هفت رفتار که باعث میشود دیگران از شما بدشان بیاید
هسته اصلی همه تعاملات ما یک حقیقت ساده و اساسی است: مردم باید احساس ارزشمندی و مهم بودن کنند. اگر علاقه واقعی به دیگران نشان ندهید - داستانهایشان، احساساتشان، ایدههایشان - احتمالاً احساس میکنند کمارزش شدهاند.
همه ما دوست داریم رفتارمان مورد پسند دیگران واقع شود، اما گاهی اوقات، بدون اینکه بدانیم، کارهای کوچکی انجام میدهیم که مردم را ناراحت میکند.
برخی رفتارهای نادرست با اینکه شاید بزرگ و چشمگیر نباشند و ما اغلب از آنها چشم پوشی کنیم، اما می توانند تأثیر زیادی بر درک دیگران از ما داشته باشند.
روانشناسی در مورد این اشتباهات ظریف حرف های زیادی برای گفتن دارد. برخی رفتارها میتوانند باعث بیزاری تقریباً غریزی در دیگران شوند.
۱) استفاده بیش از حد از طعنه
طعنه می تواند ابزاری عالی برای شوخ طبعی باشد، وقتی کم استفاده شود. این راهی برای نشان دادن شوخ طبعی ما است و اغلب می تواند منجر به خنده شود. اما روانشناسی به ما می گوید که استفاده مداوم از طعنه می تواند تأثیر منفی بر نحوه درک مردم از ما داشته باشد.
هنگامی که بیش از حد مورد استفاده قرار گیرد، طعنه می تواند به صورت منفعلانه-پرخاشگرانه یا حتی بداخلاقی ظاهر شود. این امر به ویژه در صورتی صادق است که طرف مقابل شما را به خوبی نمی شناسد.
بر اساس مطالعات، مردم بیشتر احتمال دارد که شوخیهای طعنهآمیز را به عنوان نشانه ای از ناامنی یا تلاش برای تسلط بر دیگران درک کنند.
در حالی که شوخیهای گاه به گاه می تواند به یک مکالمه چاشنی بیشتری ببخشد، طعنه مداوم ممکن است بدون اینکه متوجه شوید مردم را از شما دور می کند. اعتدال در اینجا مانند بسیاری از جنبه های زندگی مهم است.
۲) مدام حرف دیگران را قطع می کنید
قطع مکرر حرف دیگران می تواند نشان دهنده این باشد که واقعاً گوش نمی دهید یا افکار خود را مهم تر می دانید. این میتواند باعث شود که مردم احساس کمارزش شدن و طرد شدن کنند.
به یاد داشته باشید، ارتباط یک خیابان دو طرفه است. هر چه بیشتر گوش کنیم، بیشتر یاد می گیریم.
۳) اجتناب از تماس چشمی
تماس چشمی نقش مهمی در تعامل انسان ایفا می کند. این نشان دهنده احترام، توجه و علاقه به افکار و احساسات طرف مقابل است.
در واقع، مطالعه ای که توسط دانشگاه ولورهمپتون انجام شد نشان داد که عدم تماس چشمی یکی از اصلی ترین رفتارهای غیرکلامی است که منجر به برداشت های منفی می شود.
وقتی در حال مکالمه هستید، سعی کنید ارتباط چشمی معقولی داشته باشید. این نشان می دهد که شما درگیر هستید و می تواند به ایجاد ارتباطات قوی تر با دیگران کمک کند.
۴) اهل گفتگو بودن
همه ما دوست داریم در مورد خودمان، تجربیات و افکارمان صحبت کنیم. اشتراک گذاری ضرری ندارد، اما مرز باریکی بین اشتراک گذاری و تسلط بر مکالمه وجود دارد.
وقتی به دیگران فرصت نمی دهید نظرات خود را بیان کنند، ممکن است به عنوان خود محوری تلقی شود. مثل این است که بگویید: «داستانهای من تنها داستانهایی هستند که ارزش شنیدن دارند.»
