهای سیاسی و علمی امام بود و در طول ده سال این تفکر مهم سیاسی ادامه داشت و نکته پایانی اینکه حکمرانی صلح امام حسن در حقیقت بقای دین و مکتب اهل بیت را پاسداری کرد تا خود بماند تا مکتب بماند و یاران بمانند تا در آینده تاریخ از حریم دین حمایت کنند تا کار آزموده‌ها به کادرسازی مدیریت و تربیت نیروهای رزمی بپردازند و این حرکت و جریان پس از امام حسن، امام حسین علیه السلام دنبال نمودند و به شعار صلح نامه پای بند بودند.


لذا در تاریخ سیاسی اسلام چهره قدرت امام حسن آگاهانه نوشتن و چهره تزویر و ریا و دروغ معاویه برای مردم پدیدار گردید و این همان حکمرانی حسنی بود که در تاریخ اتفاق افتاد. خلاصه که امام با این پیام در تاریخ اسلام اوج قدرت حکمت و سیاست خود را نشان داد که:

لَو اَثَرْتُ اَنْ اُقاتِلَ اَحَداً مِنْ اَهْلِ القِبلَة بَدَأْتُ بِقِتالِک فَاِنّى تَرَکتُکَ لِصَلاحِ الاُمَّة وَ حِقْنِ دِمائِها

برای اینکه فردی از اهل قبله (یعنی مسلمانان) کشته نشود، با معاویه صلح و سازش کردم وگرنه اگر بنا بود که جنگ کنم، جنگیدن با معاویه در اولویت بود.

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
طرح افق بانک رفاه کارگران
تریبون کارگر آنلاین