یادداشت معصومه رضائیان
تکرار بحران اطلاعات و فرهنگ صحیح اطلاع رسانی به هنگام در حادثه طبس
ماجرای هولناک انفجار معدنجوی طبس و تلفات و خسارات آن، جامعه را به طور ویژه به سمت رسانهها به خصوص فضای مجازی کشاند. اطلاع از میزان تلفات و خسارات در حوادث برای مردم بسیار مهم است و اگر این اطلاعات کنترل شده، متقن و از منابع رسمی به مردم نرسد، آنان را به سمت شایعات و فضاهای خبری غیررسمی سوق خواهد داد و این مسئله از یکسو جامعه را نسبت به آنچه رخ داده نگرانتر میکند و از سوی دیگر به اعتماد رسانه لطمه میزند.
- تعارض اطلاعاتی و آماری در شرایط ویژه و بحرانها همچنین رسانههای معاند را وارد کانال خبری کشور کرده و فضای عملیات تخریب افکار عمومی آنان را باز میکند.
متأسفانه در حادثه سیویکم شهریور معدن طبس، بار دیگر شاهد خلأ اطلاعرسانی بودیم و آمار جانباختگان و اطلاعات پیرامون آنچه سبب بروز حادثه شده مخاطبان را سردرگم و مضطرب میکرد. به طوری که دبیر انجمن زغالسنگ ایران در میان خبرنگاران عنوان میکند که تجهیزات معدن طبس کاملاً مکانیزه بوده و بدون شک این معدن به لحاظ استفاده از ماشینآلات ایمن بوده و طی 20 سال اخیر از هیچ سازمان نظارتی اخطاری نگرفته است. حال آنکه وزیر کشور مدعی است که با مقصران برخورد خواهد شد!
- در خصوص آمار جانباختگان نیز شاهد تعدد اطلاعات بودیم که نشاندهنده خلأ مدیریت و بحران رسانهای بود. برخی خبرگزاریهای رسمی تعداد فوتیها را 52 نفر اعلام کردند. در همان زمان خبرگزاری رسمی دولت این تعداد را 51 نفر اعلام کرد. رادیو از کشته شدن 42 نفر خبر داد و مدیرکل مدیریت بحران خراسان جنوبی گفت که تمامی محبوسین در معدن فوت شده و تاکنون فوت ۴۹ نفر قطعی است. این در حالی است که جواد قناعت استاندار خراسان جنوبی به خبرنگاران گفته بود 69 نفر زمان وقوع حادثه در معدن حضور داشتند.
البته در یک حادثه با ابعاد گسترده آن هم در عمق معدن، بدیهی است که اطلاعات با تأخیر به رسانهها برسد، اما مدیریت بحران و اینکه اطلاعات و اخبار به صورت واحد به افکار عمومی منتقل شود، امری بسیار مهم است.
- مسئله دیگر اینکه گاه افراد در زمانهای نخست حادثه، برای فرار از بارسنگین اطلاعرسانی و بحران آن، بخشی از رخدادها را انکار میکنند که خود موضوعی آسیبزاست. چون به هرحال با فرونشستن گردوغبار حادثه، حقایق مسئله برای همگان شفاف شده و پاسخگویی و اقناع را سختتر میکند.
انفجار در معدن طبس هر چند به لحاظ ابعاد ایمنسازی، آموزشهای ویژه به کارگران، نیازی که روز تعطیل کارگران را به عمق زمین کشانده و ... قابل بررسی و پیگیری قضایی است، اما در واقع ماجرایی تلخ است که میتوانست در هر کشور و منطقه از دنیا اتفاق بیفتد. آنچه در این گذار باید صورت گیرد، تدبیر جدی مسئولان در مدیریت بحران برای داشتن کانال اطلاعرسانی و نحوه پردازش اطلاعات و انتقال آن به افکار عمومی است تا شایعات و اخبار جعلی، اتفاقات مدنی و اجتماعی را به سمت مسائل سیاسی هُل نداده و آن را به مسئله ملی بدل نکند.