یادداشت بهزاد تیمورپور
رسانه ها باید مرز بین نکته بینی و منفی نویسی را تمرین کنند و حرفه ای تر شوند
رسانه، به عنوان آینه جامعه و رکن چهارم دموکراسی، وظیفه خطیری در بازنمایی واقعیتهای موجود دارد. این بازنمایی باید فارغ از حب و بغضهای جناحی و تحت لوای اصول حرفهای روزنامهنگاری باشد. نکتهسنجی و دقت در انتقال جزئیات، بهویژه در مواجهه با چالشها، از مؤلفههای اصلی یک رسانهی علمی و کارآمد محسوب میشود. این رویکرد نقادانه، ابزاری حیاتی برای شناسایی نقاط ضعف سیستمی و درخواست پاسخگویی از نهادهای قدرت است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
با این حال، افراط در رویکرد انتقادی و تمرکز صرف بر جنبههای منفی و بحرانی، میتواند به “اخبار بد دائمی” منجر شود که نتیجهای جز سرخوردگی عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی ندارد. گرایش به بدبینی سامانمند و برجستهسازی مکرر ناکارآمدیها، این باور را در مخاطب تقویت میکند که تلاش برای بهبود وضعیت بیفایده است. این امر مستقیماً به کاهش انگیزه مشارکت مدنی و عقبنشینی از نقشآفرینی سازنده در جامعه میانجامد؛ یعنی همان جایی که رسانه باید نقش تسهیلگر را ایفا کند.
راهکار در ایجاد یک “توازن نقادانه” است؛ جایی که نقد با ارائه راهحلها و نمایش مصادیق موفقیت همراه شود. یک رسانه کارآمد، تنها مشکلات را فریاد نمیزند، بلکه زمینههای لازم برای “امید واقعبینانه” را نیز فراهم میسازد. این امید، نه یک آرمانگرایی سادهانگارانه، بلکه مبتنی بر تحلیل ظرفیتها، معرفی افراد و نهادهای مؤثر، و تبیین فرآیندهای عملی برای غلبه بر موانع است. این رویکرد، حس کارآمدی جمعی را در مخاطب احیا میکند.
در نهایت، رسانهها باید خود را نه صرفاً گزارشگر صرف، بلکه معماران گفتمان عمومی بدانند. نقش آنها، پرورش تفکر انتقادی همراه با حفظ ظرفیت امید به آینده است. پذیرش مسئولیت در برابر تأثیر عمیق محتوا بر روان جمعی، رسانهها را از ورطه منفیبافی صرف خارج کرده و به سوی ایفای نقش کلیدی در توسعه پایدار و تقویت بنیانهای اجتماعی سوق میدهد. این تعادل، جوهره یک رسانهنگاری مدرن و تأثیرگذار است.