ماهیت یک مکالمه خوب تعادل است - دادن و گرفتن است. هر کس داستانی برای گفتن دارد و ممکن است وقتی گوش می دهید چیز جدیدی یاد بگیرید.
۵) نادیده گرفتن احساسات دیگران
وقتی مردم احساسات خود را به اشتراک می گذارند، همیشه به دنبال مشاوره یا راه حل نیستند. گاهی اوقات، آنها فقط به کسی نیاز دارند که بگوید: «میشنوم. واقعاً سخت به نظر می رسد.»
با تصدیق احساسات آنها، به آنها احترام و همدلی نشان می دهیم که می تواند در ایجاد روابط قوی تر کمک کند.
۶) منفی بودن
همه ما روزهایی داریم که همه چیز تاریک به نظر می رسد و نمی توانیم شکایت نکنیم. با این حال، اگر دائماً منفی باشید، ممکن است برای افراد اطرافتان خسته کننده باشد.
شکایت ها، دیدگاه ها و نظرات بدبینانه می توانند به سرعت یک گفتگوی خوب را به گفتگوی غم انگیز تبدیل کنند. علاوه بر این، می تواند باعث شود دیگران احساس ناراحتی و اضطراب کنند.
روانشناسی به ما می گوید که مثبت اندیشی مسری است. منفی گرایی هم همینطور. انرژی ای که در تعاملات خود به ارمغان می آورید می تواند به روش های قابل توجهی بر دیگران تأثیر بگذارد.
سعی کنید بیشتر مراقب نگرش خود و کلماتی که استفاده می کنید باشید. تغییر به سمت مثبت بودن می تواند تفاوت بزرگی در نحوه درک مردم از شما ایجاد کند.
۷) عدم علاقه واقعی به دیگران
هسته اصلی همه تعاملات ما یک حقیقت ساده و اساسی است: مردم باید احساس ارزشمندی و مهم بودن کنند. اگر علاقه واقعی به دیگران نشان ندهید - داستانهایشان، احساساتشان، ایدههایشان - احتمالاً احساس میکنند کمارزش شدهاند.
پرسیدن سوالات متفکرانه، گوش دادن با دقت و پاسخ دادن با همدلی، همه راه هایی هستند که نشان می دهد واقعاً برایتان مهم است.
این در مورد تظاهر نیست. این در مورد درک این است که هر فردی که با او در تعامل هستید دنیای منحصر به فرد خود را از تجربیات و بینش ها دارد.
با نشان دادن علاقه واقعی، نه تنها احساس خوبی در آنها ایجاد می کنید، بلکه دنیایی از یادگیری و ارتباط را برای خود باز می کنید.
سخن پایانی
اقدامات کوچکی که ما در اینجا مورد بحث قرار دادیم، از قطع حرف دیگران تا عدم علاقه واقعی، می تواند به طور قابل توجهی بر نحوه درک مردم از ما تأثیر بگذارد. اما مهم است به یاد داشته باشید که آگاهی اولین قدم برای تغییر است.
رفتارهای شما دائمی نیست. آنها را می توان تغییر داد. نکته کلیدی در درک این الگوها و تلاش آگاهانه برای تنظیم آنها نهفته است.
وقتی متوجه شدید که دچار این عادت ها شده اید، لحظه ای مکث کنید. به تأثیر اعمال خود فکر کنید، نه فقط بر روابط خود، بلکه بر شخصی که در حال تبدیل شدن به آن هستید.
در نهایت، این فقط در مورد دوست داشتن نیست. این در مورد پرورش همدلی، احترام و علاقه واقعی به دیگران است. این در مورد تبدیل شدن به فردی است که به زندگی افراد اطراف خود ارزش می بخشد.
سفر به سوی خودسازی ادامه دارد و همیشه در حال تکامل است. فرآیند را بپذیرید و به خاطر بسپارید - هر تعامل فرصتی برای یادگیری و رشد است.ش