پربحث ها
اخبار اقتصادی
چاپ00012:29 - 1403/10/25

یادداشت علی بدیع روزنامه نگار

مدارس ورزش ، حرکت در مسیر شناسایی و شکوفایی استعدادها یا اتلاف وقت دانش آموزان !؟

کارگر آنلاین | علی بدیع در یادداشتی نوشت : برگزاری المپیک و پارالمپیک پاریس در ماههای گذشته درس‌های بسیار بزرگی در تمام زمینه های ورزشی و حتی غیر ورزشی برای همگان داشت ، یکی از آن موارد شکوفایی ورزشکاران در سنین پائین در راستای کشف استعدادها بود که در مدارس ورزش کشورهای توسعه یافته در امر ورزش شکل گرفته بود .

برگزاری المپیک و پارالمپیک پاریس در ماههای گذشته درس‌های بسیار بزرگی در تمام زمینه های ورزشی و حتی غیر ورزشی برای همگان داشت ، یکی از آن موارد شکوفایی ورزشکاران در سنین پائین در راستای کشف استعدادها بود که در مدارس ورزش کشورهای توسعه یافته در امر ورزش شکل گرفته بود .
البته در ایران هم سابقه بسیار مثبتی از مدارس تخصصی داشته ایم که مربوط می شود به آموزشگاههای فنی حرفه ای در شرکت ملی نفت از سال‌های بسیار دور در منطقه جنوب ، که متاسفانه بجای توسعه آنها که نخبه های صنعت نفت ایران حاصل آن بود ، بر اساس یک خیانت برچیده شدند .
اولین ایده مدارس ورزش که رنگ واقعیت به خود گرفت توسط سازمان تربیت بدنی وقت در سال ۶۸ بود که حرکتی بسیار پربار بود ولی به دلیل نبود زیر ساخت های مناسب و عدم هماهنگی لازم با سیستم آموزشی وزارت آموزش و پرورش ، فقط همان یک‌دوره بود و سپس به فراموشی رفت .

  • دوره دوم از سال ۱۳۷۵ و توسط وزارت آموزش و پروش و در قالب هنرستانهای ورزش شکل گرفت و پس از چند سال در کنار بخش دولتی ، هنرستانهای غیرانتفاعی ورزش هم شکل گرفتند .

