یادداشت سید صالح هاشمی
شفافیت، مشارکت و فناوری؛ سه ضلع مدیریت نوین شهری
سید صالح هاشمی کارشناس حوزه مدیریت شهری و فعال اجتماعی در یادداشتی برای کارگر آنلاین نوشت : امروزه شهرها به زیستبومهای پیچیدهای تبدیل شدهاند که کیفیت زندگی شهری با نحوه اداره و مدیریت شهر ارتباطی تنگاتنگ دارد، لذا تعامل مستمر میان مدیران شهری و شهروندان و تغییر نگاه از «مدیریت پشت درهای بسته» به «مدیریت مشارکتی و شفاف» راهگشاست. این تغییر نگاه همزمان با پیشرفت فناوری، سرعت و عمق بیشتری یافته و بستری نو برای اداره کارآمد، عادلانه و پاسخگو فراهم کرده است.
شفافیت، مشارکت و فناوری سه مفهومی هستند که در همه ساختارهای خدمترسان شهری، بهویژه در شهرهایی با بافت اجتماعی متنوع یا چندپارگی محلهای اهمیت بنیادین دارند. این سه اصل میتوانند اعتمادسازی، همگرایی عمومی و کاهش سوءتفاهمهای تاریخی را ممکن سازند.
شفافیت در مدیریت شهری به معنای روشن بودن تصمیمات و دلایل آنها، بودجهها، قراردادها، پروژهها و عملکرد مدیران برای عموم مردم است. تجربه بسیاری از شهرها نشان میدهد که هرچه میزان شفافیت بیشتر باشد، میزان سوءظنها، شایعات و برداشتهای نادرست کمتر میشود. در جوامعی که ارتباط مردم با مدیریت شهری محدود و غیرمستقیم بوده، نبود اطلاعات دقیق و بهموقع معمولاً باعث شکلگیری تصورات نادرست از تبعیض، بیعدالتی یا اولویتبندی نادرست پروژهها میشود. شفافیت یک ابزار اخلاقی صرف نیست؛ یک ابزار مدیریتی برای کاهش هزینههای اجتماعی و افزایش رضایت عمومی است. وقتی شهروندان ببینند که منابع شهر چگونه و در کجا هزینه میشود، هنگامی که شاخصهای توزیع خدمات بهصورت رسمی منتشر شود و روند اخذ تصمیمات کاملاً روشن باشد، زمینه برای گفتوگو و هماهنگی بیشتر میان محلهها یا گروههای اجتماعی فراهم میگردد.
- در کنار شفافیت، مشارکت شهروندی یکی از مؤلفههای اساسی توسعه شهری مدرن است. درگذشته، مشارکت بیشتر به معنای حضور در جلسات عمومی یا ارتباط با شورا و شهرداری بود؛ اما امروزه مشارکت مفهومی بسیار گستردهتر یافته است. مشارکت یعنی شهروندان نه تنها مصرفکنندگان خدمات شهری، بلکه شرکای اصلی در تصمیمسازی باشند. این مشارکت میتواند به شکل ارائه نظر درباره طرحهای شهری، اولویتبندی پروژهها، نظارت بر اجرای طرحها، یا حتی حضور در برنامهریزی توسعه آینده شهر باشد. مکانیزمهایی مثل بودجهریزی مشارکتی، کارگروههای تخصصی محلی، سامانههای دریافت گزارش مردمی و شوراهای محله از ابزارهایی هستند که بسیاری از شهرها در دنیا برای مشارکت مؤثر مردم استفاده میکنند. مهمتر از همه، مشارکت واقعی باعث میشود تصمیمات شهری «محلیتر» شوند و بر اساس نیازهای واقعی شهروندان شکل بگیرند. در شهرهایی که با چالش فاصله و حساسیت میان محلهها مواجهاند، مشارکت میتواند مقیاس مشترکی ایجاد کند که همه مردم خود را در روند اداره شهر سهیم ببینند.
اما تحقق شفافیت و مشارکت بدون فناوری امکانپذیر نیست. فناوری نهتنها ابزار نمایش اطلاعات است، بلکه بستری برای گفتوگوی مداوم میان مردم و مدیران شهری فراهم میکند. سامانههای آنلاین گزارش مشکلات شهری، داشبوردهای شفافیت بودجه، نقشههای باز پروژههای عمرانی، اپلیکیشنهای خدمات شهری، پلتفرمهای نظرسنجی و حتی شبکههای اجتماعی رسمی شهرداری، همگی ابزارهایی هستند که امکان ارتباط سریع، دقیق و دوطرفه را فراهم میسازند. در شهرهای کوچک، فناوری میتواند فاصله میان شهروند و مدیر را کمتر کند و محدودیتهای ساختاری را از میان ببرد. انتشار دیجیتال اطلاعات، ثبت و پیگیری هوشمند درخواستها و ارائه خدمات غیرحضوری علاوه بر صرفهجویی در زمان و هزینه، باعث افزایش اعتماد عمومی نیز میشود. زیرا هرچه فرآیندها کمتر به ارتباطهای غیررسمی وابسته باشند، امکان اعمال سلیقه شخصی یا برداشتهای نادرست کمتر خواهد شد.
ترکیب این سه اصل، یعنی شفافیت، مشارکت و فناوری، میتواند مسیر مدیریت شهری را از حالت سنتی و مقطعی به سمت یک مدل پایدار، علمی و مشارکتمحور تغییر دهد. شهرهای کوچک توریستی که ترکیبی از جمعیت بومی و غیرمحلی، گردشگران فصلی و تنوع اقتصادی دارند، بیشتر از سایر شهرها به این سه اصل نیاز دارند. شفافیت باعث میشود بومیان احساس کنند در تصمیمات شهری نادیده گرفته نشدهاند؛ مشارکت موجب میشود اختلافها و تفاوتها به گفتوگو تبدیل شود؛ و فناوری، ابزار عملی اجرای این دو اصل است.
بنابراین میتوان گفت آینده شهرها متعلق به مدیریتی است که مردم را شریک، نه مخاطب؛ و فناوری را یک فرصت، نه تهدید بداند. هر شهری که بتواند این سه ضلع را در کنار هم قرار دهد، میتواند نهتنها مشکلات فعلی را بهتر حل کند، بلکه ظرفیتهای جدیدی برای توسعه، آرامش اجتماعی و پیشرفت پایدار ایجاد کند.