اینک برای تحلیل درست هنرستانهای ورزش این سوال مطرح است که آیا این مدارس توانسته اند رسالت و وظیفه ذاتی خود را به منصه ظهور برسانند یا خیر ؟ 
که بر این اساس بصورت مختصر به چند مورد پرداخته می شود و قضاوت در این خصوص به کارشناسان و خانواده ها و خود فارغ التحصیلان محول می شود .
۱ ) اولین مشکل هنرستانهای ورزش عدم وجود امکانات سخت افزاری کافی برای دانش اموزان بوده و هست ، یعنی قبل از اینکه امکانات و شرایط لازم محیا شود ، شروع به پذیرش کردند و متاسفانه جالب تر اینکه طی ۲۸ سال گذشته این امکانات نه تنها ترقی و ارتقا پیدا نکرده بلکه درجا و حتی پسرفت هم داشته است ، به عنوان مثال هنرستان شهید قدوسی در منطقه ۱۱ تهران که اولین هنرستان ورزش تهران و کشور محسوب می شود ، در یکی از مدارس نمونه قبل از انقلاب قرار دارد ، آن زمان که یک مدرسه معمولی غیر تخصصی بوده ، دارای سالن ورزشی مجهز ،زمین چمن فوتبال و … بوده ، ولی در حال حاضر که به عنوان یک واحد آموزشی تخصصی فعالیت می کند ، آموزش و پرورش منطقه ۱۱ ، در کمال تاسف و تعجب ، نه تنها حمایتی از این مرکز ندارد بلکه زمین فوتبال و سالن را تصاحب و از مدرسه جدا و انرا راسا اجاره می دهد یعنی خود مدرسه که مالک اصلی است اگر قصد استفاده از زمین را برای دانش اموزان داشته باشد باید برای آن اجاره پرداخت کند !!
۲ ) نکته دوم که بسیار سوال برانگیز است و مشکلات عدیده ای را برای دانش اموزان و خانواده ها و کادر آموزش به دنبال داشته است ، اینست که چرا این مدارس تحت عنوان هنرستان قرار گرفتند ؟ چرا از همان تجربه دبیرستان‌های ورزش بهره گرفته نشد ؟ خصوصا زمانی که در یک واحد آموزشی ، سایر رشته های تحصیلی هنرستانی که هیچ سنخیتی با ورزش ندارند هم در آن واحد هستند مزید بر مشکلات این رشته تحصیلی می شود .
۳ ) نکته بعد کمبود و در بعضی از هنرستانها عدم کادر مجرب آموزشی در این رشته می باشد ، وقتی مدارس عادی ما از کمبود و با نبود معلم ورزش رنج می برند ، قطعا در هنرستانهای ورزش این مشکل خود را بیشتر نشان خواهد داد که در حال حاضر هم دقیقا اینچنین است ، یک معلم ورزش با دانش و مجرب می تواند یک مربی خوب در حد باشگاهی و ملی باشد ولی یک مربی ورزش حتی در حد باشگاهی و ملی ، قریب به یقیین نمی تواند یک معلم خوب باشد و همین مسئله در هنرستانهای ورزش خصوصا بخش غیر انتفاعی کاملا مشهود است که تبعات آن ، رفتار ها و کردارهای خارج از شأن یک محیط رسمی آموزشی است . 
۴ ) همانطور که ذکر شد چند سال پس از راه اندازی هنرستانهای دولتی ، هنرستانهای غیر انتفاعی ورزش هم شکل گرفتند ، اولین مسئله این مدارس بر خلاف نام آنها ، انتفاع بیش از حد در تمام زمینه ها بوده و هست ، یعنی جدا از هزینه های بسیار گزاف و تحمیل آن بر خانواده ها که اکثرا از قشر متوسط رو به پائین جامعه هستند ، سواستفاده از ورزش و ارتباطات آن و درآمدزایی خارج از عرف بوده و هست . به عنوان مثال یکی از هنرستانهای ورزش در غرب تهران که جز اولین انتفاعی ها بوده و در ظاهر محیط ورزشی آن لاکچری می باشد ، مکان و بعضی از مجوزها به نام هنرستان و در قالب محیط آموزشی در اختیار موسسه قرار گرفته ، که نه تنها بطور کامل در اختیار دانش اموزان نیست ( فقط در حد نازل کلاسهای ورزشی ) بلکه به عنوان بخش خصوصی ورزش ، با قیمتهای نجومی اجاره داده می شود ، از طرف دیگر مدیریت هنرستان فوق ، با حضور یک فرد غیر ورزشی و عدم تخصص و اشراف در مدیریت ورزشی ، در تضاد کامل با ورزش و شرایط و محیط علمی ورزشی می باشد به شکلی که از یک طرف در راستای عدم همفکری با اولیا و انتقاد ناپذیری ،
حاضر به تشکیل انجمن اولیا و مربیان نبوده و از سوی دیگر بعضا از کادر آموزشی استفاده می شود که مربی ورزش تازه کار هستند و نه معلم ، که در بند ۳ به آن اشاره گردید ، و چنین مواردی که به اصطلاح در بهترین هنرستان غیر انتفاعی دیده می شود قطعا به اشکال دیگر در سایر هنرستانها هم قابل رویت می باشد .
در خاتمه تصور می شود که جدا از حمایت و نظارت قاطع وزارت آموزش و پروش بر هنرستانهای ورزش ، اگر تعامل سازنده ای با وزارت ورزش در این رابطه شکل بگیرد و از پتانسیل هردو بطور کامل بهره گرفته شود ، قطعا نتیجه بهتری خواهد داشت و شناسایی استعدادها و شکوفایی آینده سازان ورزش ایران ، حائز اهمیت بیشتری خواهد شد .
یاعلی*کارشناس ارشد ورزش و رسانه

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید
اشتراک گذاری در :
نظر خود را ثبت کنید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
سامانه بتا بانک رفاه کارگران